به گزارش بولتن نیوز، در مطلب زیر چند مدل ازدواج نا متعارف را معرفی می نماییم:
ازدواج از راه دور
اينگونه ازدواجها بيشتر در مورد كساني كه به دلايل مختلف به خارج از كشور رفتهاند و نميتوانند به وطن برگردند، ديده ميشود. معمولا خانواده اين افراد، همسري انتخاب و بعد از گرفتن عقد و مراسم، او را راهي و به اصطلاح «پست» ميكنند. بدين ترتيب ناديده و ناشناخته زندگي آغاز ميشود اما معمولا اين زندگيها دوام پيدا نميكند و به اختلاف ميكشد.
به روايت آمار 98 درصد ازدواجهاي پستي در 5 سال گذشته به طلاق منجر شده است. ريسک بالاي طلاق در اينگونه ازدواجها به دليل تغييرهاي زيربنايي فرهنگي و عقيدتي و قوانين حاکم بر جوامع ميزبان، تا آنجاست که بعضي از ازدواجها به يک سال هم نميرسد.
امروزه بسته پيشنهادي ازدواج از خارج شامل فيلم و عکس و صداست و اينها براي آغاز يک زندگي و ادامه آن کافي نيست. در کنار غربت و دوري از خانواده و مشکلات بيهمزباني باعث ميشود او به انواع مشکلات و آزارهاي جسمي و رواني تن دهد چرا که نه راههاي قانوني را ميشناسد و نه توان بازگشت به کشور را دارد. بسياري از خانمها يا آقاياني که تن به چنين ازدواجي ميدهند و مهاجرت ميکنند حتي از نظر تسلط به زبان انگليسي هم (که زبان بينالمللي است) مشکل دارند و اين نقص باعث ميشود پس از مهاجرت قادر نباشند با کسي ارتباط برقرار کنند، کار داشته باشند يا ادامه تحصيل دهند و خلاصه در اجتماع باشند و ناچارند کنج خانه بنشينند. اين بيکاري و بيبرنامگي و روزهاي بلندي که بايد در خانه تنها بمانند تا همسرشان برگردد واقعا آنها را آزار ميدهد و همه اينها واقعيتهايي است که قبل از مهاجرت لمس نميشوند و تلخي آن توصيفنشدني است.
در ميان اينگونه انتخابها و ازدواجها فراموش ميشود كه اگر مردي، زندگي در يك كشور خارجي را پذيرفته چرا در شكل و شيوه انتخاب همسر مطابق فرهنگ كشور و محل اقامتش رفتار نميكند؟ واقعيت آن است كه بسياري از آقايان ايراني پس از تجربه سالها زندگي در كشوري بيگانه، به آداب و رسوم و سنتهاي موطن خويش در مورد ازدواج پايبندتر ميشوند، از اين روست كه مصمم ميشوند از ايران همسر اختيار كنند. اين مردان، از همسر ايراني فرستاده شده براي خود، انتظار دارند كه زندگي با سبك و سنت ايراني را براي شوهر به ارمغان بياورد در حاليكه عروس از ايران آمده با اشتياق و سوداي رسيدن به فرهنگ آن كشور خارجي است كه چنين انتخاب و ازدواجي كرده است. تفاوت اين 2 ديدگاه موجب بسياري اختلافات، مشكلات و... ودر نهايت طلاقهاست.
ازدواج اينترنتي
اينترنت بهعنوان ابزار ارتباطي داراي امتيازهاي مثبت و فراواني است اما در مورد روابط عاطفي و آشنايي براي ازدواج اين ابزار کارايي لازم را ندارد.
اولين علت مخالفت با ازدواجهاي اينترنتي، گنگ بودن هويت کاربران هنگام آغاز آشنايي است يعني فرد ميتواند ويژگيهاي شخصيتي و اجتماعي خود و حتي جنسيتش را دروغ بگويد کما اينکه بارها اتفاق افتاده فردي مسن خود را جوانتر يا فردي بيسواد خود را داراي تحصيلات عالي معرفي کرده و بعد از ايجاد وابستگي در طرف مقابل، دروغ او آشکار شده است. وقتي که ديگر براي قطع رابطه بدون آسيب روحي و اجتماعي ديدن دير است.
گاهي برخي دختران از شيوه همسريابي اينترنتي براي انتخاب همسر مناسب استفاده ميکنند و اين در حالياست که پسران بيشتر با هدف سرگرمي وارد «چترومها» ميشوند. تجربههاي بهدست آمده در اين زمينه نشان ميدهد 90 درصد ازدواجهاي اينترنتي منجر به طلاق ميشوند. در واقع نتيجه اين تحقيق که در سال 89 و 90 انجام شد نشان داد اغلب ازدواجهايي که با زمينه آشنايي در اينترنت شکل گرفته، با شکست مواجه ميشوند؛ تا جايي که 85 درصد ازدواجهاي پستي و اينترنتي در کمتر از 3 سال منجر به طلاق و جدايي ميشود و عواقب آزاردهنده رواني و رفتاري آنها تا مدتها با زوج باقي ميماند.
نتايج برخي از تحقيقها نشان ميدهد فعاليت در چترومها و شبکههاي اجتماعي براي کساني که به اين نحو با همسر خود آشنا شدهاند، بعد از ازدواج هم ادامه پيدا ميکند و اين موضوع باعث ايجاد بياعتمادي در طرفين ميشود. اين اتفاق باعث ميشود همسران در ازدواجهاي اينترنتي همواره در فضاي ترديد زندگي کنند و هيچگاه اعتماد کامل به يکديگر پيدا نکنند.
ازدواج با دختران بزرگتر
سومين گروه ازدواجهاي غيرمتعارف در عصر حاضر، ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود است. معمولا اختلاف سني براي ازدواج بايد بين 4 تا 8 سال باشد و بزرگتر بودن مرد از زن مورد قبول است. البته ازدواج خانمي كه 3-2 سال بزرگتر از مرد است هم مانعي ندارد و توصيه ميشود والدين با اين ازدواجها مخالفتي نكنند اما اگر پسري با دختري كه 8 تا 15 سال بزرگتر از او است، ازدواج كند، گاهي اتفاقهاي تلخي در روابط عاطفي آنها خواهد افتاد و زندگيشان مانند زندگي مادر و پسر خواهد شد، نه زن و شوهر.
در چنين ازدواجهايي تبادل رفتاري به هم ميريزد و معمولا موازنه عاطفي در آن به نفع زن است. پسراني كه تمايل به ازدواج با دختران بزرگتر از خود دارند، معمولا در خانوادههاي مادرسالار و تحت سلطه عاطفي و رفتاري مادر، بزرگ شدهاند و بيشتر به مادر و سرپرست نياز دارند تا همسر.
در بيشتر اين ازدواجها زنان به همسران جوان خود علاقه و وابستگي شديد و افراطي پيدا ميکنند اما با گذشت زمان اين حس کمرنگ ميشود. مطالعه روي تعداد زيادي از پروندههاي طلاق اين واقعيت را نشان ميدهد که يکي از مهمترين دلايل جدايي همسران از يکديگر، بروز همين تفاوت سني است زيرا اين پديده چه از نظر فرهنگي و چه از نظر اجتماعي در جامعه ما چندان پذيرفته شده نيست.
از طرفي، در بسياري از موارد علت اينگونه ازدواجها، انگيزههاي اقتصادي است. درواقع گروه اندكي از اين افراد نيز به دليل نياز مالي، با دختران بزرگتر از خود وصلت ميكنند زيرا اينگونه دختران معمولا شاغل هستند و پسانداز، اتومبيل و احيانا خانهاي دارند. در چنين شرايطي ديگر نيازي نيست مرد زحمت زيادي براي تهيه اين ملزومات بكشد! متاسفانه پس از مدتي زن در مييابد که تنها دليل مرد از تن دادن به چنين ازدواجي مسايل مادي است، بدون اينکه عشق و علاقهاي وجود داشته باشد. اين گروه از ازدواجها نيز معمولا به شکست منجر ميشوند.
منبع: سلامت، همشهري