امیرالمومنین ع در فرازی از عهدنامه مالک اشتر میفرمایند: و این را بدان ای مالک! من تو را به سرزمینی فرستادم که قبل از تو دولتهای عادل و ستمگری بودهاند؛ و همانا مردم در کارهای تو مینگرند همان گونه که تو در کار والیان پیش از خود مینگری؛ و در مورد تو میگویند آنچه تو در مورد آنها میگویی ...
گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 16 اردیبهشت به آیه 9 سوره عنکبوت پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحينَ
سوره عنکبوت (29) آیه9
ترجمه
و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند البته آنان را در زمره شایستگان درمیآوریم.
معانی لغات
«الصَّالِحاتِ» و «الصَّالِحينَ»
«صالح» اسم فاعل از ماده «صلح» است. «صلاح» نقطه مقابل «فساد» میباشد و این تقابل در بسیاری از آیات قرآن مد نظر قرار گرفته است؛ مثلا: «الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ» (شعراء/152) «وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» (اعراف/142) «إِنَّ اللَّهَ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ» (یونس/81) «وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها» (شعراء/56) «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِح» (بقره/220)
هرچند گاهی در مقابل «صلاح» از تعبیر «سیئة» استفاده شده است؛ مثلا «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً» (توبه/102)
همچنین «صُلح» هم از همین ماده، و به معنای زدودن نفرت و دشمنی بین دو نفر (یا دو گروه) است و «صالح» نام یکی از پیامبران هم میباشد. (مفردات ألفاظ القرآن، ص489-490)
در واقع، «صلاح» را یک نحوه استقامت ناشی از حکمت، دانستهاند؛ خواه همراه با نفع باشد یا ضرر؛ البته در مورد ضرر در جایی به کار میرود که نهایتا نفعی برای شخص داشته باشد؛ همچنین گفته شده که «صلاح» تغییر حالت به وضعیتی است که آن وضعیت استقامت داشته باشد و «صالح» کسی است که حال خود را به چنین وضعی تغییر میدهد و لذاست که در مورد خود خداوند تعبیر «صالح» به کار نمیرود. (الفروق في اللغة، ص204)
«صلاح»، تاحدودی به مفاهیم «صحت» (سلامتی) و «خیر» (خوبی) نزدیک است؛ تفاوتش با «صحت» این است که صلاح را غالبا در مورد ذات (انسان صالح) و فعل (عمل صالح) به کار میبرند؛ اما «صحت» را غالبا در مورد جسم (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص266)؛ و تفاوت «صلاح» با «خیر» در این است که خیر بیشتر دلالت بر حُسن و سرور دارد (البته جایی که سرور باشد اما کار نیکویی محسوب نشود، «خیر» گفته نمیشود) لذا مثلا ممکن است در مورد «بیماری» تعبیر اینکه «صلاحش در این است» به کار رود، اما اینکه بیماری «خیر» است به کار نمیرود؛ مگر به صورت «افعل تفضیل» و در مقام مقایسه (که مثلا بگویند الان بیماری برای او بهتر (=خیر) از سلامتی است) (الفروق في اللغة، ص204) که اینجا در همان معنای «صلاح» به کار رفته است.
حدیث1) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «کسی را که خداوند هدایت کند، هدایتیافته است؛ و کسی را که خدا گمراه کند هیچ ولیّ رشددهندهای برای او نمییابی.» (کهف/27) سوال شد.
فرمودند: بدرستی که خداوند تبارک و تعالی ظالمان را در روز قیامت از [مسیر] سرای کرامت خود گمراه میکند؛ و کسانی که اهل ایمان و عمل صالح هستند، به بهشت هدایت میفرماید همان طور که خداوند عز و جل فرمود: «و خداوند ظالمان را گمراه میکند و خداوند آنچه بخواهد انجام میدهد.» (ابراهیم/27) و خداوند عز و جل میفرماید: «بدرستی که کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را با ایمانشان هدایت میکند، نهرهایی از پایین آنان روان است، در بهشتهای نعمت.» (یونس/9)
گفتم: پس سخن خداوند چه میشود که میفرماید «و توفیق من نیست مگر به خدا» (هود/88) ویا می فرماید: «اگر خداوند شما را یاری کند هیچکس بر شما غلبه نخواهد کرد و اگر خوارتان سازد چه کسی بعد از او شما را یاری میکند؟» (آلعمران/160)
فرمود: هنگامی که بنده آانچه از طاعت را که خداوند عز و جل دستور داده، انجام می دهد، کار او موافق است با امر خداوند عز و جل، و چنین بندهای «موفق» (=دارای توفیق) نامیده میشود؛ و هرگاه این بنده بخواهد در چیزی از معاصی خداوند وارد شود خداوند تبارک و تعالی، بین او و آن معصیت حائل میگردد، و او آن را ترک می کند و این ترک او به توفیقی از جانب خداوند متعال است؛ و هرگاه که بین او و معصیت را خالی کند و بین او و آن قرار نگیرد تا جایی که او مرتکب آن شود، او را خوار کرده و یاری ننموده و توفیق ارزانیاش نداشته است.
