آیت الله سعیدی به دنبال تلاشهای پیگیری که جهت معرفی امام (ره) و نهضت پربرکتش داشت، هجرتی به عراق کرد و در آنجا جلساتی تشکیل داد و نهضت حضرت امام(ره )و شخصیت والای روحانی او را تشریح نمود و ...
گروه فرهنگ و هنر: مجاهد شهید حضرت آیتا… محمدرضا سعیدی در دوم اردیبهشت ۱۳۰۸ چشم به جهان گشود. در کودکی مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر مشغول تحصیل شد. پس از تحصیل در حوزههای مشهد و قم و استفاده از محضر بزرگانی چون آیتا… بروجردی و حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) به اجتهاد رسید. مدتی برای تبلیغ اسلام به کویت عزیمت کرد و با شروع نهضت امام خمینی (رحمه الله علیه) در ۱۳۴۱ به همراه بسیاری از روحانیون و مردم به فداکاری و مجاهدت در راه اسلام پرداخت.
به گزارش بولتن نیوز، آیتا… سعیدی از تصمیم و عزم راسخ امام برای قیام لله و قدرت عجیب و عظیم ایمان و توکل امام نیروی تازه گرفت و راه سراسر رنج و مبارزه و خطر را با میل و اشتیاق انتخاب کرد و از هیچ کوشش و مجاهدتی دریغ نکرد و به فعالیتهای مختلف پرداخت به گونهای که چندین بار توسط عوامل ساواک دستگیر شد. در اردیبهشت ۱۳۴۹ پس از آنکه رژیم شاه از سرمایهگذاران آمریکایی دعوت کرد تا باصطلاح در ایران سرمایهگذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری، اقتصاد ایران را کاملا در اختیار آمریکاییها قرار دهند، علمای حوزه علمیه قم با انتشار اطلاعیهای مردم را از این خطر بزرگ مطلع ساختند.
در این میان آیتالله محمدرضا سعیدی علیه استعمارگران دست به فعالیتهای شدیدی زد و با انتشار اعلامیهای به زبان عربی خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به قیام و مخالفت نمود. رژیم شاه که از حرکت پرخروش ایشان به وحشت افتاده بود، ایشان را دستگیر و در قزل قلعه زندانی کرد. این عالم مجاهد در روز چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ تحت شدیدترین شکنجهها، به شهادت رسید.
آیت الله سعیدی علاوه بر ادامه تحصیل و تدریس طلاب به مسافرتهای تبلیغی نیز همت گماشت و درطی یکی از همان سفر ها یکبار در آبادان به خاطر سخنرانی افشاگرانه ضد رژیم به زندان افتاد اما در اثر تلاش آیت الله العظمی بروجردی (ره) از زندان آزاد شد پس از این ماجرا در پی درخواست گروهی از ایرانیان مقیم کویت برای تبلیغ اسلام، که خواستار عالم صالح و مبلغ توانایی بودند.
این ماموریت و رسالت به آیت الله سعیدی واگذار شد و ایشان برای تبلیغ دین به کویت عزیمت نمود و مدتی در این کشور مشغول انجام امور تبلیغی شد.
با آغاز نهضت امام خمینی(ره )در آغاز دهه 1340آیت الله سعیدی که شیفته راه و طریق و مسلک مرید خویش بود به نهضت پیوست و از همان آغاز نهضت اسلامی در سنگر مبارزه قدم گذاشت و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.
شهید سعیدی از آن روزها چنین نقل می کند:” هنگام نماز مغرب و عشا به منزل امام (ره )رفتم، می خواستم با ایشان مذاکره کنم، امام آماده نماز بود، وقتی منظورم را فهمید اندکی نماز را تاخیر انداخت.
به عرض رساندم: آقا! طبق برداشتی که من کرده ام، از این به بعد شما در مبارزات خود، یاوران کمتری خواهید داشت.
امام(ره ) فرمود: سعیدی! چی می گویی؟! به خدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بایستند، چون من این راه را حق یافته ام، از پای نخواهم نشست” این دیدار و این سخنان امام تاثیری عظیم بر روحی مبارز و حقیقت جوی شهید نهاد و چنان که خود ایشان نقل میکنند: " با سخنان امام چنان دلگرم شدم که روح تازه ای در وجودم دمیده شد و ایمان بیشتری به قیام و حرکت امام پیدا کردم”
و این گونه بود که زمانیکه پس از تبعید امام (ره ) در آبان 1343، هنگامی که می بایست چراغ مبارزه علیه رژیم خاموش نگردد مجاهدین ایثار گری نظیر آیت الله سید محمد رضا سعیدی جانانه در راه ادامه نهضت کوشیدند و در این راه از هیچ چیزی حتی بذل جان دریغ نورزیدند.
