به گزارش بولتن نیوز، رجوع به آمارهای غیررسمی در مورد اختلالات روانی که گاه تا دو برابر ارقام رسمی قد می کشند، ضرورتی ندارد. حتی اگر نخواهیم نتایج موسسه های نظرسنجی خارجی که ایرانیان را جزو عصبانی ترین مردم جهان معرفی می کنند، بپذیریم نگاهی به برخوردها و ارتباطات روزمره مان به خوبی ما را به این نتیجه می رساند.
برخوردهای فیزیکی و کلامی بر سر ترافیک، عدم رعایت حق تقدم در رانندگی، جای پارک، رعایت نکردن نوبت در صف بانک، درگیری بر سر کرایه تاکسی، دیر رسیدن یک مدیر یا پزشک به محل کار و ده ها موضوع مورد بحث دیگر از مسائلی است که هر کدام از ما در طول روز بسیار با آنها برخورد می کنیم و گاه در مواردی ما یک طرف درگیری هستیم.
چالش ها و مشکلات شهری، زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری موجود در سوق دادن افراد جامعه به اختلالات روحی و روانی دخیل هستند.
پیک موتوری که برای یکی دو سرویس اضافه تر در طول روز مسیر خط ویژه اتوبوس را انتخاب می کند تا بتوانند سر ماه قسط و اجاره خانه را بدهد، راننده تاکسی که از سر مشکلات اقتصادی از مسافر کرایه بیشتری می گیرد، معلمی که به دلیل دریافت نکردن حق التدریس خود آنگونه که باید برای آموزش دانش آموزان از دل و جان مایه نمی گذارد، جوانی که حقوق شهروندی نخوانده و نمی داند که در صف بانک باید حق تقدم را رعایت کند، پسر و دختری که با گذشت بیش از 30 سال از عمرشان شرایط ازدواج برایشان فراهم نیست، زن و مردی که به دلیل عدم آگاهی از مهارت های ارتباطی و اخلاقی با یکدیگر و والدین هم دچار مشکل شده اند از جمله شرایط اجتماعی و اقتصادی هستند که اگر فرد در آن ها قرار گیرد و آن شرایط تداوم یابد، ابتلا به مشکلات روحی و روانی انتظارش را می کشند.
باید پذیرفت که وضعیت سلامت روان در شرایطی قرار گرفته که حتی مسئولان دولت و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز بارها بر ضرورت های توجه و کنترل آن اذعان کرده اند. بخشی از راهکارهای ارائه شده را می توان در کلام مسئولان جست و جو کرد و بخشی دیگر به پیشنهاد جامعه شناسان و روانشناسان برای شناسایی و درمان این اختلال ها بازمی گردد.
به عبارت دیگر، روان انسان ها مجموعه ای از احساسات، افکار و رفتارهایی را شامل می شود که به شکلی مستقیم تحت تاثیر عوامل بیرونی است. بنابراین هر آنچه که خارج از این چارچوب بر کاهش یا افزایش احساسات افراد اثرگذار باشد، از عوامل ابتلا به اختلالات روحی و روانی شناخته می شود.
از عوامل اقتصادی و مشکلات معیشتی گرفته تا چالش های زیست محیطی و آلودگی هوا و ترافیک همگی جزو شرایطی هستند که بر حالت های رفتاری که میان افراد مشترک است؛ از قبیل ترس، شادی، خشم، اضطراب، استرس یا غم و اندوه اثرگذار هستند. افزایش اختلالات روانی در جامعه ایران نیز به شکلی مستقیم با مشکلاتی چون نبود امنیت اقتصادی در زندگی افراد و مشکلات معیشتی در ارتباط است.
معیشت، مسکن و خوراک و پوشاک به عنوان اصلی ترین نیازهای مادی افراد یک جامعه به شمار می رود که چنانچه فرد در تهیه آن ها دچار مشکل شده و مسائلی نظیر بیکاری، اشتغال و درآمد نامناسب بر سر راه تامین معاش افراد قرار گیرد، آنان را به سوی انواع مشکلات روحی نظیر افسردگی، اضطراب و خشونت سوق می دهد.
در واکاوی ریشه های ابتلا به بیماری های روحی، به مساله مهمی به نام عدم آگاهی و شناخت مهارت های اخلاقی و ارتباطی برمی خوریم. بسیاری از مبتلایان به این گروه از بیماری ها در شناخت و مدیریت احساسات و عواطف خود مانند ترس، خشم، شادی یا اضطراب دچار مشکل هستند. این گروه از افراد از نهادهای آموزش دهنده مانند خانواده و آموزش و پرورش نیاموخته اند که چگونه در شرایط دشوار زندگی و آنجا که احساسات بر آنان و تصمیم گیری هایشان غلبه کرده و در موقعیت های دشوار روحی و روانی قرار می گیرند، چگونه رفتار کرده و خودکنترلی را در پیش گیرند.
شناخت مهارت های زندگی امکان برقراری ارتباطات سالم فردی و گروهی را به افراد داده و آنان را از افراط و تفریط در احساسات مهمی چون بازمی دارد.
بخشی از بیماران مبتلا به اختلالات روحی و روانی به دلیل اعتیاد به مواد مخدر صنعتی و مصرف قرص های روانگردان به چنین مشکلاتی گرفتار شده اند. کنترل اعتیاد یکی از اصلی ترین راه های کاهش اختلالاتی مانند افسردگی، توهم و سوء ظن در جامعه است که روانپزشکان بر آن تاکید می کنند. چنین راهکارهایی را می توان در کنار پیمایش مستمر سنجش سلامت روان و حل ریشه ای چالش های اقتصادی و اجتماعی را در کنترل اختلالات روحی و روانی در جامعه به کار بست.
دیگر راهکارهای رهایی از چنین اختلالاتی و همچنین کنترل این قبیل بیماری ها در جامعه در گرو اصلاح عادت واره های رفتاری است. عادت واره یعنی مهارت هایی که افراد در محیط های اجتماعی به کار می بندند. در این مسیر می توان زندگی ها بر اساس شادی و آرامش در کنار یادگیری مهارت های اخلاقی پایه ریزی و افراد را به سوی داشتن روان سالم تر هدایت کرد.
آموزش مهارت های ارتباطی به کودکان نیز به طور چشمگیری نسل های آینده را در فضای روانشناختی بهتر و سالم تری قرار خواهد داد و فرآیند اجتماعی شدن و پذیرش های اجتماعی را برای آنان آسان تر می سازد. آموزش هایی که امکان مدیریت موقعیت هایی چون خشم، استرس، مشکلات مالی، غم یا افسردگی به افراد داده و تاب آوری آنان نسبت به چنین موقعیت هایی را افزایش می دهد.
واضح است که تنها با اندکی آگاهی و تلاش برای آموختن مهارت های ارتباطی و اخلاقی و همچنین تغییر رویه های نادرست زندگی باعث افزایش سلامت روان در زندگی خود خواهیم شد.
کافیست ابتدا رفتارهای نادرست و مشکلات روانی را شناسایی، سپس تابوی مراجعه به روانشناس و مشاور را شکسته و باز کردن کلاف سردرگم مشکلات روحی خود را به دست مشاوران و روانشناسان، بسپاریم. آنچه از کلام روانشناسان و روانپزشکان برمی آید این است که گاهی این درمان ها چنان بسیار ساده و پیش پا افتاده است که انسان را از ورود به دایره مشکلات حاد و مزمن روحی و روانی بازخواهد داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com