معاني الأخبار، ص21؛ التوحيد (للصدوق)، ص241
2) امیرالمومنین ع در فرازی از عهدنامه مالک اشتر میفرمایند: و این را بدان ای مالک! من تو را به سرزمینی فرستادم که قبل از تو دولتهای عادل و ستمگری بودهاند؛ و همانا مردم در کارهای تو مینگرند همان گونه که تو در کار والیان پیش از خود مینگری؛ و در مورد تو میگویند آنچه تو در مورد آنها میگویی؛ و همانا دلیلی بر اینکه شخصی در زمره صالحان است، آن چیزی است که خداوند بر زبان بندگانش جاری میسازد [یعنی اگر واقعا صالح باشی، خدا کاری میکند که مردم به صالح بودن تو اعتراف کنند]؛ پس بهترین ذخیرهها نزد تو، [اهتمام به] ذخیره کردن عمل صالح باشد.
نهج البلاغه، نامه53
3) امیرالمومنین ع در یکی از خطبههای خود در وصف ایمان میفرمایند:راهى است كه گشاده و روشن؛ و چراغش نورانى و پرتو افكن. با ايمان است که بر اعمال صالح دلیل آورده گردد و با اعمال صالح است که بر ایمان استدلال شود. با ایمان است که علم آباد میشود؛ و با علم است که از مرگ هراس [دغدغهمندی] در دل میافتد؛ و با مرگ است که دنیا پايان يابد، و با دنياست که آخرت به دست آید؛ و با قیامت است که بهشت نزدیک شود و جهنم برای گمراهان، خودی نشان دهد. آفريدگان را جز قيامت قرارگاهى نبود، در اين ميدان مسابقت شتابان مىروند، تا به نقطه پايان رسند.
نهج البلاغه، خطبه156
تدبر1️⃣ مگر «شخص صالح» به معنای مومنی نیست که عمل صالح انجام میدهد؛ پس وارد کردن «کسی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده» در «صالحان»، یعنی چه؟ آن هم با دو تاکید شدید (لام قسم و «ن» مشدد: «لـ» + «ندخل» + «نّ»)
الف. با توجه به سیاق آیات، این تعبیر برای اطمینان دادن و رفع دغدغه مومنانی است که با والدینشان بر سر دینداریشان مجاهده میکنند؛ میخواهد بفرماید که اگر آنها تو را تنها گذاشتند و آزار دادند، نگران نباش؛ تو اگر اهل ایمان و عمل صالح باشی، خدا بهتر از آنها را نصیب تو میکند و تو را در میان صالحان – که بهشتیاند - قرار میدهد. (الميزان، ج16، ص104)
ب. شاید اشاره به آن است که با عمل صالح است که شاکله و شخصیت صالح در انسان شکل میگیرد.
نکته انسانشناسی
ما یک رفتار و عمل داریم و یک خلق و خوی و ملکه. این ملکات با همین رفتارهای جزیی شکل میگیرد؛ اگر انسان میخواهد یک شخصیت صالح داشته باشد، راهش انجام اعمال صالح است.
ج. شاید اشاره است به الحاق به جماعت «صالحان». در واقع، شاید اشاره دارد به آن واقعه عدالت جهانی که توسط جماعتی از صالحان به رهبری صالحترین انسان، مهدی موعود ع، حاصل میشود.
بر این اساس، این آیه نشان میدهد که چگونه میتوانیم در زمره یاران امام زمان ع درآییم: کسانی که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند آنان را در زمره آن صالحان وارد خواهد کرد.
2️⃣ صِرف عمل صالح، انسان را در زمره صالحان (شایستگان) قرار نمىدهد.
بلکه عمل صالحی ارزشمند است كه از ايمان به خدا برخيزد. (تفسير نور، ج9، ص117)