مراحل تولید نخستین فیلم مستند سینمایی حافظ و گوته، پس از سالها کار تحقیقاتی و پایان تصویربرداری بخش خارج از کشور که در بهار امسال انجام شده بود، با تصویربرداری بخش داخل کشور و از هشتم آبانماه در شیراز آغاز شده و اکنون روزهای پایانی فیلمبرداری را در زادگاه حافظ طی میکند.
به گزارش بولتن نیوز، نویسنده و کارگردان فیلم مستند داستانی "حافظ و گوته" گفت: این فیلم مستند سینمایی به سفارش مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در قالب فیلمی هشتاد دقیقهای و براساس بخشهایی از زندگی خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی و یوهان ولفگانگ فون گوته و بر پایه تحقیقاتی میدانی و کتابخانهای مبتنی بر مسائل علمی، مراحل نهایی ساخت خود را طی میکند.
دکتر فرشاد فرشتهحکمت گفت: حدود هشت سال قبل یک مجموعه فیلم مستند و یک فیلم داستانی بلند را با عنوان "باران در آفتاب" در مورد مولانا ساختم، این فیلمها نتیجه سفرها و تحقیقاتی بود که سالهای سال پیرامون زندگی و اندیشههای مولانا انجام داده بودم.
وی ادامه داد: بعد از آن تصمیصم گرفتم که ساخت فیلمی را در باره حافظ شیرازی شروع کنم. اما ساختن فیلمی در مورد حضرت حافظ، بسیار دشوارتر بود. چون در باره مولانا چندین فیلم سینمایی داستانی، و فیلمهای مستندی در سینمای آسیا، اروپا و آمریکا ساخته شده بود و فیلمهای من گام نخست به شمار نمیرفت اما در مورد حافظ هیچ فیلمی وجود نداشت و این هم اضطراب برانگیز بود و هم خرسند کننده.
فرشته حکمت، آغاز کار ساخت این فیلم را بهار امسال بیان و اضافه کرد: بخشهایی از این فیلم مستند در شش شهر آلمان فیلمبرداری شد و بعد از یک وقفه چند ماهه، در تابستان مرحله پیش تولید کار را از مرداد ماه در شیراز و تهران آغاز کردیم و با برنامهریزیهای انجام شده و همکاری مجموعههایی نظیر شهرداری شیراز، سرانجام هشتم آبان ماه ادامه تولید این فیلم در شیراز آغاز شد.
او گفت: هنوز تصویربرداری بخشهایی از این فیلم مستند در شیراز و تهران باقیمانده که با تکمیل آن، فیلم را برای تدوین نهایی آماده خواهیم کرد و امیدواریم با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در زمانی مناسب برای اکران آماده شود.
فرشته حکمت با بیان اینکه فیلم مستند داستانی حافظ و گوته، با هدف اکران تلویزیونی تولید نشده است، گفت: یکی از اهداف این فیلم شرکت در جشنوارههای مختلف و اکران در ایران و اروپا است و امیدواریم با توجه به هدف تبیین شده، بتوانیم نظر مخاطب را جلب کنیم.
این نویسنده و کارگردان بنام سینمای مستند ایران، با تصریح اینکه تاکنون هیچ فیلم مشابهی در مورد حافظ در ایران تولید نشده است، گفت: تنها یک اپیزود که بخشی از یک مجموعه در مورد بزرگان ایران زمین بود، چند ماه پیش توسط شبکه بی بی سی، تولید و پخش شد که در آن بخشی هم به حافظ اختصاص داشت.
فرشاد فرشتهحکمت با بیان اینکه برداشتن اولین گام در مورد حافظ برای او بسیار خوشحال کننده است، گفت: بررسی تاثیر ادبیات ایران بر ادبیات غرب و اینکه تاثیر حافظ بر آفرینشهای ادبی و هنری در جهان دیروز و امروز چه بوده، موضوعی مهم و مناسب برای پژوهش محسوب میشود. جهان امروز، ایران را با تمدن بزرگش و چهرههایی مانند فردوسی، نظامی، مولانا و حافظ میشناسند.
او با یادآوری این نکته که یوهان گوته تاثیری سرنوشت ساز از حافظ گرفته است، گفت: من در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران چه در زمان تحصیل چه در زمان تدریس، با آثار دراماتیک گوته نظیر فاست، آشنا بودم. اما ابعاد دیگر گوته را به خوبی نمیشناختم، اما در پژوهشهای خود در مورد این شخصیت بینظیر که جزو هشتاد شخصیت برتر تاریخ محسوب میشود، با یک دریا شگفتی مواجه شدم.
فرشته حکمت که مدتها پیرامون شخصیت گوته تحقیقات میدانی و کتابخانهای انجام داده است تا ابعاد مختلف این شخصیت را بشناسد، با تاکید براینکه هنوز هم نمیتواند مدعی باشد که تمام زوایای این شخصیت را شناخته است، گفت: گوته در زمینههای مختلف سیاست، پزشکی، وکالت، شیمی، هواشناسی، گیاهشناسی، رنگ، نقاشی، موزیک، شعر، داستان و فلسفه به صورت دامنه داری کار کرده و مثلا در پزشکی اکتشافاتی و در سایر زمینهها آثاری دارد.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه آثار گوته در ابعاد مختلف جزء آثار مطرح و کشف او در پزشکی توسط انجمن جراحان وایمار ثبت شده است، گفت: گوته رماننویس و گوته شاعر هم خود شگفتیساز هستند و این مشخص میکند که گوته انسانی است که از هر لحظه عمرش استفادهای مطلوب کرده و آثاری بزرگ و مانا آفریده است.
این پژوهشگر و نویسنده اضافه کرد: گوته در سن 65 سالگی با حافظ آشنا میشود. در عصری که دوران روشنگری و شکل گیری جنبش طوفان و طغیان در غرب بوده و گوته به عنوان یک شخصیت موثر در این دوره، در کنار گاتفرید هردر، فیلسوف و شیلر و دیگر بزرگان، سردمداران این نهضت بهشمار میروند. شاید مهمترین گام و تلاش اصلی گوته، تاکید بر ادبیات جهانی و فراتر رفتن از ادبیات بومی و ملی بوده است.
او ادامه داد: در چنین جایگاهی و در شرایطی که گوته هم تجربههای زیادی از سر گذرانده و بر بسیار از قلههای زندگی پا گذاشته و بسیاری از صاحبنظران او را در خلق آفرینشهای ادبی حتی بالاتر از شکسپیر میدانند و آثار بسیار درخشانی خلق کرده است، در این نقطه اوج، ناگهان به وسیله "یوزف فون هامر پورگشتال" با ترجمهای از دیوان غزلیات حافظ آشنا میشود.
فرشاد فرشته حکمت گفت: البته گوته به واسطه تحقیقها و مطالعاتی که در تاریخ شرق داشته و با مطالعه سفرنامهها یا مطالب عنوان شده توسط دوستانش که به هندوستان و ایران سفر کردهاند، با مشرق زمین آشنا است. او پیش از آشنایی شورانگیزش با حافظ شیرازی، با فرهنگ، اسطورههای ادبیات شرق و ادبیات ایران به واسطه تشویقهای استادش آشنا شده بود، سعدی را میشناخت و همچنین نظامی و خیام و ... ادبیات مشرق زمین به ویژه ایران و هندوستان را خوانده بود و ... اگرچه آنچه او مطالعه کرده بود همه ترجمه بودند. شاید اگر او زبان فارسی را خوب میدانست، آشناییاش با حافظ عمیقتر و گستردهتر میبود.
وی اضافه کرد: شاید به این دلیل که گوته زبان پارسی را نمیدانست، نمیتوان بر این امر پایفشاری کرد که حافظ را خوب شناخته است. اما این گوته علاوه بر زبان آلمانی در آن زمان چندین زبان دیگر از جمله لاتین، فرانسه، آلمانی، عربی، عبری و ایتالیایی را میدانست و پس از آشنایی با حافظ، تلاش کرد تا زبان پارسی را یاد بگیرد تا حافظ را به زبان خودش بخواند.
فرشته حکمت با یادآوری اینکه گوته در زمینه دین پژوهی نیز از دوره جوانی تحقیقات گستردهای به ویژه در زمینه شناخت کتابهای مقدس تورات، انجیل، اوستا و قرآن انجام داده است از جمله اینکه بعضی سورههای کوچک قرآن را به آلمانی ترجمه کرده است، گفت: این شخصیت که بر قله افتخارات جهان قرار دارد و در کنار شخصیتهایی نظیر شکسپیر، هومر و دانته، چهار رکن ادبیات اروپا را تشکیل میدهند، ناگهان هنگام آشنایی با حافظ احساس میکند که باید از نو آغاز کند.
