کد خبر: ۵۲۹۲۷۳
تاریخ انتشار:
سیزدهم محرم؛

ایراد خطبه پر هیمنه حضرت زینب کبری (س) در کوفه

حضرت زینب کبری (س) در روز سیزدهم محرم خطبه پرهیمنه خود را در کوفه ایراد کرد.

به گزارش بولتن نیوز، در روز سیزدهم محرم کاخ عبیدالله‌بن‌زیاد منتظر ورود اسیران بود. خطبه‌خوانی در این هنگامه سخت، بر میزان خطر و خشم عبیدالله می‌افزود. در این هنگامه، با آرامشی که تنها در، چون زینبی می‌توان یافت، دختر امام علی (ع) قصد سخن کرد. خطیب بلیغ و اسیر کوفه این گونه سخن آغاز کرد:خدا را ستایش می‌کنم و بر پدرم محمد (ص) و خاندان پاک و برگزیده‌اش درود می‌فرستم. حضرت زینب (س) درنگ کوتاهی کرد و آنگاه چونان آذرخشی که در شب تار فرود آید و بدرخشد، بر قلب‌های تاریک و جان‌های خفته فریاد کشید که:اما بعد،‌ای مردم کوفه!‌ای نیرنگ‌بازان دغل‌کار،‌ای خوارمایگان پست‌کردار، گریه می‌کنید؟! بگریید که چشمانتان از اشک خشک مباد؛ و سینه‌هاتان هماره سوزان و بریان باد.

شما به زنی رشته‌باف می‌مانید که رشته‌ها را با قوت تمام می‌تاباند و می‌بافد و در پایان دیگر بار می‌گسلد و جدا می‌سازد. پیمان‌ها و سوگندهایتان چنین است، شما مردم کوفه مردمانی خودستا، دروغ‌گو، چاپلوس و بلندپرواز و فریب‌کارید. به سبزه و گیاهی می‌مانید که بر مزبله‌ها و پارگین می‌روید، ظاهرتان سبز و دل‌فریب و درون همه پلشتی و زشتی و آلودگی، به سنگی نقره‌گون می‌مانید که بر گوری پلید نشانده باشند.

بنابراین گزارش، حضرت زینب (س) در ادامه خطبه‌اش گفت:چه کار زشتی کردید و چه توشه بدی برای جهان دیگر اندوختید. خشم خدا را خریدید و عذاب جاودانه بهره خود کردید. می‌گریید؟ بگریید که به خدا شایسته و سزاوار گریه‌اید. بسیار بگریید و کم بخندید که داغ ننگی بر پیشانی خود نهاده‌اید که هرگز زدودنی نیست. این ننگ از دامانتان شست‌وشو دادنی نیست. شما فرزند خاتم پیامبران را کشتید. شما سید جوانان بهشت و چراغ راه امت را کشتید. کسی را به قتل رساندید که در جنگ سنگرگاهتان، در سختی پناهتان و در گیر و دار تاریکی و آشفتگی، مشعل هدایت و پایان پریشانی و سرگردانی شما بود. کوششتان تباه و معامله‌تان زیان‌بار است و به خشم و غضب الهی دچار، و خواری و پریشانی و بیچارگی همراهتان. کاری بسیار زشت و ناروا کردید. نزدیک است از زشتی این کار آسمان‌ها بشکافد و زمین متلاشی شود و کوه‌ها از هم گسسته شوند.

هیچ می‌دانید چه جگری از رسول خدا دریدید؟ هیچ می‌دانید چه حرمتی از او شکستید و چه خونی از او ریختید؟ کاری چنان زشت و ناپسند کردید که زمین و آسمان از تباهی و سیاهی آن سرشار است در شگفت نباشید اگر آسمان خون گریه کند و منتظر باشید که عذاب آخرت سخت و هولناک است و گناهکاران را یاور و پشتیبانی نیست. هرگز مباد مهلتی که به شما داده‌اند فریفته‌تان سازد، چرا که خداوند گناهکاران را زود به مکافات و مجازات نمی‌رساند، انتقام خون ستمدیدگان را خدا می‌ستاند. هرگز چنین نیست که می‌پندارید. خدا مراقب ما و شماست.
خطبه پایان یافت.

در مجلس عبیدالله، رؤسای قبایل همگی حضور داشتند؛ حضرت زینب (س) همراه اسیران با لباس‌هایی ساده و پاره وارد شدند. حضرت زینب (س) زیر چشمی نگاهی به مجلس انداخت، همه و همه بودند. حضرت زینب (س) در کنار دیوار مجلس نشست و زنان همراه او، گرداگردش حلقه زدند. عبیدالله با غرور و تبختر خاص خود پرسید:این زن کیست؟ تردیدی نیست که او می‌دانست این زن حضرت زینب (س) است. دیگر بار رو به حضرت زینب (س) کرد و گفت:این زن کیست؟ هر دو بار حضرت زینب (س) سکوت کرد و پاسخ نداد و پاسخ ندادن شکننده‌ترین ضربه‌ای بود که غرور زیادی را می‌شکست. فرعون گوچک کوفه دیگر بار، خشمگینانه و بلندتر پرسید:این زن کیست و حضرت زینب (س) همچنان خاموش و آرام و بی‌توجه، سر فرو افکنده بود. این نخستین شکست عبیدالله بود.

خاطرنشان می‌شود از وقایع دیگر سیزدهم محرم می‌توان به شهادت عبدالله‌بن‌عفیف و رسیدن خبر شهادت امام حسین (ع) به مدینه و شام اشاره کرد.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین