به گزارش بولتن نیوز، پدیدههای غیرمجاز در حال هضم شدن در ساختارهای جامعه هستند و سازوکارهای قانونی هم نمیتواند مانع از ادامه حیات آنها شود؛ چراکه این روزها با شل کردن سر کیسه میتوان به بسیاری از خواستههایی که محل اعرابی در سازوکار قانونی هم ندارد، رسید. برخی از این پدیدههای غیرمجاز در شریانهای اقتصادی فعالیت میکنند، مثل صدها مؤسسه مالی و اعتباری که به زعم غیرمجاز بودن در کمال آرامش به حیات خود ادامه میدهند و قانون هم یارای مقابله با آنها را ندارد. برخی دیگر اما جان و نوامیس مردم را هدف قرار میدهند. روی سخن در این بخش، درباره جرائمی است که توسط اتباع غیرمجاز افغان صورت میگیرد. با بروز حوادثی از این دست و بنا به جریحهدار شدن افکار عمومی جامعه، ساختارهای پلیسی و قضایی دست به کار میشوند و عوامل آن را در صورت بازداشت مجازات میکنند، در حالی که ریشه این دسته از جرائم، در غفلت ساختارهای امنیتی، پلیسی و قضایی صورت میگیرد. اگر این روزها به خبرهایی که به صفحه حوادث راه پیدا میکند، نگاهی بیندازید، خواهید دید جرائمی که توسط اتباع افغان صورت میگیرد، به شدت در حال افزایش است. این امر برای همگان مسجل است که این اتباع به راحتی از مرزهای شرقی وارد کشور میشوند و به هر شهری که بخواهند سفر میکنند و با اسمهای جعلی مشغول به کار میشوند.
تردیدی وجود ندارد که پلیس از همه مجراها و شبکههایی که باعث این آمد و شد میشود با خبر است، با این وجود، ساختار پلیسی زمانی دست به کار میشود که یکی از این اتباع به زن یا دختری تجاوز کند یا مرتکب قتل یا جرائم خشن دیگری شود و با طرح شکایت پرونده تشکیل شود. از آنجا که اتباع غیر مجاز افرادی بدون شناسنامه هستند، پیش از بازداشت به سرعت محل زندگی خود را تغییر و با هویتی تازه در یک شهر دیگر به حیات جنایی خود ادامه میدهند. بسیاری از این افراد هم راهی مرزهای کشور شده و به همان سهولتی که وارد شدهاند از مرز خارج میشوند؛ بنابراین میماند خون انسان بیگناهی که این گونه هدر میرود یا زنی که بعد از تعرض به دنیایی از سیاهی پرتاب میشود. دود بیتوجهی نهادهای مسئول در ساماندهی اتباع غیرمجاز به چشم افراد بیگناه جامعه میرود. ساماندهی این افراد یکی از مطالباتی است که بارها در نشستهای خبری از پلیس و وزارت کشور درخواست شده است، اما رشد چشمگیر جرائم از سوی این افراد، حکایت از بیتوجهی به این مطالبه دارد.
پلیس بارها درباره به کارنگرفتن این افراد به شهروندان هشدار داده است، اما دلایل مختلف اجتماعی یا اقلیمی برای بیتوجهی به این هشدارها وجود دارد. یکی از این دلایل فراگیر بودن این افراد در برخی از نقاط است. از آنجا که به کارگیری این افراد به امری بدیهی تبدیل میشود، توجه به هشدارها نمیتواند محلی از اعراب پیدا کند، بنابراین پیدا نکردن شغل هم نمیتواند مانع از بروز جرم شود. شاهد آن، مجرم معروف به کفتارشب است که چند روز قبل در محله یوسف آباد تهران دستگیر شد. او بعد از دو بار تعرض به یک زن خانهدار گفت که به صورت غیرقانونی وارد تهران شده و به خاطر اینکه بیکار بوده، شبها را در پارکها سر میکرده است. ساختارهایی که در این حوزه مسئولیت دارند، باید تصور کنند که این حوادث برای عضوی از خانوادههایشان اتفاق میافتد. مخلص کلام اینکه افزایش این جرائم مایه نگرانی عمومی شده است و بیتوجهی بیشتر به آن بیاعتمادی بیشتر به دستگاههای امنیتی را به دنبال خواهد داشت.
منبع: روزنامه جوان