پس از تبعید امام(ره )، آیت الله سعیدی به دنبال تلاشهای پیگیری که جهت معرفی امام (ره) و نهضت پربرکتش داشت، هجرتی به عراق کرد و در آنجا جلساتی تشکیل داد و نهضت حضرت امام(ره )و شخصیت والای روحانی او را تشریح نمود و تلاش و خدمات او بود که زمینه های استقبال از امام را فراهم ساخت.
اما پس از مدتی و با صلاحدید حضرت امام(ره) به عنوان امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) در تهران برگزیده شد و این مسجد را به سنگری برای مبارزه علیه رژیم قرارداده در این مکان مقدس به تربیت جوانان انقلابی پرداخت.
از اهم فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی ایشان در این دوره ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام (ره) از کتاب تحریر الوسیله و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود.
همچنین آن شهید بزرگوار نوارهای امام (ره) را در نجف تحت عنوان "ولایت فقیه” چاپ و تکثیر کرد.
این اقدامات در نشر دیدگاه ها و اهداف رهبر نهضت اسلامی امام خمینی، تاثیری شگرف داشت. این فعالیتهای آن شهید بزرگوار در کنار اقداماتی چون هشدار جدی ایشان نسبت به سرمایه گذاری "کنسرسیوم آمریکایی” که از آن به عنوان گام مکمل کاپیتولاسیون یاد می شود سبب گردید تا ایشان بارها توسط ساواک دستگیر، زندانی و ممنوع المنبر شود، با ادامه و تشدید فعالیتهای شهید سعیدی ایشان توسط نیرهای امنیتی دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفت.
شدت شکنجه ها به حدی بود که تنها پس از چند روز بعد از دستگیری در زندان در تاریخ بیست و یکم خرداد ماه 1349 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
از جمله نکات این وصیتنامه این است من راضی نیستم برای من خرج بکنید. اگر مجلسی می گیرید، مسائل شرعی را برای مردم بیان کنید. سپس به فرزندان خود می گویند از ایات 152 تا 157 از سورة دوم غفلت نورزند.
به هر حال این وصیتنامه را امضا می کنند و ساواک هم متوجه نمی شود و قرآن را به خانواده ایشان می دهند . ما هم می دانستیم که ایشان را شهید کردند.
علمای بزرگ مثل آیت الله شهید مطهری، شهید مفتح، مرحوم آیت الله طالقانی و دیگر علما و بزرگان در منزل ما جمع شده بودند و خیلی دوست داشتند که بدانند ایشان را شهید نموده اند.
برای اثبات این امر به دنبال سندی می گشتند؛ تا اینکه مرحوم شهید آیت الله مطهری می فرمایند اگر وصیتنامه ای هست، بیاورید. ما هم گفتیم وصیتنامة مختصری ایشان روی جلد قرآن نوشته اند.
ایشان با شهید مفتح وصیتنامه را مطالعه می فرمایند؛ تا اینکه به این نکته می رسند که از ایات 152 تا 157 غفلت نورزید. در قسمتی از این ایات آمده: « وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یقْتَلُ فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ» بقره/154.
وقتی به اینجا می رسند، شروع به گریه کردن می کنند و مطمئن می شوند که او را شهید کرده اند و آن گاه سرشان را روی دوش همدیگر می گذارند با صدای بلند گریه می کنند.
سپس برقها را روشن و درهای سلولها را باز کردند. بعد ما رفتیم و دیدیم که جنازه ی شهید سعیدی روی زمین افتاده و عمامه ایشان داخل دهان است. به وسیله عمامه او را خفه کرده بودند.
پیام شهید دربارة حضرت امام خمینی (ره): آیت الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی (ره) داشت. دربارة امام (ره) گفته بود:« به خدا سوگند اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»
« حضرت امام شبیهترین عالمان نسبت به ولیالله، امام زمان علیه السلام و آباء طاهرینش می باشد.»
« مرا بگیرید و به بند و حبس کشید تا آنوقت از من سلب مسئوولیت شود، چه اگر آزاد باشم فریاد می زنم، حقایق را می گویم و افشاگری می کنم.
من این لباس را پوشیدهام و از بیت المال امرار معاش می کنم که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم ..... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چارهای ندارم»
اعلامیه امام درباره آیت الله سعیدی... این تنها سعیدی نیست كه با این وضع اسف انگیز درگوشه زندان از پای در میآید بلكه چه بسا افراد مظلوم و بیگناه به جرم حقگویی در سیاهچالهای زندان مورد ضرب و شتم و شكنجههای وحشیانه و رفتار غیر انسانی قرار میگیرند.
اینجانب كراراً خطر دولت اسراییل و عمال آن را به ملت گوشزد كردم كه باید مقاومت منفی كنند و از معامله با آنها احتراز جویند. اكنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز كردهاند و ملت را به اسارت سرمایهداران میخواهند، درآوردند.
من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداكار را كه برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را هدیه نمودند، به ملت ایران تعزیت میگویم و از خداوند متعال رفع شر دستگاه جبار و عمال كثیف استعمار را مسألت مینمایم.
