حالا که این سیاست یعنی سیاست ترویج کتاب شکست خورده چه باید بکنیم؟ لطفا از ادامه ادا و اطوارهای معرفی کتاب در سیما، راه افتادن در کتابفروشی ها، درست کردن هفته کتاب و دادن تخفیف های ده تا بیست درصدی دست برداریم و به یک نکته به یک حقیقت به یک واقعیت توجه کنیم.
گروه فرهنگی: رسول جعفریان در یادداشت پیش رو که با محور کتاب نگاشته شده، معتقد است حالا که مردم به تلگرام یا واتساپ یا موارد مشابه علاقه
مند هستند، مراکز علمی ما برنامه ریزی کرده، محتوای علمی کتابها را با
شگردهای خاص تبلیغاتی، با استفاده از قالب های مورد علاقه مردم، با تقطیع
آنها، با چینش زیبا با ارائه زمان بندی شده، و... به مردم ارائه دهند. تا
آنجا که می دانیم کسی برای این بخش فکر نمی کند، یا اگر هست، بسیار اندک و
بیشتر دینی و اخلاقی با انگیزه های مذهبی است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است:
سیاست شکست خورده ترویج کتاب میان مردم، با هزینه های سنگینی که طی این سالها برای آن صورت گرفت، نشان داد، یک ملت ناآشنای با کتاب را به زور نمی توان کتاب خوان کرد. دلیل آن چیست، بماند. مثلا این که ملت نیازی به خواندن کتاب ندارد و اساسا برای چه باید کتاب بخواند! این که عادت به کتاب خواندن نکرده به عکس عادت به نخواندن دارد و ترک عادت موجب مرض است. ملت کتاب نمی خواند، چون کتاب خوب وجود ندارد، یا چون در زبان فارسی، تنها معدودی کتاب تولید می شود که دردی را از ملت دوا نمی کند و تنوع مورد نیاز را ندارد. ملت کتاب نمی خواند، چون نثر خوب کم است، چون سواد نویسندگان اندک است، چون کتابها جذاب و چشم نواز چاپ نمی شودن، چون توزیع خوب نداریم، چون گران است و بسیاری از مسائل دیگر.
حالا که این سیاست یعنی سیاست ترویج کتاب شکست خورده چه باید بکنیم؟ لطفا از ادامه ادا و اطوارهای معرفی کتاب در سیما، راه افتادن در کتابفروشی ها، درست کردن هفته کتاب و دادن تخفیف های ده تا بیست درصدی دست برداریم و به یک نکته به یک حقیقت به یک واقعیت توجه کنیم. و آن این که درست زمانی که غالب مردم، بخش عمده اطلاعات و دانش خود را از منابع غیر مکتوب می گیرند، ما به فکر ترویج کتاب و مطالعه آن افتاده ایم.
کار تولید کتاب، البته ادامه یابد، تا به شکل طبیعی راهی را که باید برود، برود. و اما این بار، به جای ترویج مطالعه کتاب، تلاش کنیم معلومات ارائه شده در کتابها را به علاوه، بخش مهمی از معلومات دیگر که در جای دیگری جز کتاب تدوین شده یا در حال تدوین است، به صورت بسته های دانشی، در قالب هایی که مردم به آن علاقه مند هستند، در آوریم و به آنان ارائه دهیم.
حالا که مردم به تلگرام یا وات ساپ یا موارد مشابه علاقه مند هستند، مراکز علمی ما برنامه ریزی کرده، محتوای علمی کتابها را با شگردهای خاص تبلیغاتی، با استفاده از قالب های مورد علاقه مردم، با تقطیع آنها، با چینش زیبا با ارائه زمان بندی شده، و... به مردم ارائه دهند. تا آنجا که می دانیم کسی برای این بخش فکر نمی کند، یا اگر هست، بسیار اندک و بیشتر دینی و اخلاقی با انگیزه های مذهبی است.
اگر دانشگاه ها بخشی از سرمایه خود را از این طریق منعکس کنند، اگر کتابخانه های بزرگ موظف به ارائه بخشی از معلومات موجود در کتابخانه های خود به مردم از این مسیر شوند، اگر هر مرکز دیگری، تمام شهرداری ها، بیمارستانها، موسسات خیریه، و تمام نهادهای فرهنگی و موسسات آزاد علمی و جز اینها، موظف باشند، از طرف دولت یا روی تعهد خودشان، دانش را از این طریق به مردم ارائه دهند، می دانید چه تحول علمی صورت خواهد گرفت؟
در این سوی ماجرا، جذابیت این ابزارها و وسائل را برای مردم داریم، جذابیتی که سبب شده است تا مردمی که حاضر نبوده و نیستند در شبانه روز، نیم ساعت مطالعه کنند، حالا ساعت ها، گوشی بدست، مشغول مرور کردن معلومات روی آن باشند، اما متاسفانه ما برنامه ای برای آنها نداریم و اطلاعات و دانش در اختیار آنها نمی گذاریم.
من هیچ امیدی به موسسات دولتی ندارم، چون می دانم همه چیز در آنها صوری و شکلی، و بی خاصیت و مرده است. کاری از آنها صورت نمی گیرد، مگر آن که گاهی، با پولی که دارند (که حالا آن هم خشکیده) عده ای را در بیرون از مراکز خود، به کاری وا می دارند، اما در عوض، خواهشم از موسسات مستقل این است که در این زمینه برنامه ریزی بهتری داشته باشند. تلاش کنند. درخواستم از افراد مستقل و دانش دوست این است که حاصل مطالعات خود را در اختیار عموم قرار دهند و از این ابزاری که تقریبا به صورت مجانی در اختیار آنهاست، مخاطبان خود را با دانش و معلومات و سرمایه علمی که در اختیارشان است، آشنا سازند.
ملت ما به کتاب باز نخواهد گشت، اما به راحتی می توان از مسیری تازه و جذاب، چندین برابر کار کتاب را انجام داد.