کد خبر: ۳۹۲۰۶۵
تاریخ انتشار:

اهمیت حادثه جمعه سیاه برای اهالی موسیقی در چیست؟

واقعه 17 شهریور 1357 را علیرغم تمام تلخی‌هایش، می‌توان نقطه‌عطفی برای آگاهی جامعه موسیقی در ایران دانست.
گروه فرهنگی ، روز جمعه 17 شهریور سال 1357، لکه تاریکی است بر صفحه انسان‌دوستی و مردم‌داری، روزی که تاریخ ایران هرگز آن را از یاد نخواهد برد.

به گزاش بولتن نیوز ، در این روز که به یوم‌الله 17 شهریور یا جمعه سیاه معروف است، ده‌ها تظاهرکننده انقلابی علیه رژیم شاهنشاهی در میدان ژاله تهران (میدان شهدای فعلی) به راه‌پیمایی پرداختند که پس از مدتی کوتاه، توسط نظامیان حکومتی به خاک و خون کشیده شدند تا یکی از تلخ‌ترین جمعه‌های تاریخ سیاسی این مرز و بوم رقم زده شود. با قتل عام مردم در این روز، نه تنها معترضان خیابانی را بیم شهادت دست نداد، بلکه آن اتفاق بزرگترین بهانه را برای همت و تلاش در راه سرکوب نظام وقت شاهنشاهی در اختیار عموم مردم قرار داد.

اهمیت این روز زمانی بیش از پیش شد که هنرمندان جامعه ایران، بدون ملاحظه و با خواست قلبی خود به صف اول اعتراضات مردمی علیه اقدام مرگبار جمعه سیاه پیوستند. در آن زمان هنرمندان حوزه‌های مختلف با هر نوع امکاناتی که در اختیارشان بود، اعتراض خود را به حکومت پهلوی نشان داده و به خلق آثار هنری در زمینه محکومیت این حادثه دست می‌زدند. در این بین موزیسین‌ها که همواره یکی از ستون‌های اصلی انقلاب‌های قرون 20 و 21 بوده‌اند، بیش از سایر هنرمندان در مقابل این قتل‌عام ایستاده و با تأثیرپذیری گفته‌ها و آثارشان، مردم جامعه را آگاه کرده و آن‌ها را هم به خط اصلی اعتراضات دعوت می‌کردند.

اهمیت حادثه جمعه سیاه برای اهالی موسیقی در چیست؟

اعتراض اهالی موسیقی با کناره‌گیری از اجرا در رادیو حکومتی آغاز و با انتشار چندین قطعه مناسبتی درباره جمعه سیاه، ادامه یافت و هر کدام آن‌ها تأثیر بسیار به سزایی بر روی مردم جامعه گذاشت .از این رو واقعه 17 شهریور 57 را علیرغم تمام تلخی‌هایش، می‌توان نقطه‌عطفی برای آگاهی جامعه موسیقی در ایران دانست.

آغاز اعتراضات جامعه موسیقی با کناره‌گیری لطفی و علیزاده از رادیو

نخستین واکنش جدی اهالی موسیقی به واقعه جمعه سیاه، فردای آن روز در رادیو ملی رخ داد. در آن زمان برنامه‌ای با نام گل‌های تازه از رادیو به روی آنتن می‌رفت که به مؤسسه چاووش به سرپرستی هوشنگ ابتهاج اختصاص داشت. در روز شنبه 18 شهریورماه، تمامی نوازندگان، خوانندگان و اعضای گروه کُر گروه‌های موسیقی که در این برنامه به اجرای تصنیف و موسیقی‌های بی‌کلام می‌پرداختند، در اقدامی اعتراضی نسبت به کشتار سرکوب‌گرایانه رژیم شاهنشاهی در جمعه خونین، استعفانامه‌ای را ترتیب داده و با امضاء خود به رئیس رسانه ‌ملی وقت، تحویل دادند و پس از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی، دیگر هیچ‌گاه به رادیو حکومتی بازنگشتند.

سردمدار این جریان مردمی در حوزه موسیقی، مرحوم محمدرضا لطفی بود. ایشان داغدار و بسیار نگران از کشتار مردم انقلابی، گروه موسیقی "شیدا" را که تحت نظر خودش بود، از اجرای موسیقی در رادیو کنار کشید. این اقدام لطفی، حسین علیزاده را نیز بر کنار کشاندن گروه موسیقی "عارف" از رادیو مصمم ساخت. پس از آن دیری نپایید که دیگر تمامی موزیسین‌های مؤسسه چاووش از حضور در رادیو کناره‌گیری کرده و همگان متن استعفایی که به خط خوش محمدرضا شجریان نوشته شده بود امضاء کردند.