وصیت نامه شهیدبسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه من سید محمد رضا سعیدی خراسانی:
پسران من همگی اهل علم و تبلیغ برای خدا شوید. دختران من به شوهر اهل علم و تبلیغ همسر شوید. در زندگی با هم متحد باشید و برای دنیا با هم اختلاف نكنید. همگی حق مادر را رعایت كنید و جنازه مرا در قم دفن كنید و مرا دعا كنید ...
هر كس كه میخواهد زحمت فاتحه خواندن برایم بكشد، بگویید در عوض یك مسأله یاد بگیرد و عمل كند. هر كس به من بدهكار است، من كه صورت ندارم، اگر تا آخر عمرش نتوانست بپردازد، بری الزمه است.
افزون بر فعالیتهایی که در مسجد داشت، برای گروهی از بانوان در منزل خویش جلساتی تشکیل داد و به تدریس جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و نیز عروه الوثقی پرداخت که این تلاشها سبب شد شاگردان او پس مدتی با طی دوره های معارف اسلامی، به عنوان مبلغ اسلامی جلسات زنانه تشکیل دهند و به معرفی اسلام همّت گمارند. از فعالیتهای چشمگیر مرحوم سعیدی، ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام (ره) از کتاب تحریر الوسیله و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود. همچنین آن شهید بزرگوار نوارهای امام (ره) را در نجف تحت عنوان «ولایت فقیه» چاپ و تکثیر کرد.
درباره شهیدمرد آشنای شب
پدرم خیلی به وضعیت فقرا و نیازمندان توجه ميكرد. یك روز وقتی به خانه آمد دیدیم فقط قبا بر تن ایشان است. پرسیدم: «آقاجان! پس عبایتان كجاست؟» با كمی تأمل پاسخ دادند: «در مسیری كه از مسجد باز ميگشتم مرد فقیری را دیدم كه به علت نداشتن لباس گرم، از سرما ميلرزید. عبایم را به او دادم. چون من قبا داشتم.» یك مرتبه نیز همسایهمان كه راننده تاكسی و مرد نیازمندی بود، به من گفت: «یك شب دیدم صدای نفس نفس زدن مردی در راه پله ساختمان ميآید، وقتی به راهرو آمدم، دیدم حاج آقا سعیدی یك گونی زغال را روی دوشش گرفته و برای ما ميآورد. خیلی شرمنده شدم. او كه ميدانست ما در سرمای زمستان نیاز به زغال داریم، شخصاً آن را تهیه كرده و برایمان آورده بود.» آیت الله سعیدی مرد آشنای شب كوچههای خلوت بود و فقط ماه و خدا ميدانستند كه او در نیمه شب با كولهبارش كجا خواهد رفت.
راوی : فرزند شهید
خواب آسمانی
پس از شهادت پدرم دست خطی از ایشان در پشت كتاب «مواعظ العددیه» پیدا شد. این دست خط را «آیت الله خزعلی، آیت الله مطهری و آقای طباطبایی» دیدند. پدرم در این كتاب نوشته بودند: «شبی در خواب دیدم كه به منزل آیت الله خمینی ميروم. در این راه علامه طباطبایی را دیدم. ایشان مرا صدا زدند و با هم تا آستانه منزلشان رفتیم. علامه به من فرمودند:«من دیشب آقا ابا عبدالله (ع) را در عالم خواب دیدم كه به من فرمودند: «به سعیدی بگو به اینجا بیا، چیزی نیست ما نگهدار توییم...» وقتی از خواب بیدار شدم، شكر خدا را كردم و این خواب را پشت كتاب «مواعظ العددیه» نوشتم.» [این مسأله مربوط به زمانی بود كه پدرم به علت طرفداری از حضرت امام (ره) در معرض دستگیری مأموران شاه بود.] 1- شاید حجت الاسلام رفسنجانی هم دیده باشند.
این سید بزرگوار در ضمن جهاد و مبارزه علیه استبداد حكومت پهلوی، آثار گرانقدری از خود به جای گذاشت كه عبارتند از:
1-آیا دین موجب عقب ماندگی است؟
2- آزادی زن
3- اتحاد در اسلام
4- كار در اسلام
منابع:
http://old.aviny.com
http://farhangijdn.com
http://miandeh.ir
++++++++++
یادوخاطره شهدای انقلاب اسلامی علی الخصوص شهید آیت اله غفاری،شهیدحجت الاسلام اندرزگوچریک خستگی ناپذیرو شهیدمفتح وعلامه وفیلسوف شهیدآیت اله دکترمرتضی مطهری وآیت اله قدوسی وحجت الاسلام محلاتی وشهیدمظلوم آیت الله دکتربهشتی،خاصه مجاهد فی سبیل الله وسالک الی اله ومطیع محض ولایت فقیه ومقلدواقعی امام خمینی که خون وگوشت وپوستش بانام امام خمینی عجین شده بودگرامی میداریم شادی ارواح طیبه ومطهرجمیع شهیدان وامام شهداءصلوات.