هیس! صداوسیما خواب است

گروه فرهنگ و هنر: امروزه سرعت در خبررسانی از طریق رسانه‌های رسمی به امری مهم و حیاتی تبدیل گشته است و درصورتی‌که اندکی دیر اقدام کنند، قافیه را به فعالان عرصه مجازی می‌بازند. مثال واضح و مسلم این قضیه، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است که در دورانی که سرعت در انتقال اطلاعات این‌چنین بالاست و حجم اخبار و اطلاعات غیرقابل‌کنترل، رسانه رسمی کشور می‌بایست با حرفه‌ای گری کامل و با استفاده از تیم عظیم و تشکیلات کامل خود، در این جنگ نابرابر پیروز شود؛ اما چرا این سازمان و تیم خبری‌اش همواره امیدها را ناامید می‌کنند و با عملکرد ضعیف خود، همه را از خود مأیوس می‌کنند؟!
به گزارش بولتن نیوز، مدیران صداوسیما باید به این امر بی اندیشند که واقعاً هدف و معیارشان از اطلاع‌رسانی چیست. ایشان بارها ثابت کرده‌اند که برای مصالحی من‌درآوردی و عجیب‌وغریب که به نظرشان به‌نظام آسیب می‌زند یا فلان مسئول را ناراحت می‌کند، بسیاری از برنامه‌ها، برنامه‌سازان و مجریان خود را کنار گذاشته‌اند. حال نمی‌دانند که پیش‌ازاین موارد می‌بایست که به ایجاد نشدن فضای شایعه و تشکیل حبابی که انفجار آن نتایج معلومی دارد، دامن بزنند.

این سهل‌انگاری البته به‌زعم بنده زیرا ایشان را از دشمنان نظام نمی‌دانم، صدمات زیادی به اعتماد مردم وارد کرد. در همین قضیه فوت حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی یا سیل جنوب سیستان و بلوچستان چنان این سازمان ضعیف عمل کرد که مردم به شبکه‌های مجازی روی آوردند و متأسفانه اپوزیسیون و ضدانقلاب از این فرصت استفاده کردند. درزمانی که مردم از ضعف پوشش خبری در عذاب بودند و منتظر، به دلیل عملکرد نامناسب صداوسیما، با سوءاستفاده و شایعه‌پراکنی قلب بسیاری از مردم ایران را آزرده کردند و اخباری غیرواقعی و جهت‌دار را با اغراض و امراض سیاسی خود تحویل مردم دادند.

متأسفانه مدیران این سازمان بیش از این‌که به وظایف و اهداف تعیین‌شده فکر کنند، تنها به‌ظاهر برنامه‌ها اهمیت می‌دهند و هزینه دکور بخش‌های مختلف خبری می‌کنند بی‌آنکه متوجه باشند چه بلایی سر مملکت می‌آورند زیرا همین شایعه‌ها هستند که فضای رسانه‌ای کشور را دچار جوی نامطلوب می‌کنند و فرصت را برای سوءاستفاده گران فراهم می‌کنند.

سوءاستفاده گرانی که منتظرند تا اتفاقی کوچک رخ بدهد تا برای دستمالی قیطریه را به آتش بکشند. آن‌وقت دوستان عزیز سازمان صداوسیما با ضعف مفرط خود در اطلاع‌رسانی فرصتی چنین بی‌نظیر را به دست این افراد معلوم‌الحال می‌دهند. برای مثال خبرها و تکذیب‌های متوالی از شبکه خبر و سایر بخش‌های خبری در شبکه‌های دیگر، باعث ایجاد شایعه و درست‌شدنی جوی مسموم و نامطلوب در فضای مجازی شد. از آن‌طرف برخی از گزارشگران بسیار غیرحرفه‌ای عمل کردند و موجبات خنده و مضحکه را فراهم کردند.
جناب آقای دکتر علی عسگری که سال‌ها تجربه حضور در این سازمان را دارند، قطعاً ایرادات را می‌دانند اما سؤال پیش‌آمده که چرا به‌جای بهبود وضعیت و رفع نواقص، هرروز شاهد پسرفت رسانه رسمی جمهوری اسلامی هستیم. دوستان بهتر است از خود سؤال بکنند که چگونه ممکن است کانالی تلگرامی بشود مرجع اطلاع‌رسانی و بتواند موج رسانه‌ای و سیاسی راه بی اندازد اما سازمانی باآن‌همه تشکیلات و کارمند و متخصص نتواند با این کانال تلگرامی کوچک رقابت کند. واقعاً جای تعجب و تأسف دارد و زبان از هرگونه توضیحی قاصر است و عقل متحیر!!!

اگر مدیران این سازان قصد داشته باشند به همین رویه پیش بروند و وظایف خود را ناقص انجام دهند، تنها شاهد پسرفت خواهیم بود و موج‌سواری عده‌ای اما اگر غیر این اتفاق رخ بدهد، یعنی مدیران به تحرک دربیایند و مصالح من‌درآوردی را کنار گذاشته و قدم به میانه میدان بگذارند، بی‌شک شاهد اتفاقاتی بزرگ در عرصه رسانه خواهیم بود و در مقابل حجم وسیع اطلاعات نادرست می‌توان ایستادگی کرد. تنها همت نیاز است که متأسفانه تاکنون ندیده‌ایم و منتظر می‌نشینیم تا ببینیم آیا کسی از این میان به پا می‌خیزد یا خیر.