مرحوم محمدرضا لطفی چندی پس از این اتفاق، برای اجرا همراه با گروه "شیدا" در کشور شوروی، تحت فشار وزارت فرهنگ و هنر قرار گرفت، اما تهدید کرد که اگر گروه شیدا در آن کنسرت به روی صحنه برود، با بازوبند مشکی، یاد کشته‌شدگان حادثه خونین 17 شهریور را زنده نگه داشته و داغداری مردم ایران را نسبت به این اقدام خون‌خوارانه به گوش جهانیان خواهد رساند. در پی چنین اقدامی، نظام شاهنشاهی حاکم بر ایران تمامی گروه‌های موسیقی تحت حمایت مؤسسه چاووش را از اجرای رسمی در کشور ممنوع‌الفعالیت کرد تا این اقدام آغازی بر فعالیت‌های زیرزمینی موسیقی‌دان‌های جوان کشور در واپسین روزهای حکومت نظام پهلوی شود.

همنوایی موسیقی ایران برای جمعه سیاه در زیر زمین

محمدرضا لطفی که با کناره‌گیری و استعفا از اجرا در رادیو ملی، موج اعتراضی وسیع موسیقی‌دان‌ها به واقعه 17 شهریور را آغاز کرده بود. نخستین قطعه موسیقی اعتراضی نسبت به این قتل‌عام بی‌رحمانه را نیز ضبط و منتشر کرد. این اتفاق فقط چند روز پس از جمعه سیاه در زیر زمین خانه محمدرضا لطفی به وقوع پیوست. در آن روز جمعی از اعضای مؤسسه چاووش به سرپرستی هوشنگ ابتهاج در منزل لطفی جمع شده و قطعه‌ای بی‌کلام به آهنگسازی حسین علیزاده و نوازندگی محمدرضا لطفی و سایر اعضای گروه‌های موسیقی شیدا و عارف ضبط کردند و به صورت زیر زمینی آن را به گوش مخاطبان موسیقی و مردم انقلابی رساندند.

چندی بعد که یک جنبش عظیم مردمی در مقابل کشتار جمعه سیاه شکل گرفت، چاووش با اطیمنان‌خاطر بیشتر، اقدام به ضبط نسخه با کلام اثر "ژاله خون شد"، نمود. در این نسخه که شعر آن را سیاوش کسرایی سروده، چند موزیسین از گروه‌های شیدا و عارف، با یکدیگر به همخوانی پرداخته‌اند تا فقط نام و صدای یک نفر به عنوان خواننده اصلی شناسایی نشود. سرود "ژاله خون شد" در دستگاه چهارگاه ساخته شده و در تنظیم آن نواهای حماسی بسیاری به گوش می‌رسد. این اثر موسیقیایی بلافاصله پس از ضبط، در اختیار عموم مردم قرار گرفت و در تظاهرات مردمی به وفور خوانده می‌شد. گفتنی است که این قطعه به عنوان نقطه پرتاب حسین علیزاده محسوب می‌شود و در آن زمان بیش از پیش بر محبوبیت این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی افزوده شد.

از جمعه برای جمعه تا یه شب مهتاب

اسفندیار منفردزاده آهنگساز و فرهاد مهراد، خواننده محبوب دهه 50 خورشیدی که یکی از موفق‌ترین زوج‌های تاریخ موسیقی ایران محسوب می‌شوند، در سال 1350 قطعه‌ای با نام "جمعه" را در اعتراض به واقعه سیاه‌کل منتشر کردند که سر و صدای فراوانی به پا کرد تا اینکه در سال 57 و پس از کشتار 17 شهریور، منفردزاده یک‌ بار دیگر پیشنهاد اجرای قطعه "جمعه" را با تنظیمی جدید به فرهاد مهراد ارائه داد تا با پذیرش این پیشنهاد توسط فرهاد، این اثر ماندگار موسیقیایی با شعر شهیار قنبری، این بار با نام "جمعه برای جمعه" به شهدای حادثه جمعه سیاه تقدیم شود. نسخه دوم قطعه جمعه که پیوندی عمیق با حادثه تلخ 17 شهریور پیدا کرده، نسبت به نسخه نخست آن، حرفه‌ای‌تر، عمیق‌تر و غمگین‌تر ضبط شده و حال و هوای بسیار دردناکی را روایت می‌کند.

علاوه‌بر قطعه "جمعه برای جمعه"، منفردزاده که حادثه خون‌بار جمعه سیاه برایش به یک دغدغه جدی تبدیل شده بود، اثری دیگر برای این روز تلخ در تاریخ ایران تولید کرد. او این‌بار با شعری از شاملو، اثری با نام "شبانه 2" ساخت که اجرای آن‌را نیز به فرهاد سپرد. این اثر پاپ ارکسترال، با فلوت و گیتار تنظیم شده و با لحن بسیار معترضانه فرهاد، به یکی از ماندگارترین آثار موسیقی در ایران تبدیل شده است. علت نام این قطعه موسیقیایی نیز بدان جهت است که پیش‌تر در سال 53، منفردزاده و فرهاد قطعه‌ای دیگر را با نام "شبانه" و با شعری دیگر از احمد شاملو تولید کرده بودند که آن اثر نیز تقریباً چنین محتوایی داشت و شرایط سیاسی خون‌خوارانه وقت را نقد می‌کرد.

