کد خبر: ۴۱۶۱۲۶
تاریخ انتشار:
ترامپ و پوتین

در یک مسیر واحد دوستی با مطالبات ناهمسان از معادلات جهانی

ترسی که ماحصل هر آنچه می‌باشد که در ارتباط باسیاست خارجی «ترامپ» و سنت‌شکنی وی در موضوع روسیه و نگاه به آن از سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون می‌باشد.

در یک مسیر واحد دوستی با مطالبات ناهمسان از معادلات جهانیگروه بین الملل:مصطفی مطهری* در یادداشت پیش رو که به بهانه انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا، معتقد است با انتخاب شدن «دونالد ترامپ» به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا زمزمه‌های مبنی بر نزدیکی روابط میان وی و «ولادمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه شکل جدی‌تری به خود گرفته است؛ بطوریکه به‌تبع انتخاب «ترامپ» به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات‌متحده آمریکا و ابراز علاقه وی در تبلیغات انتخاباتی‌اش به رئیس‌جمهور روسیه و قدرتمند خواندن او بسترها را برای ترس و بیم متحدان بین‌المللی و منطقه‌ای آمریکا با رئیس‌جمهور شدن وی را واقعی‌تر کرده و عینیت بخشید. ترسی که ماحصل هر آنچه می‌باشد که در ارتباط باسیاست خارجی «ترامپ» و سنت‌شکنی وی در موضوع روسیه و نگاه به آن از سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون می‌باشد. مع‌هذا پیامدهای سخنان «ترامپ» در تمجید «پوتین» منجر به تحسین «پوتین» از «ترامپ» در رقابت با «کلینتون» شد که ازنظر «پوتین» به‌مثابه نماینده اردوگاه سنتی و دیرین دشمنی آمریکا با روسیه بود.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:

اما آنچه به نزدیکی روابط و ابراز احساسات دوجانبه از سوی «ترامپ» و «پوتین» منجر شده است شاخص‌های چندگانه‌ای است که در ذیل موضوع و برنامه‌های «ترامپ» است که در عرصه سیاست داخلی کشورش دنبال می‌کند و سیاست خارجی را با یک‌دیده بدبینی به آن می‌نگرد که با خواست و ذائقه «پوتین» در این عرصه همسو است. به عبارتی آنچه «ترامپ» در عرصه سیاست خارجی برای کشورش عامل و متغیر سلبی می‌داند «پوتین» برای روسیه به آن به‌عنوان متغیر و گزاره‌ای ایجابی و بنیادین قدرت نگاه می‌کند.

بااین‌حال عده‌ای از تحلیلگران و کارشناسان در عرصه موجود بر این باور می‌باشند که رویکرد «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری روسیه و «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا «به طرز شگفت‌انگیزی به یکدیگر نزدیک» است. بطوریکه ازنظر ایشان، ایده‌های «ترامپ» و «پوتین» در سیاست خارجی شباهت‌های زیادی هم دارند و این می‌تواند «بنای مستحکمی» برای «آغاز گفت‌وگوهایی معنادار» بین مسکو و واشنگتن باشد. درواقع با توجه به مسائل فوق ازنظر «پوتین» و روس‌ها عزم و سعی «ترامپ» در ایجاد تغییرات اساسی در قانون بازی میان آمریکا و روسیه است.

همان‌طور که در سطور بالا عنوان گردید عامل اصلی و بنیادین در نزدیکی و یا همسویی کنونی در رفتار و کلام «ترامپ» و «پوتین»، سخنان و شعارهای «ترامپ» در سازمان تبلیغات وی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات‌متحده در رقابت با رقبایش در رابطه با اوضاع داخلی کشور و پیامدهای نابسامان سیاست خارجی آن در عرصه داخلی از یکسو و تعریف و تمجیدهای وی از «پوتین» از سوی دیگر بوده است که گمان می‌رود در مورد اخیر (تمجید پوتین) تنها یک فرایند تبلیغاتی بوده است که در کارزار انتخابات برای تهییج رقیب دمکرات خود در تهاجم به انگیزه‌های او بوده است.

در یک مسیر واحد دوستی با مطالبات ناهمسان از معادلات جهانیواقعیت امر این است که «ترامپ» ادعا می‌کرد می‌خواهد دوباره آمریکا را عالی کند. آمریکایی که بنیان‌گذاران آن خواستار استقلال مالی و اقتصادی و عدم‌مداخله آن در امور جهانی بودند؛ بر همین اساس بود که وی شعار «دوباره آمریکا را عالی کن» را در همه سخنرانی‌های خود بکار می‌برد. بر این اساس «ترامپ» تعهد به سازمان‌ها و اتحادیه‌های بین‌المللی را نادرست می‌داند و بر توجه به ساختارهای داخلی برای بهبود اوضاع زندگی مردم آمریکا تأکید دارد. به بیانی روشن‌تر باید گفت که «ترامپ» به‌طور مکرر از لزوم حل مشکلات داخلی آمریکا و کاهش حضور این کشور در معادلات جهانی سخن گفته است و از نگاه روس‌ها درگیر شدن آمریکا با مشکلات داخلی خود، حضور این کشور را در عرصه بین‌المللی کاهش داده و به‌تبع آن موجب رهایی روسیه و باز شدن دست این کشور در تعیین معادلات جهانی خواهد شد و این مطلوبی است که از سوی «ترامپ» فراهم خواهد شد.

با این اوصاف باید تأکید کرد که در رابطه با موضوع ترس از ترامپ و نزدیکی وی به «ولادمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه، همه‌چیز وابسته به تفکری بوده است که در پشت و در پس شعار انتخاباتی «ترامپ» می‌باشد؛ رفتار و منشی که به نظر می‌رسد با انتخاب «ترامپ» به‌عنوان رئیس‌جمهور به یک گفتمان در جامعه آمریکا تبدیل‌شده است. درواقع این تفکر که در قالب شعار «آمریکا اول» بازسازی آمریکا در داخل را مدنظر داشته و مبین نوعی انزواطلبی از صحنه جهانی است.

بطوریکه این شعار به همان اندازه که در داخل آمریکا با اقبال و اجماع مردمی مواجه شده، به همان اندازه در خارج از مرزهای آمریکا نیز برای متحدان منطقه‌ای و بین‌المللی آمریکا نیز نگران‌کننده و هراس برانگیز است که مبادا «ترامپ» حمایت‌های آمریکا از آن‌ها را کاهش دهد. اما ازنظر «پوتین» و روسیه اولویت دادن «ترامپ» و آمریکا به اهداف داخلی و رها کردن سیاست خارجی و کم‌اهمیت دانستن آن خوشایند و مسرت‌بخش خواهد بود چراکه آن‌ها خواهند توانست با فراغ بال بیشتری در عرصه معادلات جهانی و منطقه‌ای عمل کنند.

کوتاه‌سخن اینکه اولویت اصلاح ساختارهای سیاسی و اقتصادی داخلی، مخالفت با سهم آمریکا در ناتو، مخالفت با تعهدات آمریکا در سازمان‌های اقتصادی بین‌المللی، پذیرش نقش روسیه در حل بحران‌های بین‌المللی مانند سوریه از سوی «ترامپ» ازجمله عواملی است که به نزدیکی میان وی با «پوتین» انجامیده است. درواقع چندگانگی موضوعی از محتوای روابط میان «ترامپ» و «پوتین» را باید در نحوه رفتار و گفتار «ترامپ» در ارتباط با نقش روسیه و سیاست‌های ایالات‌متحده آمریکا را درصحنه جهانی و منطقه‌ای جستجو کرد. بطوریکه به نظر او آمریکا برای بیرون آمدن از این مشکلات باید «به‌جای تمرکز بر «ملت‌سازی» در بیرون از مرزها به مسائل داخلی خود بپردازد». فلذا با این اوصاف «ترامپ» اقتصاد و امنیت داخلی را مهم‌ترین اولویت‌های خود می‌داند و بر این موضوع نیز اصرار دارد و در سیاست خارجی نیز بر همکاری با روسیه برای حل مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی همچون بحران اوکراین و سوریه تأکید دارد. بطوریکه ماحصل و فرجام آنچه بیان شد را دوستی و نزدیکی «ترامپ» و «پوتین» می‌دانند. مع‌هذا درمجموع و به‌طورکلی می‌توان گفت که «ترامپ» و سیاست، اهداف و برنامه‌هایش در عرصه‌های مختلف می‌تواند برای روسیه، رئیس‌جمهوری بهتر از «بوش» و «اوباما» باشد.

*دکترای علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین