در خلاصه ای از این گزارش میخوانیم، ثریا اسفندیاری هرگز تصور نمیکرد که یک روز با رضا شاه پهلوی ازدواج کند. او از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۸ به عنوان ملکه ایران انتخاب شد.
ماههای اول ازدواج آن دو با عشق در ویلایی مجلل گذشت. شاه عاشق ثریا بود ولی چون او نتوانست از او صاحب فرزندی شود، آنها رسما در ۱۴ مارس ۱۹۵۸ از هم جدا شدند.
ثریا پس از آن به سوییس مهاجرت کرد، جایی که مورد توجه عکاسان جهانی قرار گرفت. آنها او را «ملکه غمگین چشم» خواندند.
ثریا اسفندیاری در ۲۵ اکتبر سال ۲۰۰۱ در سن ۶۹ سالگی بر اثر سکته مغزی در پاریس درگذشت. در حالیکه محمدرضا شاه پهلوی ۲۰ سال زودتر از او در قاهره درگذشت.
میزان دقیق ثروت به جای مانده از ملکه پیشین ایران به درستی مشخص نیست. گمان میرود که داراییهای ثریا ارزشی بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون یورو داشته باشند که به این مبلغ بایستی ارزش املاک و مستغلات وی نیز اضافه شود. سال ۲۰۱۲ بخشی از جواهرات ثریا در حراجی کریستی لندن به فروش رفت. در این حراجی تنها یکی از انگشترهای الماس او نزدیک به ۱۰۰ هزار یورو فروخته شد.
گفته میشود، ثریا وصیت کرده بود تمامی اموال، حتی آلبوم وی را به حراج بگذارند و پولش را به صلیب سرخ فرانسه، کودکان عقب مانده فرانسه و سگهای ولگرد پاریس بدهند.
مشروح کامل گزارش سی ان ان،
ثریا اسفندیاری بختیاری هیچگاه تصور نمیکرد که روزی همسر محمدرضا پهلوی شود و بر کشورش، ایران حکومت کند. او برای 7 سال، از سال 1951 تا 1958 ملکهی ایران بود.
با توجه به اینکه بزرگ شدهی اصفهان (شهری در ایران) و اروپا بود، دوران نوجوانی نسبتا آزادی داشت. شاهزاده شمس، خواهر بزرگ پادشاه ایران، چنین مروارید کمیابی» را در طول یکی از اقامتهایش در لندن کشف کرد.
برادرِ شمس، محمد رضا پهلوی، در دوران ناآرامیهای سیاسی و شروع جنگ جهانی دوم پس از پدرش رضا شاه روی کار آمد. ابتدا با فوزیه، شاهزادهی مصری ازدواج کرد؛ شاه تنها دختری به نام شهناز و برادر کوچکتری به نام علیرضا داشت تا جانشین او شوند. زمانیکه زندگیاش با فوزیه به طلاق منجر شد، ازدواج مجدد شاه برای اطمینان از جانشین تاج و تخت این کشور ضروری بود.
در اولین ملاقات شمس و ثریا در لندن، شاهزاده شمس معتقد بود که ثریای جوان همسر مورد نیاز برادرش است و از او خواست تا به همراهش به تهران بازگردد. ثریا دو روز پس از ورودش به پایتخت ایران به صرف شام با ملکه مادر، تاجالملوک دعوت شد. در هنگام صرف شام، شاه وارد شد. روز بعد پدر ثریا به او گفت: شاه از تو بسیار خوشش آمد. آمادهای که با او ازدواج کنی؟» 24 ساعت بعد، نامزدی آنها اعلام شد و ثریا 18 ساله یک انگشتر الماس باشکوه از شاه در دستانش داشت.
*محمدرضا پهلوی شاه ایران و ثریا اسفندیاری بختیاری در روز ازدواج خود در تهران – سال 1951
عروسی باید به سرعت برگذار میشد. با این حال، ثریا چندینهفتهبدلیل ابتلا به حصبه بستری بود. گفتهها حاکی از این است که شاه هر روز برای او یک جواهر میآورد و بر روی بالش او قرار میداد. بالاخره در روز 12 فوریه سال 1951 عروسی برگزار شد. پس از هفتهها بیماری، این رویداد آزمایشی فیزیکی برای ثریا بود. او به سختی میتوانست بایستد. برف تمام شهر را پوشانده بود. شاه دستور داد تا دهها هیزم را در کاخ آتش بزنند تا درد و رنج ثریا کم شود. دکتر دربار تجویز کرد تا ثریا یک جلیقه پشمی در زیر لباس خود بپوشد. اودرزیردامنشیک جفت جوراب پشمی نیز پوشید. دوخت لباس عروسی ثریا به کریستین دیور واگذار شده بود اما لباسش را بسیار بزرگ و سنگین طراحی شده بود. این لباس از 20 متر پارچه ابریشم سفید و سوزنکاریهای طلا و جواهرات بدلی دوخته شده بود. در نتیجه وزن این لباس عروس بیشاز 30 کیلوگرم بود. دقایقی پیش از شروع مراسم، شاه و یکی از دستیارانش 8 متر از دنبالهی این لباس را با قیچی کوتاه کردند تا ثریا را از این اضافه وزن خلاص کنند. با این کار، ملکهی جدید ایران تنها توانست مراسم خوشآمدگویی و مذهبی را تحمل کند. ماههای اول عاشقانه میگذشت. شاه و همسرش از زندگی عاشقانه در یک ویلای سفید که بیشباهت به قصر نبود بسیار لذت میبردند. خانوادهی سلطنتی و کشور تنها منتظر یک چیز بودند: تولد یک جانشین؛ اما این کودک به دنیا نیامد.
*محمدرضاپهلویشاهایرانوثریااسفندیاریبختیاری در سال 1958
زندگی خصوصی این زوج در اکتبر 1954 علنی
شد. عصر روز 26ام، ملکهی مادر یک شام خانوادگی ترتیب داد تا تولد شاه را جشن بگیرد.
چند روز قبل دکترِ ثریا اعلام کرده بود که امید به بارداری بی اساس است و سالها طول
میکشد تا جانشینی بدنیا بیاید. زمانیکه به شاه گفته شد که برادر کوچکتر او، علیرضا
وارث بعدی تاج و تخت است بسیار ناراحت و عصبانی شد و در مراسم شام حاضر نشد و کاخ را
به سمت جنگلهای حاشیهی دریای خزر، برای شکار ترک کرد. روز بعد خانوادهی سلطنتی در
غم و اندوه فرو رفتند، چراکه هواپیمای حامل شاهزاده به سمت تهران، سقوط کرده بود. این
اخبار وحشتناک سلسلهی پهلوی و ایران را دچار آشوب کرد. علیرضا از طریق رابطه با یک
زن جوان فرانسوی صاحب پسری به نام پاتریک شده بود، اما حق او برای جانشینی نامعلوم
بود.
شاه ایران در یک موقعیت حساس قرار گرفته بود: او تنها پادشاه جهان بود که جانشینی نداشت. از آن لحظه، ازدواجش با ثریا محکوم به شکست شد. فشارهای خانوادگی و سیاسی بر زوج جوان تحمیل شد. شاه و همسرش تصمیم گرفتند که تنها راه حل این مشکلات طلاق است. فسخ ازدواج آنها در 14 مارس 1958 اعلام شد. ثریا کشور را ترک کرد و پناهندهی سوئیس شد، جاییکه مورد هدف پاپاراتزی جهان قرار گرفت. آنها او را شاهزادهی غمگین چشم» نامیدند. سخاوت شوهر سابقش به او اجازه داد تا زندگی بسیار راحتی در رم، مونیخ و در نهایت پاریس داشته باشد. او به تمام جشنها دعوت میشد و به چهرهی جت ست تبدیل شد. همچنین او یک فیلم ساخت، اگرچه موفقیتی بزرگ نبود. هرکجا و یا هرچه که بود – اپرای جشن و سرور در پاریس، جشنی در ماربلا، مجلس رقص در سنت موریز – او همیشه ورودی نمایشی داشت، به زیبایی لباس پوشیده بود اما کمی سرد بود.
سرویسهای الماس، یاقوت، یاقوت کبود و زمرد او توسط بزرگترین نامهای صنعت طلاسازی امضا شده بود: کارتیر، بولگاری، هری وینستون، ون کلیف و آرپلز. در آغاز دههی 1980، زمانیکه انقلاب اسلامی ایران باعث موجب کاهش درآمد او شد، تصمیم به فروش تعدادی از جواهرات خود گرفت. زیباترین آنها یک گردنبند الماس امضا شده توسط هری وینستون بود که در روز 17 نوامبر 1988 در کریستیِ ژنو به حراج گذاشته شد.
ملکه ثریا در 25 اکتبر 2001 در پاریس درگذشت. شاه ایران 20 سال قبل از او در قاهره فوت کرده بود. پسازاینکه شاه در انقلاب سرنگون شد، ثریا او راندید. بیژن، تنها بانی خیر ثریا، در مونیخ زندگی میکرد. او برای تشییعجنازهی خواهرش به پاریس سفر کرد و خیلی زود در اثر حملهی قلبی در پاریس درگذشت. چند ماه بعد، اموال ثریا در پاریس به حراج گذاشته شد. اگرچه بیژن تنها چند روز بیشتر از ثریا زنده بود، اما وارث قانونی دارایی خواهرش بود. بااینحال بیژن هیچ وارث قانونی نداشت و تمام داراییهای خواهرش به کشور آلمان رسید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com