گروه سرود حمید شاهنگیان و قطعه "نصر من الله"

حمید شاهنگیان آهنگساز و نوازنده با سابقه‌ ایرانی است که سابقه انتشار چندین قطعه انقلابی، جنبشی، دانشجویی و حوزه جنگ‌تحمیلی را در کارنامه خود دارد. شاهنگیان پیش از انقلاب آثارش را به صورت زیرزمینی و به تنهایی اجرا می‌کرد اما از آن‌جا که هر اثری را چند بار ضبط کرده و می‌خواند و صدای ضبط خودش را در کنار صداهای ضبط شده دیگرش قرار می‌داد، مخاطبان گمان می‌کردند که قطعات او توسط یک گروه سرود خوانده می‌شود. شاهنگیان پس از حادثه جمعه سیاه، قطعه‌ای را این‌بار واقعاً با همکاری گروه سرود خود با نام "17 شهریور" یا "نصر من الله" ضبط کرده و به کشته‌شدگان این یوم‌الله تقدیم کرد. اثر اختصاصی حمید شاهنگیان یکی دیگر از آثار مانا در مورد جمعه خونین است که در سال 1387 نیز به مناسبت سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به رهبری رازمیک اوهانیان و اجرای گروه کُر مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، به صورت زنده اجرا شد.

فریاد آزادی شهرام ناظری دو سال پس از روز واقعه

اواخر دهه 50 زمان شروع دوره شکوفایی سنتی‌خوان جدید کشور، شهرام ناظری بود. او در آن مدت با تصنیف و آوازهای دلنشین خود، به یک‌باره به محبوبیت فراوانی رسید و به اولویت آهنگسازان برجسته کشور برای اجرای قطعات موسیقی ایرانی تبدیل شده بود. ناظری در سال 59 به مناسبت دومین سالگرد واقعه خونین جمعه سیاه، قطعه‌ای را که دو تن از سردمداران مبارزه هنری علیه آن قتل عام تولید کرده بودند، اجرا کرد. این قطعه طولانی‌مدت، "هر کجا فریاد آزادی منم" نام داشت که شعر آن از سروده‌های هوشنگ ابتهاج مدیر مؤسسه چاووش و آهنگ آن‌را محمدرضا لطفی نخستین معترض جامعه موسیقی به کشتار جمعه سیاه، ساخته بود. اثر "هر کجا فریاد آزادی منم" نخستین قطعه موسیقیایی بود که در سال 59 نماهنگ آن در 27 دقیقه ساخته شده و بارها از تلویزیون ملی به روی آنتن رفت.

اهمیت حادثه جمعه سیاه برای اهالی موسیقی در چیست؟

همواره گفته می‌شود که تأثیرگذاری یک موسیقی به عنوان نماد بیان غم‌ها، شادی‌ها، رنج‌ها و اندوه‌ها در فراز و نشیب‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند بیش‌از چند ساعت سخنرانی و یا چندین اقدام اجرایی و نظامی باشد. نمونه‌های فراوانی در تاریخ موسیقی اروپا وجود دارد که یک قطعه موسیقی توانسته فرهنگ و به مثابه آن، سیاست کلی نظام یک کشور را تغییر دهد و یا موتور محرکه‌ای برای شروع یک جنبش یا نهضت آزادی‌طلب گردد. همچنین موسیقی همواره یکی از منتقدین اجتماعی در حوزه‌های مختلف بوده و توانسته رسومات غلطی نظیر کتک‌زدن دانش‌آموزان، برده‌داری و ضعیف‌کشی را تا حدی متوقف کند.

اهالی موسیقی ایران نیز در طول تاریخ تأثیرگذار این هنر شنیداری، همواره یکی از ارکان اصلی جهت‌دهی به سایر اقشار جامعه بوده‌اند. آن‌ها به وقت نیاز، پیام عموم مردم را که فاقد تریبونی برای گفتن آن هستند، با صدای رسا به سطح جامعه اعلام می‌کنند، کما این‌که موسیقی یکی از تأثیرگذارترین هنرها در به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی بود و انتشار آثار اعتراضی خوانندگان دهه‌های 40 و 50، در آگاهی مردم نسبت به ظلم و ستم نظام شاهنشاهی نقش چشم‌گیری داشت. رویداد جمعه سیاه نیز یکی از آن دسته اقدامات جبری و زورگویانه در کشور بود که در آن عده‌ای از مردم بی‌گناه قتل‌عام شدند. مطمئناً با چنین حادثه ناگواری، اهالی موسیقی بی‌صدا نمانده و علیرغم تمام محدودیت‌هایی که داشتند، نامردمی و غیرانسانی بودن این فاجعه را فریاد زدند و از آن‌جا که هنر موسیقی ثبت و ضبط می‌گردد، قطعات موسیقی تا چندین سال پس از یک حادثه نیز، خاطر آن را در اذهان عموم مردم نگه‌ خواهند داشت.

منبع: هنرآنلاین

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین