زن جوان، قربانی وسوسه‌های شیطانی آقای مربی

شاکی به افسر تحقیق گفت: من و همسرم مدتی بود با هم اختلاف داشتیم. او شرایط روحی مساعدی نداشت و به‌همین دلیل تصمیم گرفتم از یک مربی ورزشی بخواهم به او تمرینات ورزشی بدهد تا شاید حال و روز همسرم بهتر شود. خودش هم از این تصمیم استقبال کرد. موضوع را به پسر 21 ساله‌ای که مربی ورزشی بود و با وی آشنایی داشتیم، گفتم که قبول کرد. او در زمان‌هایی که خودم هم در خانه بودم، برای آموزش ورزشی به خانه‌مان می‌آمد.

وی افزود: یک هفته قبل وقتی به خانه بازگشتم، متوجه شدم در اتاق خواب همسرم قفل است و خودروی تویوتای او در حیاط خانه مان نیست. با تلفن همراهش تماس گرفتم که پاسخگو نبود. خانواده و دوستانش هم از او خبری نداشتند. زمانی که با مربی ورزشی همسرم تماس گرفتم،مدعی شد همسرم به سفر رفته و تا چند روز دیگر باز می‌ گردد. پس از یک هفته متوجه بوی نامطبوعی در خانه شدم.

قفل در اتاق همسرم را شکستم و با جسد او که روی کاناپه افتاده بود، روبه‌روشدم.

در این مرحله با حضور تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران درخانه این مرد و بررسی صحنه جرم،مشخص شد زن جوان براثرخفگی به قتل رسیده وحدود یک هفته ازمرگ وی می‌گذرد.

ماموران با توجه به این که مقتول و شوهرش اختلاف‌هایی داشتند، او را به‌عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت کردند اما مدارکی در ارتباط با گناهکاری او به‌‌دست نیامد و وی آزاد شد.

ماموران در ادامه به مربی ورزشی مقتول مشکوک شدند. قصد دستگیری او را داشتند که معلوم شد او در مرخصی خدمت سربازی به سر می‌برده و کسی از وی خبر ندارد. سرانجام ماموران متوجه شدند او دوباره به پادگان محل خدمتش در تهران بازگشته است که دو روز پیش به آنجا اعزام شده و با هماهنگی قضایی با بازپرس احمدی،رئیس شعبه هشتم دادسرای عمومی و انقلاب شهریار، متهم بازداشت شد و با انتقال به پلیس آگاهی به قتل زن جوان اعتراف کرد.

متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: در جریان رفت و آمدم به خانه مقتول و شوهرش متوجه شدم آنها اختلاف‌هایی با هم دارند. بنابراین وسوسه شدم تا از این فرصت استفاده و زن جوان را به بهانه دوستی اغفال کنم. روز حادثه که به خانه‌شان رفتم، شوهرش نبود و زن جوان تنها بود. وسوسه شدم و پیشنهاد دوستی دادم که وی با شنیدن این حرف عصبانی شد و با دادو فریاد از من خواست خانه اش را ترک کنم.

وی ادامه داد: با هم دعوا کردیم و او سعی کرد مرا از خانه‌اش بیرون بیندازد که نتوانست. می‌خواست با داد و فریاد همسایه‌ها را خبر کند که دستانم را دور گردنش انداخته و خفه‌اش کردم. زمانی که به خودم آمدم او فوت شده بود. جسدش را روی کاناپه اتاق گذاشتم. سوئیچ خودرو و گوشی تلفن همراهش را سرقت کرده و با قفل کردن در اتاق، سوار خودروی تویوتای مقتول شده و فرار کردم. گوشی سرقتی را به دوستم دادم و خودرو را هم حوالی محله خلیج فارس تهران در کوچه‌ای پارک کردم.

زمانی که شوهر مقتول با من تماس گرفت و سراغ او را گرفت، به دروغ وانمود کردم او به سفر رفته است. با اعتراف این متهم، خودرو و گوشی تلفن همراه سرقتی پیدا شد.

دیروز عامل جنایت بعداز بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.