این نویسنده و پژوهشگر گفت: او حالا در برابر کوه هیمالیایی به نام حافظ ایستاده است و باید از آن صعود کند. حافظ، به تعبیر گوته مانند خورشیدی بر زندگی او تابید و بر گوتهی رمانتیک که از جنگهای طولانی و دامنه دار اروپا خسته و سرخورده شده و در طول زندگیاش منتقد سرسخت کلیسای کاتولیک بود و اکنون در سن شصت و پنج سالگی درگیر عشقی تازه و دست نیافتنی شده بوده، تاثیر ژرفی گذاشت و به نوعی در او روح تازهای دمید. حافظ، نیمه گمشده او بود.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه گوته تلاش میکند که در این اقیانوس، همراه و در ژرفایش غرق شود، گفت: گوته زمانی با حافظ آشنا شد که اروپا تحت تاثیر جنگهای شدید خصوصا لشکرکشیهای ناپلئون بناپارت بود و این فیلسوف بزرگ را به سرخوردگی و افسردگی دچار کرده بود. حال آنکه حافظ هم در دوران خود، با حاکمان خشن و کشتار، خونریزی و جنگ روبرو بود اما به گونهای رندانه با این مسائل مواجهه و مقابله داشت.
فرشته حکمت اضافه کرد: حافظ با عنصر عشق به مقابله با شرایط دوران خود رفته و همین نوع مواجهه است که گوته را به خود مشغول میکند و او درمییابد که بهنوعی بخشی از وجود گمشدهاش را یافته است.
او با اشاره به شرایط دوران حافظ و مقایسه آن با دوران گوته و شیوههای مواجهه این دو با آن شرایط، ادامه داد: گوته در عهد خود با تحجر کلیسا خصوصا کلیسای کاتولیک مبارزه میکرد و حافظ هم با ریا و بدعهدی و تزویر، مبارزهای مستمر داشت.
فرشته حکمت در بیان بعضی ابعاد شخصیتی حافظ گفت: حافظ ترکیبی از عشق حقیقی و مجازی را ایجاد کرد. او شور زندگی را که کاملا درک شدنی است شانه به شانه با عشقی تجریدی و آسمانی مطرح کرد و این ترکیب را به مخاطبین اشعارش ارائه داد. حافظ یک شخصیت منشوری و چند بعدی است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تحقیقات چهارساله خود پیرامون ابعاد شخصیتی گوته و حافظ، گفت: بهترین گام برای بیان آنچه در طی تحقیقات خود بهآن رسیده بودم، به تصویرکشیدن این دو شخصیت بود بیآنکه قصد قیاس وجود داشته باشد.
این محقق و نویسنده در پاسخ به سئوالی گفت: این فیلم یک مستند داستانی است و مستند گزارشی نیست، در این فیلم سکانسهایی با الهام از حافظ و گوته بازسازی شده و هدف هم اکران در سینما و در حوزه جشنوارههای داخلی و جهانی است.
فرشته حکمت گفت: نقش گوته را آقای دکتر ناصر آقائی، از بازیگران حرفهای ایران ایفا خواهند کرد و برای نقش حافظ و با توجه به برداشتهای شخصیام از چهرهی این شخصیت، یک بازیگر غیرحرفهای را از شیراز انتخاب کردم. برای این انتخاب مدتهای زیادی زمان صرف شد.
او در این خصوص و با تصریح اینکه این فیلم مستند، بهنوعی میتواند روایت شخصی او از حافظ باشد، گفت: به نظر من حتی بزرگترین حافظ شناسان هم نمیتوانند مدعی شوند که همه ابعاد حافظ و شخصیت او را شناختهاند. میان اندیشه پژوهشگران و حافظ شناسان، تضادها و تفاوتهای بسیاری در باره شخصیت، اندیشهها و پارادایمهای حافظ وجود دارد. شاید همانگونه که حضرت مولانا میفرماید؛ " هرکسی از ظن خود شد یار من" هر کسی حافظ خودش را پیدا میکند.
فرشته حکمت همچنین گفت: شاید این فیلم هم بعد از اکران با نقدهای مختلف و حتی انتقادهایی مواجه شود، شاید پژوهشگرانی باشند که با آنچه در این فیلم روایت میشود اختلاف نظر داشته باشند، اما هر کدام از ما برابر یک منشور قرار داریم. حافظ یک منشور رنگارنگ و بی رنگ است، هر کس از هر زاویه که نگاه میکند، دیدگاه متفاوتی در باره او دارد.
او اضافه کرد: به نظر من شخصیت حافظ هزار زاویه و یک دریا چشمانداز مهیب در برابر مخاطب گسترده که انسان را شگفتزده میکند. حافظ گاه ما را دچار تناقض و تضاد میکند. نمیتوان او را زیر چتر یک پارادایم قرار داد و به نظر من میتوان بینهایت فیلم و اثر هنری و ادبی متفاوتی در مورد حافظ و گوته ساخت.
فرشته حکمت در مورد چهره حافظ و اینکه هیچ تصویر تایید شدهای از او در دست نیست، پس چگونه چهره او را تصویر و تصور کرده است، گفت: برخی از هنرمندان تجسمی چهره حافظ را آنگونه که در تخیل خود دیدهاند تصویر کردهاند، یکی از آنها چهرهای است که آقای فرشچیان تصویر کرده است. من هم در این فیلم، حافظ خود را تخیل کردهام.
این نویسنده و کارگردان سینمای مستند کشور، در خصوص اینکه آیا قصد بیان پیوند بین حافظ و گوته را با ساخت این فیلم مستند دارد؟ گفت: مرزها را سیاستمداران و اهرمهای قدرت ساختهاند. هیچ هنرمندی به مرز معتقد نیست، در هنر، انسان مطرح است خارج از هر مرز جغرافیایی، سیاسی، قومی و نژادی به قول یوهان گوته؛ "دوره، دورهی ادبیات جهانی است". بزرگانی مانند حافظ و گوته هم به دلیل این ماندگار شدهاند که برای همه بشریت تلاش کرده و آثاری را خلق کردند. پس آثار آنها تاریخ مصرف ندارد.
فرشته حکمت با تاکید براینکه حافظ و گوته فراتر از مرزهای زمانی و مکانی زیسته و ماندگار شدهاند، گفت: بین حافظ و گوته هم فاصله زمانی زیادی در حدود 688 سال است اما مرزهای مشترک میان اندیشههای این دو اندیشمند، در این مستند داستانی به شکلی روایت میشود.
این استاد دانشگاه با یادآوری این نکته که او نیز در شخصیت و غزلیات حافظ بهدنبال بخشی از وجود گمشده خود بوده است، گفت: پیش از این بخشی از گمشدهام را در وجود مولانا جلال الدین یافتم و اکنون با حافظ در ساحل اقیانوسی دیگر قرار دارم.
فرشته حکمت تصریح کرد: هدف من از ساخت این مستند، به هیچ عنوان مقایسه بین دو شخصیت نیست. کمیت و کیفیت دو شخصیت را مدنظر نداشتهام. آنچه مورد توجه بوده، کشف وجوهی از شخصیت دو انسان بزرگ است که به تمام انسانهای جهان تعلق دارند، شخصیتهایی که به همه برای فهم بیشتر و بهتر هستی کمک کردهاند و محور کار هم همین است.
در این فیلم مستند، حامد فرشته حکمت بهعنوان مدیر تصویربرداری، دکتر ناصر آقایی، غزل زنگویی، آرش رحیمی، پانته آ پارسا، فاطمه رزمجو و لادن کامیاب بهعنوان بازیگر، آفتاب درویشی بهعنوان آهنگساز و مسعود سفلایی بهعنوان تدوینگر همکاری دارند.
همچنین علیاصغر تجویدی(مینیاتوریست)، یوخن باخ (نقاش و مجسمه ساز) و علیرضا کریمپور( خطاط) در مسیر تولید این اثر هنری همکاری داشته و هماهنگی تولید و روابط بینالملل را فاطمه فرشتهحکمت عهدهدار است.
ناهید فرشته حکمت مجری طرح و برنامهریز، امید زنگویی در ایران و امید صادقی در آلمان مدیریت تولید، محمد موسوی در ایران و بهرام بهرامی در آلمان مدیریت تدارکات و نعیمه فرشتهحکمت طراحی لباس را عهدهدار بودهاند.
در این فیلم مستند، صدا برداری این مستند را ناصر شاه حسینی عهدهدار است و شایان بهنامی و آنوش عزیزی، دستیاران کارگردان و ناصر شاهحسینی و سپهر مژدهی دستیاران تصویربردار هستند.
دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر موید شیرازی، دکتر محمود حدادی، دکتر کاووس حسنلی، دکتر منصور رستگار فسایی، عبدالعلی دستغیب، دکتر کمالی سروستانی، دکتر مجید اسکندری و... نیز بهعنوان کارشناسان علمی در ساخت این اثر همراهی کردهاند.