1- آمدیم، خواندیم، نوشتیم!
2- در ایــــــــــن هفت- هشت ماهـــی که متأســــفانه- و یا خوشبختانه- در کوران فعالیت های درخشان هنری و سینمایی نبودیم ناگهان با انبوهی کارگردان نوپا مواجه شدیم که هر کدام مشغول تدوین فیلم اول خود هستند و دارند تند تند فرم شرکت در جشنواره فجر پُر می کنند. کی بود که گفت: «به امید روزی که هر ایرانی یک فیلم بسازد» (؟!)
3-اسامی فیلم های کارگردان های نوپا را هم خیلی دوست داریم: «صدای منو می شنوید؟»، «ایستگاه آتمسفر»، «خرگیوش» (اشتباه نکنید با «خرگوش»)، «چهل کچل» و بهتر از همه این ها «ماجرای نیمروز» (البته بدون گاری کوپر!).
4- جناب حجت اله ایوبی- رییس سازمان سینمایی- فرموده اند: «فیلم ارادتمند… ساختاری دارد که قابل بررسی نیست و امیدوارم آقای کاهانی که با متانت از این ماجرا گذشتند، فیلم بعدی شان را بسازند…» به همین سادگی! یعنی آن همه فکر و ذکر و زحمت و هزینه و گرفتاری کشک (؟!) پیشنهاد می دهیم راحت تر نیست جناب ایوبی باقی فیلم ها را هم به همین ترتیب با متانت قابل بررسی ندانسته و فیلمسازان را حواله به فیلم بعدی شان کنند؟!
5- مدیرعامل محترم فارابی گفته اند: «ایران با چین، ایتالیا، آرژانتین، ارمنستان و فرانسه فیلم مشترک می سازد»… فکر نمی کنید چند تا کشور دیگر را جا انداخته اید؟!
6-شاهد احمدلو بچه خوبی است و حرف خیلی خوبی هم زده: «من سینما را نمی خواهم و این سینماست که مرا می خواهد». باریکلا! به این میگن «بچه زبر و زرنگ»!
7- از کلمات تحسین آمیز هم یکی این حرف درست و حسابی از خانم لادن مستوفی است که گفته اند: «وقتی انتخاب بهتری در تلویزیون نیست، مردم ماهواره تماشا می کنند». انتخاب بهتر مسئله نیست، مسئله اجازه انتخاب است!
8- باور می کنید که ما چه قدر به این «خلاصه داستان» فیلم ها علاقه داریم! هر بار که خلاصه ای می خوانیم غرق مسرت و لذت می شویم. آخرین خلاصه را چند روز است مدام در ذهن مان مرور می کنیم: «من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره» (؟!)