سالنهاي سينماي کشور در انحصار فيلمهاي ايراني است و معدود آثار خارجي به نمايش درآمده در سينماها يا قاچاق هستند يا آنقدر محدود نمايش داده ميشوند که نميشود به آن عنوان اکران فيلم خارجي داد، اين وضعيت همچنان ادامه دارد.
به گزارش بولتن نیوز، با آغاز جشنواره جهاني فيلم فجر از ابتداي ارديبهشتماه فرصتي چند روزه براي علاقهمندان به سينماي جهان به وجود ميآيد تا براي چند روز هم که شده به تماشاي فيلمهاي خارجي در سينماها بنشينند و بعد از آن دوباره همه چيز به شکل سابق خود بازميگردد. حتي اکرانهاي جشنواره فجر هم شامل فيلمهاي مطرح سينماي تجاري جهان نيست و بخش عمدهاي از آن براي مخاطبان عادي سينما، گزينه مطلوبي براي تماشا نخواهد بود.
سال گذشته همايشي با عنوان «اکران فيلم خارجي، فرصتها و تهديدها براي سينماي ملي» در دانشگاه هنر برگزار شد. اکنون بعد از يک سال از برگزاري همايشي که در آن چندين شخص مرتبط با سينما و اکران فيلم در آن سخنراني داشتند، خروجي آن به انتشار کتابي با عنوان «اکران فيلم خارجي؛ فرصتها و تهديدها براي سينماي ملي» محدود شده که با حمايت جشنواره جهاني فيلم فجر منتشر ميشود. اين در حالي است که انتظار ميرفت در طول يک سال گذشته و با برگزاري همايشي تخصصي شاهد اتفاقات خوبي در حوزه اکران فيلمهاي خارجي باشيم.
با وجود ناکار آمدي آن همايش در تغيير سياستهاي اکران فيلمهاي خارجي بازخواني برخي از سخنرانيهاي همايش ميتواند مفيد باشد. حسامالدين آشنا، مشاور فرهنگي رئيسجمهور در سخنرانياش به تاريخ اکران فيلمهاي خارجي در سينماهاي ايران پيش و بعد از انقلاب اسلامي اشاره کرد و با انتقاد از محدودسازي اکران فيلمهاي خارجي در دهه 70 و 80 (دوره اصلاحات) گفت: نتايج واقعي سياست محدودسازي شديد اکران فيلمهاي خارجي چه بوده است؟ آيا واقعاً مردم در طول ۳۸ سال گذشته فيلم خارجي نديدهاند؟ پاسخ منفي است. اولاً تلويزيون تنها پخشکننده رسمي و انحصاري فيلمهاي سينمايي خارجي بوده است. پس فيلمهاي سينمايي خارجي اکران نشدهاند نه اينکه نمايش داده نشدهاند. بنابراين سياست رسمي، نمايش انحصاري بوده است نه نمايش ندادن فيلم خارجي. مشکل پرده عريض بوده است نه صفحه کوچک. مشکل بخش خصوصي و رقابتي بوده نه بخش دولتي و انحصاري. به اين ترتيب، تلويزيون به ابزار سياستگذاري براي سينما نيز بدل شده است. آشنا در ادامه پيشنهاد داد اکران فيلم تحت نظارت گروهي قرار گيرد که در آن اعضاي آن ذينفع و دولتي نباشند.
حجتالله ايوبي، رئيس وقت سازمان سينمايي نيز در سخناني به نبود سياست اکران فيلم خارجي در ايران پرداخت و به اين نکته اشاره کرد که سالانه 6 هزار فيلم در جهان ساخته ميشود که اگر ۵ درصد آنها ارزشمند باشند هم نميتوانيم آنها را ناديده بگيريم و بايد توليدات خوب و درست بشري را ببينيم. رئيس وقت سازمان سينمايي نيز پيشنهاد کرد اکران فيلمهاي خارجي مجزا از اکران فيلمهاي ايراني انجام شود و هيچ کدام مزاحم اکران ديگري نشود.
پيشنهادهاي آشنا و ايوبي که هر دو به عنوان چهرههاي دولتي در همايش حضور داشتند با آنکه عملي به نظر ميرسد و برنامه پيچيدهاي نيست، نتوانست در طول يکسال گذشته از مرحله حرف به عمل برسد. انگار مقاومتي سخت مانند آنچه در دهه 70 و 80 در مقابل اکران فيلم خارجي به وجود آمده بود بار ديگر شکل گرفته و نميگذارد فيلمهاي خوبي که قابليت اکران در کشور را دارند به اکران عمومي برسند. زماني بنياد سينمايي فارابي تصميم به اکران فيلمهاي خارجي گرفت که اکران فيلم تحسين شده «درخت زندگي» يکي از ثمرات آن بود. آن زمان اعلام شد که اکران هر فيلم خارجي بين 6 تا 8 هزار دلار هزينه دارد که رقم بالايي براي چرخه اقتصادي که حضور فيلمهاي خارجي به همراه دارد؛ نيست. گرچه سياست اکران فيلمهاي غيرايراني از سوي فارابي دنبال نشد. هنوز هم سينماتکها و پرديسهاي سينمايي در تک سانسها و اکرانهاي محدود اقدام به اکران فيلمهاي غيرايراني ميکنند، اما در مجموع سينماي غيرايراني جايي در سالنهاي سينماي کشور ندارد و با ديپورت سينماي خارجي، مخاطبان ايراني مجبورند سينماي جهان را در سيستمهاي پخش خانگي دنبال کنند!
منبع: روزنامه جوان