گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 25 سوره قلم پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قادِرينَ
سوره قلم (68) آیه 25
ترجمه
در حالی که توانا بودند بر منع [نیازمندان] صبح کردند.
نکات ترجمه ای
«غَدَوْا»
ماده «غدو» در اصل به معنای مقطعی از زمان (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص415) است، یعنی ابتدای روز؛ و نقطه مقابل آن در قرآن «اصل، آصال» (بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ؛ أعراف/205) و «عشاء، عشِیّ» (بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ؛ أنعام/52) است که به معنای شب وآخر شب میباشد. البته «غَد» (سَيَعْلَمُونَ غَداً؛ قمر/26) به معنای «فردا» میباشد. این ماده وقتی به صورت فعل به کار میرود، به معنای «صبح کردن» و یا اقدامی را در صبح انجام دادن میباشد. «غداء» به معنای غذایی است که در صبح خورده میشود (صبحانه) (آتِنا غَداءَنا؛ کهف/62) (مفردات ألفاظ القرآن، ص603) این ماده و مشتقاتش جمعا 16 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
«حَرْدٍ»
ماده «حرد» در اصل بر سه معنای مختلف دلالت دارد: «قصد»، «غضب» و «رویگردان شدن» (تنحّی) (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص51) و در این آیه به معنای «قصد» میباشد یعنی همان قصد منع کردن نیازمندان (همان؛ و نیز: مجمعالبیان، ج10، ص506؛ البحر المحیط، ج10، ص243) برخی معتقدند که دو معنای اول با هم در این ماده لحاظ شده و در واقع به معنای منع کردنی است که همراه با شدت و غلظت باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص227) برخی هم بر این باورند که معنای اصلی آن «رویگردان شدن» (تنحی) همراه با شدّت و حدّت است و در این آیه هم به همین معنا به کار رفته است؛ یعنی صبح کردند در حالی که قصدشان این بود که از نیازمندان رویگردان شوند و اگر به آنها مواجه شدند با شدت و حدت آنها را کنار بزنند. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص190) اقوال مفسران درباره معنای این تعبیر در این آیه بسیار متعدد است که انشاءالله در قسمت تدبر اشاره خواهد شد. ماده «حرد» تنها همین یکبار در قرآن کریم آمده است.
«غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قادِرينَ»
«قادرین» حال برای فعل «غدوا» میباشد (صبح کردند در حالی که توانا بودند [یا: خود را توانا میدیدند])؛ اما «علی حرد» را به لحاظ نحوی، هم میتوان متعلق به فعل «غدوا» دانست (با قصد منع نیازمندان صبح کردند) و هم متعلق به «قادرین» (بر منع نیازمندان توانا بودند [یا: خود را توانا میدیدند])
حدیث
1) از امام باقر ع روایت شده است: شخصی خدمت امیرالمومنین ع آمد و گفت: یا امیرالمومنین! به چه چیزی خدایت را شناختی؟ فرمود: به برهم زدن تصمیمهای قطعی، و مانع شدن از اهتمامها؛ هنگامی که به امری اهتمام ورزیدم، بین من و اهتمامم قرار گرفت؛ و تصمیمی قطعی گرفتم اما قضا و قدر الهی با تصمیم من مخالفت کرد؛ پس دانستم که تدبیرکننده امور، غیر من است.
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص30
2) ابان بن تغلب میگوید: امام صادق ع به حسین صحاف فرمود: حسین! خداوند نعمتهایش را بر هیچ بندهای آشکار نکرد مگر اینکه مؤونه مردم را هم بر او آشکار کرد؛ پس هر که بر مردم صبر کرد و کار مردم را راه انداخت، خداوند در نعمت هایش بر او نزد آنان بیفزاید؛ و کسی که بر ایشان صبر نکرد و کارشان را راه نیانداخت، خداوند عز و جل آن نعمت را از او زایل گرداند.
الكافي، ج4، ص37
تدبر
1️⃣ مراد از «علی حرد»، و به تبع آن، مراد از کل آیه چیست؟
الف. «قصد منع فقرا»، یعنی با قصد اینکه نیازمندان را از رسیدن به محصولات منع کنند صبح کردند و با خود گمان میکردند که توانایی دارند که آنها را منع کنند و خودشان تمام محصولات را بردارند. (مجمع البيان، ج10، ص506؛ المیزان، ج19، ص374)
ب. به همان معنای «قصد منع فقرا» است اما منظور از آیه این است که آنها قصد داشتند فقرا را منع کنند و خودشان تمام محصول را بردارند، اما صبح کردند در حالی که فقط بر منع فقرا توانایی داشتند. (کنزالدقائق، ج13، ص387)
ج. به همان معنای «قصد منع فقرا» است اما منظور از آیه این است که صبح کردند در حالی که تنها بر منع فقرا توانایی داشتند به جایی اینکه بر بهرهمند کردن فقرا توانایی داشته باشند (کنزالدقائق، ج13، ص387)
(در این دو حالت «ب» و «ج»، ظاهرا نکتهاش در این است که با توجه به تقدم «علی حرد» بر «قادرین»، این را به عنوان دلالت بر حصر مورد توجه قرار داده است)
د. «با جدّ و جهدی که در کارشان داشتند»؛ یعنی با جد و جهدی که در کارشان داشتند صبح کردند و خود را بر کارشان توانا میدیدند (مجاهد، قتاده و ابوالعالیه، به نقل مجمع البيان، ج10، ص506)
ه. «بر جدیت در منع» (تا حدودی شبیه معنای الف) (ابوعبیده، به نقل مجمع البيان، ج10، ص506)
و. «با غیظ و غضب نسبت به فقرا» (سفیان، به نقل مجمع البيان، ج10، ص506)
ز. «با غیظ و غضب نسبت به همدیگر» یعنی صبح کردند در حالی که – با توجه به اینکه باغشان سوخته بود- تنها بر غیظ و غضب نسبت به خودشان توانایی داشتند (سفیان و سدی، به نقل البحر المحيط، ج10، ص243) یعنی مضمونی شبیه آیه30 همین سوره که میفرماید: همدیگر را ملامت میکردند. (کنزالدقائق، ج13، ص387)
ح. «حرد» به معنای «قصد» است اما نه قصد منع، بلکه قصد چیدن میوهها در صبحدم؛ یعنی صبح کردند در حالی که فکر میکردند بر قصد چیدن میوهها در صبحدم – که قبلا با هم توافق کرده بودند- توانایی دارند. (ابومسلم، به نقل مجمع البيان، ج10، ص506) به تعبیر دیگر، صبح کردند در حالی که به سرعت قصد باغشان را کردند با گمان اینکه توانایی بر چیدن میوهها را دارند (ابنعباس، به نقل البحر المحيط، ج10، ص243)
ط. «حرد» به معنای «رویگردان شدن همراه با شدت و حدّت» است؛ یعنی صبح کردند با این قصد که از نیازمندان رویگردان شوند و با آنها خشونت به خرج دهند در حالی که توانا بودند که در حق آنها خوبی کنند. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج2، ص190) (بر این اساس که «علی حرد» متعلق به «غدوا» است و ربطی به «قادرین» ندارد.)
2️⃣ با نعمتی که خداوند به صاحبان باغ بخشیده بود، در ابتدا قدرت داشتند که هم خودشان استفاده کنند و هم به دیگران نفعی رسانند؛ اما همین که تصمیم گرفتند دیگران را از این نعمت بازدارند، قدرتشان به همین «منع کردن» محدود شد و قدرتی برای استفاده خودشان هم باقی نماند. در واقع، خداوند با دادن نعمت، به آنها قدرتی داد، اما با تصمیم غلط خودشان (بخل ورزیدن) و عدم استفاده از این قدرت در راهی که خدا دستور داده، قدرت خود را چنان محدود کردند که خودشان هم بیبهره ماندند.
3️⃣ انسان محاسبه و تدبیر میکند و خود را بر انجام کاری توانا میبیند، اما همواره تدبیری فوق او در کار است.
نکته انسانشناسی و خداشناسی
بسیار میشود که انسان محاسبه و تدبیر میکند و بر اساس محاسبات خود، خود را کاملا بر انجام کاری توانا میبیند، اما خدا امورات عالم را به نحو دیگری تدبیر کرده است. از این به هم خوردن تدبیر، هم به نقص و نیاز خود باید بیشتر آگاه شذ و هم میتوان به وجود مدبری که فوق تدبیر ماست ره برد.
4️⃣ انسان خود را بر انجام بسیاری از کارها توانا میبیند، اما چون به همه چیز احاطه ندارد، امور به طور دیگری رخ میدهد و ناتوانی وی برملا میگردد.
5️⃣ یکی از علل تصمیمهای ناروا و زمین خوردنها این است که انسان فقط ظواهر امور را دیده و با تحلیلی ظاهربینانه خود را بر انجام کاری توانا دیده است. اگر کسی خدا را شناخته باشد میفهمد که اگر خدا نخواهد، انسان توانایی بر هیچ کاری ندارد، هرچند همه ظواهر به نفع وی باشد.
انتهای پیام/*
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بابت مطلبی که گذاشتین تشکر می کنم اما بنظر من تیتر خبرو تصحیح کنید ، اینکه نوشتید " امیرالمومنین :" دقیقا یعنی چی؟؟ اینطور که شما نوشتی حس کردم یه شخص معمولی چیزی گفته . بگید کدوم امیرالمومنین ؟ خب تمییز بدین که همه بدونن.
بلکه بنویسید " حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام." اینطوری بهتره