گروه سینما و تلویزیون: سالهاست كه به مدد سياستهاي خرد و كلان مديران ناكارآمد، نابلد و اغلب منفعتطلب و بهاصطلاح فرهنگي در حوزه فرهنگ و هنر، تهران تبديل به يگانه مركز خلق، توليد و ارائه آثار هنري شده است؛ سياستي كه از يكسو موج مهاجرت هنرمندان و جوانان آيندهدار را به پايتخت آنهم بهرغم نبود امكانات متناسب شديداً افزايش داده و از سوي ديگر خلأ عميق و وسيع فرهنگي را از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق كشور با تمام گستردگي و غناي قومي و ملي به وجود آورده، برنامهريزي كه متأسفانه دولتبهدولت نهتنها براي رفع آن اقدامي نشده كه مستحكمتر و عميقتر در حال گسترش است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، اما در اين بازار مكاره و پرمشتري پايتختنشيني، چند صباحي است كه يكي از هنرمندان مطرح، باسابقه و البته خوشآتيه در حوزه تئاتر، سينما و تلويزيون از اين كلانشهر و پيشنهادهاي وسوسهانگيز و بازارهاي مكارهاش دست شسته و به گوشه دنج و خلوتي از خطه سرسبز گيلان مهاجرت كرده است، هجرتي كه نه براي استراحت، تفريح و البته بازنشستگي زودهنگام كه تنها و تنها براي شكوفايي و رونق دوباره هنر نمايش و صدالبته كشف و معرفي ظرفيتها و استعدادهاي آن ديار صورت گرفت، مهاجرتي كه هنوز يك سال از آن نگذشته، گروهي از جوانان مستعد و با آينده را براي حضور در سطح اول و حرفه هنرهاي نمايشي كشور آماده و مهيا كرده است؛ گروهي كه چندي پيش با اجراي كمنظيرشان در قالب نمايش آشپزخانه در يكي از تماشاخانههاي خصوصي تهران معرفي شدند و حال با تجهيز و افتتاح سالن تئاتر در همان خطه سرسبز گيلان و شهر رشت ماهيت كاملاً رسمي و جديتر از گذشته به خود گرفتند. سالني كه در آيين افتتاح خود و با اجراي دو نمايشنامه معروف خرس و خواستگاري اثر آنتوان چخوف، نويسنده معروف و مشهور روس آنهم با برگردان گيلكي چنان بينقص و عالي اجرا شد كه اگر در تهران و در سالني با گنجايش بيش از 300 نفر هم به صحنه برود، قطع بهيقين ركورد پرمخاطبترين اثر نمايشي سال كشور را نصيب خود ميكرد، ولو آنكه در رشت نيز با استقبال عالي روبهرو شده و در سالن 260 نفري هامون در يك هفته ابتدايي كل بليتها به فروش رسيده و بسياري به انتظار آغاز فروش هفته دوم ماندهاند.
نگارنده اين افتخار را داشت كه در آيين آغازين تئاتر هامون به سرپرستي هنري محمدحسن معجوني حضور داشته باشد، از اين رو بهجرئت ميتوان گفت آنچه بر صحنه نمايش در رشت ديده است نهتنها نشان از معرفي تعدادي جوان مستعد بلكه نويد ظهور و بروز جريان مهم، عميق، صادق و اصيل تئاتري در فضاي بلبشوي اين روزهاي فرهنگ و هنر كشور دارد كه در آينده نهچندان دور كليت و تماميت جامعه هنري كشور را تحت تأثير خود قرار خواهد داد. جوانان بيادعايي كه هنوز سوداي شهرت مسخشان نكرده و ساده و بيآلايش بعد از اتمام اجراهايشان با دوچرخه به سمت منازل خود راهي ميشوند و انشاءالله كه با هدايتها و راهنماييهاي حسن معجوني هرگز از اين سادگي دور نشوند، مخدري كه اين روزها همچو آفتي خانمانسوز در بين برخي بهاصطلاح هنرمند چنان توهم ايجاد كرده است كه گويي خود را ناجي تئاتر و سينماي كشور برميشمارند و در بين اهالي رسانه با وقاحت از توهمات دروني خود سخن به ميان ميآورند و در مدت اجراي آثارشان قيمتهاي كذايي براي بليتهاي خود آنهم تنها براي اثبات متوهم بودنشان ميگذارند.
اما به ضرس قاطع بايد گفت ناجي حقيقي و واقعي هنر اين كشور امثال حسن معجوني هستند كه بهدور از ظاهرسازي و كيسه دوختنها آنهم صدها كيلومتر دورتر از پايتختي كه تمام امكانات تنها و تنها در آنجا جمع و دپو شده است، مهاجرت كرده و بهجاي رتقوفتق امورات شخصي آنهم در اوج شهرت، حقاً و انصافاً تمام وجود خود را وقف تربيت نسلي ميكند كه در آينده پيش رو تماميت كشور بايد به احترامشان ايستاده و كلاه از سر بردارند.
در پايان، نگارنده اميدوار است با ادامه چنين روندي و با حضور مديران فرهنگي، كاربلد و دغدغهمند در بدنه دولت دوازدهم و اجرايي شدن سياستهاي عدم تمركزگرايي، شاهد روشن شدن چراغ ساير سالنها در شهرهاي مختلف كشور باشيم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com