کد خبر: ۵۱۲۶۹۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
مشکلات دانش‌آموزان افغان برای ثبت‌نام در مدارس ايران-١

اول مهر ، رویای تعبیر نشده کودکان افغان

«وقایع‌اتفاقیه» از مشکلات دانش‌آموزان افغان برای ثبت‌نام در مدارس دولتی گزارش می‌دهد ؛ زن نماد انتظار است. انتظار رسیدن صبح تا دوباره به عابرها خیره شود و عابرها نبینندش. انتظار تبدیل شدن از زنی که در گیر و دار جنگ طالبان، آینده‌اش را فراموش کرده است. انتظار تبدیل شدن از زنی که جنگ، سواد خواندن و نوشتن را از او گرفته و حالا حسرتش را مهمان آینده فرزندانش کرده است .

گروه اجتماعی: «وقایع‌اتفاقیه» از مشکلات دانش‌آموزان افغان برای ثبت‌نام در مدارس دولتی گزارش می‌دهد ؛ زن نماد انتظار است. انتظار رسیدن صبح تا دوباره به عابرها خیره شود و عابرها نبینندش. انتظار تبدیل شدن از زنی که در گیر و دار جنگ طالبان، آینده‌اش را فراموش کرده است. انتظار تبدیل شدن از زنی که جنگ، سواد خواندن و نوشتن را از او گرفته و حالا حسرتش را مهمان آینده فرزندانش کرده است .

اول مهر ، رویای تعبیر نشده کودکان افغان

به گزارش بولتن نیوز، «جنگ که شروع شد اومدیم ایران. پسر و دخترم کوچیک بودن که اومدیم. 13، 14 ساله که ایرانیم و هرسال آواره‌تر از سال قبل. کشور ما کشور نیست که اگر بود ما اینجا آواره نبودیم. بچه اول بودم و تا کلاس ششم نتونستم بیشتر درس بخونم. بعد ازدواج کردم و با دو تا بچه کوچیک اومدیم اینجا.»

روزی زمین و آسمان لرزیده و حال و آینده زنان کابل را در هم گره زده است. گرهی که غم و حسرت آفریده و می‌شود در چشم زنان کابل خشم‌اش را دید. « اگر درس می‌خوندم شاید الان مجبور نبودم که خونه‌های مردم رو تی بکشم و تمیز کنم. کار می‌کنم تا بتونم پول شهریه بچه‌هام رو جور کنم و بفرستمشون مدرسه. نمی‌خوام مثل من خونه مردم کار کنن، می‌خوام درس بخونن و آینده‌شون خوب بشه. حالا آینده خودم خراب شد مهم نیست.»

بین هر جمله‌ای که می‌گوید سکوت می‌کند؛ سکوتی ابدی که شاید تازه سر باز کرده از یک حسرت عمیق.

«گفتم میایم ایران بچه‌هام میرن مدرسه و باسواد میشن، آینده‌شون مثل من نمی‌شه. به ما گفته بودن بچه‌های افغان تو مدرسه‌های دولتی، بدون پول ثبت‌نام میشن ولی همش دروغ بود. برعکس شد همه چی؛ برای اینکه ثبت‌نام کنن پول گرفتن، برای شهریه جدا پول گرفتن و برای کمک‌های مردمی هم جدا.»

حالا هر کودک عابری که نگاهش به زن می‌افتد، چادرش را محکم‌تر می‌گیرد و قدم‌هایش را سریع‌تر می‌کند تا به مادری برسد و آینده فرزندش را برایشان هجی کند؛ که من اگر به جایی نرسیدم، که ما زنان کابل اگر به جایی نرسیدیم، آینده را توی مادر باید بسازی برای فرزندت.

«می‌گفتن چون ما افغانیم باید برای ثبت‌نام هم پول بدیم. اینجا پول حرف اول را می‌زند. پول داشته باشی ایرانی و افغان بی‌معنی می‌شود و می‌شوی تاج سرشان. پول نداشته باشی هم آدم حسابت نمی‌کنند و می‌شوی افغانی! که نباید درس بخوانی و باید کشور خودت را آباد کنی.» زن نماد انتظار است. انتظاری که مادری‌اش را 13، 14 سال است در اتاق‌های جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان دیکته می‌کند تا بگوید اگر من به جایی نرسیدم، تا اگر از این بی‌اتفاقی‌های هر روزه جان از روحم گرفته شده، کودکم باید آینده بسازد برای آوارگی‌هایم.

ادامه دارد...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
وحید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۴
0
0
اینا نمیخوان برگردن؟
مدارس دولتی رو به اینا بدیم و خودمون بچه هامونو مدارس غیر انتفاعی ثبت نام کنیم؟
شما که این طور دم از روشنفکری میزنید از مشکلات فرهنگی که بچه های همین افغانیا واسه کودکان مدارس ما تولید میکنن آگاه هستین؟>
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین