تاکنون طرحها و ایدههای مختلفی در زمینه ترویج کتابخوانی در کشورمطرح و اجرایی شده است. طرحهایی که گاه موفق بودهاند توانستهاند تا حدی در گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور تأثیر بگذارند...
گروه ادبیات و نشر و رسانه: تاکنون طرحها و ایدههای مختلفی در زمینه ترویج کتابخوانی در کشورمطرح و اجرایی شده است. طرحهایی که گاه موفق بودهاند توانستهاند تا حدی در گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور تأثیر بگذارند. با این وجود به نظرمیرسد با توجه به سرانه پایین كتابخواني در كشور نيازمند طرحها و ايدههاي خلاقانهتري هستيم.
به گزارش بولتن نیوز، احمد مسجدجامعی وزير اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي و یکی از چهرههای فعال و باسابقه در زمینه گسترش کتابخوانی است. بسياري از رويدادها و نهادهاي مرتبط با كتاب مانند هفته كتاب، خانه كتاب و ... در دوران مديريت وي پايهگذاري شده است. او چه آن زمان که بهعنوان معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فعالیت میکرد، چه بعدتر که وزیر فرهنگ و ارشاد شد و چه در دوران عضویت و رياستش در شورای شهر تهران، در همه دوران مسئولیتش، اهتمام ویژهای برای ترویج فرهنگ کتابخوانی داشت. از گسترش و تقویت نمایشگاه کتاب گرفته تا اختصاص منابع ویژه برای تقویت کتاب کودک و در چه در کتابگردیهایش بهعنوان عضو شورای شهر تهران.
آقای مسجد جامعی، شما سالهاست که برای گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور فعالیت میکنید. به نظر شما بهعنوان یک مدیر فرهنگی صاحب صلاحیت در این امر، برای ترویج و گسترش کتابخوانی چه اقداماتی باید صورت گیرد و چه کسانی باید این اقدامات را انجام دهند؟
باید توجه داشت که ترویج کتابخوانی در دو حوزه پیگیری میشود؛ یکی حوزه تولید کتاب و بهطورکلی مسائل مربوط به نشر و دیگری در حوزه تقاضای کتاب و فرهنگ کتابخوانی. در تمدن ایران هیچ منبعی به اندازه کتاب مهم نبوده، هماکنون نیز تعداد عناوین کتاب در ایران بیش از کشورهای همسایه و منطقه است، یعنی بهطورکلی ما در حوزه عناوین منتشر شده، تنوع موضوعات و مطالب و تولیدات فرهنگی در زمینه کتاب وضعيت نسبتا خوبي در منطقه داريم. البته با مطلوبهاي خودمان فاصله داريم، اما وضعيتمان بد نيست. در زمينه كتابخواني هم وضعمان در منطقه بد نيست، اما با مطلوبهاي خودمان كه ملتي باسابقه در حوزه كتاب هستيم، فاصله داريم. مشکل ما سهم كم کتاب در هزینههای خانوادههای ایرانی و سهم كم كتابخواني در گذران وقت خانوادههاي ايراني است که اقتصاد نشر را با مشکل تقاضا مواجه کرده است. اینجاست که بحث ترویج کتاب و کتابخوانی اهمیت پیدا میکند.
دولتهاي مختلف برای تقویت و گسترش فرهنگ کتابخوانی اقدامات مختلفی انجام دادهاند، از در نظر گرفتن سهمیه کاغذ برای ناشران تا نامگذاری هفته کتاب یا تخصیص بن خرید کتاب برای اقشار مختلف. اینها همه اقدامات خوب و قابل دفاعی است که در شکلگیری بسیاری از آنها دخیل بودهام. اکثر این اقدامات مشوقهایی است که به توليد كتاب در ايران كمك كرده است. البته فعاليتهاي ترويجي هم كم نبوده است. هفته كتاب با ديد ترويج كتابخواني راه افتاده است يا نمايشگاه كتاب تهران و نمايشگاههاي استاني و جشنوارههاي كتاب هم در ترويج كتابخواني موثر بودهاند، اما به نظر ميرسد كه بايد روي ترويج كتابخواني بيشتر متمركز شويم و فعاليت كنيم.
درباره كتابخواني طرحهايي در گذشته اجرا شده، به نظر شما چرا اين طرحها تاثير زيادي نگذاشته است؟
كتابخواني از فعاليتهايي است كه خاص يك دستگاه و نهاد نيست. در ایران وقتی در مقابل چنین پرسشهایی قرار میگیریم نگاه اول و آخرمان به دست دولت است. گویی بخشهای دیگر مسئولیتی در قبال بهبود فرهنگ کتابخوانی ندارند. این درحالی است که در بسیاری از نقاط دنیا بحث فرهنگ عمومی یا موضوعاتی مانند کتابخوانی برعهده شهرداریهاست. به هر روی مسئولیت نهایی در قبال فرهنگ و ترویج کتابخوانی برعهده دولت است اما تا زمانی که بخشهای دیگر جامعه، ازجمله شهرداریها، نهادهای عمومی، گروههای مردم نهاد و حتی صنایع بزرگ درگیر این مسأله نشوند، کتابخوانی به یک دغدغه عمومی تبدیل نخواهد شد.
از همین منظری که مطرح کردید، طرحهای فعلی وزارت ارشاد در زمینه ترویج کتابخوانی را چگونه ارزیابی میکنید؟ طرحهایی مانند «پایتخت کتاب ایران»، «روستاهای دوستدار کتاب» و «جام باشگاههای کتاب» كه جنابعالي هم در انتخاب پايتخت كتاب داور بودهايد.
من آشنایی نزدیکی با برخی از این طرحها دارم. طرح پایتخت کتاب، طرح موفقی بوده و يكي از دلايل اهميتش اين است كه به بحث ترویج کتابخوانی در شهرستانها میپردازد و نگاه متمرکز به تهران را ندارد که نکته بسیار مهمی است که در این طرح لحاظ شده است. از طرف ديگر طرحي است كه تجربههاي قبلي را كنار نمي گذارد، بلكه امكاني فراهم مي كند كه مجموعهاي از ايدهها و طرحهاي مناسب از گذشته تا جديد در يك منظومه منسجم كنار هم قرار بگيرد و داراي نگاه بلندمدت به مسأله کتابخوانی است. من به دليل داوري در چند دوره تقريبا با برنامه شهرها در اين زمينه آشنا هستم. يكي از ويژگيهاي اين طرح استفاده از تجربه همافزايي نهادهاست كه سالها پيش در هفته كتاب اجرا ميشد و بعد هم در كارگروه مشترك صنعت و فرهنگ دنبال شد و آن درگیری همه ارکان یک شهر در طرحهایی است که برای برگزیدهشدن بهعنوان پایتخت کتاب ارسال میشود. در این طرح مسئولان ارشاد شهرها و استانها موظف هستند که شهرداریها، مراکز دولتی، فعالان صنعت نشر، کتابفروشیها و حتی صنایع مهم شهرشان را درگیر این طرح کنند تا بتوانند بهعنوان پایتخت کتاب ایران برگزیده شوند. این موضوع یعنی اینکه همه شهر درگیر موضوع کتابخوانی میشود و طبیعتا عمق یک فعالیت زیاد میشود.
درباره «پایتخت کتاب ایران» نظرتان را ارایه دادید. لطفا درباره «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» و «جام باشگاههای کتاب» هم به رویکردی که خودتان دارید، اشاره کنید...
من اطلاع دقيقي از اين دو طرح ندارم اما فكر مي كنم روستاها و عشایر دوستدار کتاب در حقیقت نسخه کوچکتر همان طرح پایتخت است. نکته مهم تفکری است که به ایدههای جدید توجه نشان میدهد و از این جهت بسیار مغتنم است و از آنجا که مجموعه ایدههای ارایهشده، طرحهایی ابتکاری و متناسب با شرایط مختلف محلی، شهری و منطقهای است، بسیار جالب توجه بوده است. کتاب محور عمده انتقال اندیشهها و آشناییهاست، پیوندها و زمینهساز شکلگیری و ساماندهی افکار است؛ اگر گذشته را مبنا قرار دهید، آینده را درنظر داشته باشید و شرایط موجود را تحلیل کنید، نقطه وصل سه حوزه گذشته، حال و آینده «کتاب» است و از اینرو است که پرداختن به حوزه کتاب، پرداختن به حوزه اندیشه، تفکر و آیندهنگری است.
سخن آخر...
امروزه با پیشرفت علم و گسترش امکانات رسانهای، شهرها و روستاها با همدیگر پیوستگی دارند و حتی کشورها هم پیوستگیشان به گونهای است که ارتباط بين افراد بسيار زياد است؛ بنابراین ما در حوزه اندیشه و فکر دیگر با تفكيك روستا و شهر روبهرو نيستيم و بايد تلاش كنيم كه نابرابريهاي موجود را كم کرده و وضعيت فرهنگي روستاها را نيز بهبود ببخشيم و محدودیتهای جمعیتی و جغرافیایی و بعد ازآن مسائل معیشتی و سطح تولید است که مبنای تقسیمبندی شهرها وروستاها قرار گرفته است. شاید لازم باشد با توجه به رویکردهای توسعهای و نظامهای اقتصادی و معیشتی آنها به برخی از امور بیشتر توجه شود.
منبع: شهروند