مهران مدیری در برنامه دیشب دورهمی، میزبان یک بانوی بازیگر و یک غزل سرای پیشکسوت بود.
به گزارش بولتن نیوز،مهران مدیری برنامه دورهمی شب گذشته را با موضوع آفت های زبان روی آنتن برد و از غیبت گفت.
در بخش مهمان، شهره لرستانی بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به اولین سوال مدیری گفت: متولد 13 خرداد 45 هستم.
این
بازیگر درباره فعالیت جانبی خود و احساس افسردگی اظهار داشت: زمانی
موسسهای را برای هنرمندان پیشکسوت افتتاح کردم و درگیر مسائل آنها بودم.
در آن موقع کمی دچار افسردگی شدم. امیدوارم تا زمانی که هنرمندان هستند به
یادشان باشیم. برای ما بیشتر هنرمندان در زمان فوت محترم می شوند.
وی
در ادامه درباره عشق گفت: من از آن دسته آدم هایی هستم که بدون عشق زندگی
نمی کنم. به همین خاطر عاشق هستم و چیزی پنهان از مردم ندارم. لحظه به
لحظه با آنها از طریق صفحه اینستاگرام در ارتباط هستم.
مدیری
در خصوص حضور لرستانی در عرصه بازیگری سوال کرد. وی پاسخ داد: پدرم قاضی
دادگستری و مادرم فرهنگی بود. خواهرم شاعر و نقاش عرصه بینالمللی است، اما
بازیگری اولین چیزی بود که در من شناخته شد؛ البته خودم به نویسندگی و
کارگردانی علاقه بیشتری دارم.
وی
در خصوص شکست در زندگی گفت: من هم حتما و بارها شکست خوردم اما خیلی تلاش
می کنم تا دوباره روی پا بایستم. برای بازگشتم مثل ققنوس هستم که بعد از
مرگ دوباره متولد می شود.
لرستانی
درباره آخرین فعالیت خود عنوان کرد: لیسانس کارگردانی تئاتر و فوق لیسانس
فیلمنامه نویسی دارم. حدود هفت تله فیلم و یک فیلم برای گروه کودک ساختم
اما این روزها در آستانه ساخت اولین فیلم بلند سینمایی خود به نام «فال»
هستم. اگر مشکلات مالی برطرف شود٬ امسال این اثر ساخته می شود.
وی
درباره خصوصیت ریسک پذیری خود اظهار داشت: به شدت ریسک کردن را دوست دارم.
حتی زمانی در کلاسی در این باره ثبت نام کردم. جلسه سوم استاد به من گفت
دیگر به کلاس نروم؛ چرا که برای بقیه بد آموزی دارم (خنده).
لرستانی
درباره بهترین نقشی که بازی کرده، گفت: هنوز نقشی که دوست داشته باشم را
بازی نکردم اما بازی در سریال «فرار بزرگ» محمدحسین لطیفی را خیلی دوست
دارم. به خاطر اینکه بعد از هشت سال درگیری برای موسسه پیشکسوتان، بازی
کردم. همچنین فیلم سینمایی «زیر درخت هلو» برایم خاطره انگیز است.
لرستانی
درباره احساس خوشبختی اش اظهار داشت: احساس خوشبختی من نسبی است؛ بعضی
زمان ها خوب و زمان های دیگر احساسی ندارم اما به طور کلی با چیزهای کوچک٬
احساس خوشبختی می کنم.
این
بازیگر در پایان گفت: بعد از زلزله بم به آنجا رفتم. دختری 12 ساله نزدیک
من شد و گفت شما شبیه مادرم هستید و در بغلم گریه کرد. نمی دانستم باید
چکار کنم. آن دختر عطری که تنها یادگار مادرش بود را به من داد. من هم همان
را به موزه دورهمی اهدا می کنم.
مهمان
بخش دوم برنامه محمد علی بهمنی شاعر و غزل سرا بود که کودکی اش را در شهر
ری گذراند و مدتی هم همراه خانواده ساکن بندرعباس بود.
مدیری
سوال اول خود را در خصوص شعر گفتن بهمنی در 9 سالگی پرسید. وی پاسخ داد:
به دلیل شیطنت هایی که داشتم، در زمان تعطیلات تابستان به چاپخانه ای
میرفتم. از طرفی مادرم هم به شاهنامه و شعر نیما علاقه داشت. یکبار در
چاپخانه از من خواستند، به دلیل علاقه ام به ادبیات، شعری بگویم. زمانی که
به خانه آمدم هر چه فکر کردم چیزی به ذهنم نیامد تا اینکه بعد از مدت ها با
قرار دادن واژه ها کنار هم برای مادرم شعری سرودم.
بهمنی
در خصوص علاقه خود به دیگر شاعران گفت: هر انسانی که به کلمه علاقه داشته
باشد، دوست دارم. من باوری دارم که در دنیا شاعری وجود ندارد؛ فکر میکنم
شاعر فقط کاتب شعر است، شعر بیشتر کاشف شاعر است.
وی
در خصوص علاقه خود به شاعران خارجی عنوان کرد: بعد از نیما که از طریق
مادر ارادتمند وی هستم، میتوانم ناظم الملائکه را نام ببرم. از طرفی به
شاعران معاصر علاقه مندم.
مدیری
به ناخوانایی خط بهمنی اشاره کرد و این شاعر با بیان خاطرهای گفت: من
متولد 27 فروردین هستم و در یکی از روزهای تولدم بزرگترین خوشنویس ها
مجموعه شعرهای من را نوشتند. در روز رونمایی از این آثار، گفتم عزیزان
خوشنویس آمدند و شعر های بدخط ترین شاعر را نوشتند (خنده)
وی
در خصوص خانواده اش و میزان ارتباط آنها با شعر عنوان کرد: شش فرزند دارم؛
یک پسر و پنج دختر. آنها شعر دوست دارند اما فقط یکی از دخترهایم شعر می
گفت. ولی زمانی که ازدواج کرد، دیگر شعر نگفت.
بهمنی در پایان درباره احساس خوشبختی گفت: تنها خوشبختی را میشناسم. به نظرم تضاد مقابل خوشبختی هم لازم است.
بهمنی در پایان مجموعه شعری را که برخی خوشنویسان برایش نوشتند، به موزه دورهمی اهدا کرد.