شش سالگی سن کمی برای شروع بازیگری است. در این سن معمولا به جای بازیگر تصمیم میگیرند و او را به جلو میبرند.
گروه اجتماعی: در این میان، ممکن است تصمیمها اشتباه یا ناگوار باشد و در نهایت کودکی که درک چندانی از دنیای بازیگری و این رحفه ندارد، به دلیل دشواری شرایط، آن را پس بزند. برای ترلان پروانه اما، وضعیت طور دیگری پیش رفت. او از همان سنین خردسالی با حمایت خانوادهاش در سینما و تلویزیون ماند و کمکم خودش را تعریف کرد و از دایره هر تصویری خارج نشد و انتظار کشید تا سینما به او اعتماد کند تا جایی که در جشنواره فجر امسال در فیلم «فراری» روبهروی محسن تنابنده نقش آفرینی کرد... الهام نداف در روزنامه اعتماد با او گفتوگویی انجام داد که گوشهای از آن را برای شما انتخاب کردیم.
• چطور شد وارد سینما و تلویزیون شدی؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مجله خانواده سبز، نخستین کار من در سال ۸۳ در سن ۶ سالگی بود که در یک فیلم سینمایی بازی کردم. قبل از آن هم کار تلویزیونی انجام داده بودم. در واقع بعد از بازی در یک سریال، بازی در سینما به من پیشنهاد شد و در فیلم «کرکس» معیریان بازی کردم.
• البته نمیشود در آن سن علاقهای شکل گرفته باشد. ولی از معدود بچههایی هستی که در سن پایین وارد سینما شدی و به صورت مستمر ادامه دادی. این علاقه بعدها چگونه به وجود آمد؟در آن سن، معنا و مفهوم علاقه را متوجه نمیشدم و نمیدانستم که این علاقه هست یا اسم دیگر میتوان روی ان گذاشت. ولی به نظر من، کسی که علاقهمند نباشد، نمیتواند ادامه دهد، چون جامعه سختیهای خودش را دارد و گرچه یک دختر شش ساله بودم اما به مرور این سختیها را تحمل کردم، با وجود سختیهایی که وجود داشت، رفتهرفته علاقهام بیشتر شد. اما چون کارم را دوست داشتم، سعی کردم این کار را حرفهای ادامه دهم.
• ازچه زمانی فکر کردی علاقهمندی و میخواهی در این حرفه بمانی و در این مدت چه کسی راهنماییات کرد و آیا آدم تاثیرگذاری سر راهت قرار گرفته است؟در مرحله اول خانوادهام، به خصوص مادرم در پیشنهادهایی که میشد خیلی به من کمک میکرد. در مرحله بعدی مردم بودند که به من پیشنهاد میدادند. آنها هرجا که من را میدیدند، میگفتند که چه کاری را دوست دارند که از من ببینند یا میگفتند که چه نوع بازی کردن را دوست دارند از من ببینند. به هر حال در وهله اول، خواست خدا بوده است، بعد هم این پیشنهادات توانستند به من کمک کنند.
• از آدمهای سینمایی چطور؟خدا را شکر، شانس خیلی خوبی که داشتم این بود که سنین پایین با بازیگران و کارگردانهای خیلی خوب و حرفهای کار کنم. این موضوع به من کمک میکرد. هر کاری که انجام میدادم، برای من یک دوره بازیگری بود. معمولا کسانی که از سن پایین کار بازیگری را شروع میکنند، معمولا به خاطر سر و زبان داشتن یا زیباییشان است.
من هیچ وقت دوست نداشتم بگویند به خاطر زیبایی بازیگر شدهام و اصلا دلم نمیخواست این اتفاق برایم بیفتد. در کنار نقشها و برداشتهای مختلفی که داشتم به مطالعه هم پرداختهام. در این چند سال اخیر سعی کردم که نسبت به گذشته، گزیدهتر کار کنم و نقشهایی بازی کنم که هر کدام چالشی برای من داشته باشد.
• چه کسی غیر از خانواده به شما کمک میکرد که فیلمنامه را بخوانی؟ اصلا از ابتدای شروع کارت تا امروز دوره آموزشی در حوزه بازیگری گذراندهای؟من با کسانی که تا این چند سال اخیر کار کردهام، در ارتباط بودم و از آنها مشورت میگرفتم. از خیلی از دوستانی که با آنها کار کرده بودم، سوال میکردم و به من کمک میکردند از نظر آموزش، چون همیشه سر کار بودم، همیشه درس داشتم هیچوقت نتوانستم به کلاسهای منظم بازیگری بروم. همیشه همین کارهایی را که در این مدت انجام دادم یک دانشگاه ۱۴ ساله برایم بود. مطالعه میکردم. با پیام دهکردی به صورت حرفهای دو سال کار کردم. به پیشنهاد دوستانی که با آنها کار میکردم، به ورزشهای مختلفی میرفتم که همه آنها تاثیرگذار بودند. آموزش بازیگری صرفا این نیست که به کلاس بازیگری بروید و این که یک دورهای را بگذرانید و بگویید که به اتمام رسید. شما باید از همه نظر رشد کنید تا بتوانید ماندگار شوید، در این مدت ورزشهای مختلف میکردم، موسیقی، در کنار آن هم درسم را به جلو میبردم و بیشتر مطالعه میکردم. این طور نیست که بگویم کلاس این استاد را رفتهام و گذراندهام.
• تصمیمی برای ادامه این حرفه به صورت آکادمیک ندارید؟قصد بیاحترامی به کسانی که در این حوزه تحصیل کردهاند، ندارم ولی این چند سالی را که گذراندهام، برای من خیلی آکادمیکتر است. استادان و افراد حرفهای سینمایی که با آنها کار کردهام، برای من خیلی آکادمیکتر بودهاند تا این که بخواهم در دانشگاه دروسی را در این حوزه بگذرانم. فکر نمیکنم حالا این کار را انجام دهم به خاطر همین، رشته دیگری را انتخاب کردم و زمان به من اجازه نمیدهد که بخواهم در دانشگاه این رشته را دنبال کنند. شاید رشتهای که الآن میخوانم (طراحی لباس) را تمام کردم و کمی زمان گذشت به آن فکر کنم.
• بازی کردن روبهروی محسن تنابنده چطور بود؟آقای تنابنده خیلی خیلی برای این نقش به من کمک کردند. خیلی دوست داشتم که با ایشان کار کنم. برای این که این کار برای من خیلی سخت بود. پشت صحنه آن، برای من دانشگاه بود، کارنامه کاری من با آقای داوودنژاد، کارنامه دیگری بود. در کارهای سخت، مهمتر از هر چیز بازیگر مقابل شما است؛ این که چگونه بتواند به شما انرژی بدهد. اگر این طور نباشد، آن سختی آنقدر به شما غالب خواهد شد که نمیتوانید نقشتان را به درستی اجرا کنید. آقای تنابنده آنقدر انرژی خوبی داشتند که آن شرایط سخت را توانستیم پشت سر بگذاریم.