8 اقدام ناشایست در زندگی زناشویی وجود دارند که روانشناسان آنها را معادل خیانت به همسر خواندهاند.
به گزارش بولتن نیوز ، انتخاب شخص ایدهآل برای
زندگی مشترک کار دشواری است. اما آنچه دشوارتر محسوب میشود، حفظ رابطه و
مدیریت درست آن است. میدانیم عوامل بسیاری باعث جدایی میشوند که از جمله
آن می توان به خیانت، اختلاف ارزشهای اجتماعی، اختلاف سلیقه و غیره اشاره
کرد.
روانشناسان بر این باورند خیانت یکی از
مهمترین اتفاقاتی است که در بسیاری از مواقع نقطه پایان رابطه را رقم
میزند. عمل خیانت باعث از بین رفتن اعتماد زن و شوهر شده و زخم عمیقی را
در دل آنان ایجاد میکند.
با
این حال، خیانت تنها یکی از عوامل مخرب رابطه محسوب میشود و عوامل دیگری
وجود دارند که درست به اندازه خیانت باعث سلب تعهد و امنیت رابطه عاطفی
میشوند.
روانشناسان 8 اقدام زیر را معادل خیانت به همسر دانسته و تصور میکنند این عوامل درست به اندازه خیانت رابطه را تخریب میکند.
1.اهمیت بیشتر به نیازها و خواستههای خود
رابطه
عاطفی باید بر مبنای مساوات و رفاقت دوطرفه به جلو پیش رود. حتی عدهای
میگویند" عاشق همیشه معشوق را در جایگاه اول قرار میدهد. ارزش قائل شدن
برای هم و غم همسر ارتباط زن و شوهر را تسهیل کرده و مهر و عاطفه را در
دلشان تقویت میکند.
اهمیت ندادن به همسر و حذف
او از اولویتها به معنای ورود به سراشیبی رابطه است. توجه شود که منظور از
اهمیت قائل شدن برای همسر این نیست که فرد از خواستههای خود بگذرد، بلکه
باید بین نیازهای خود و خواستههای همسرش تعادل برقرار کند.
فراموش نکنید دوست داشتن در "عمل" ثابت میشود، نه "حرف".
2.انتخاب همسر بدون دلیل و تشکیل زندگی بدون معیار
رابطه
عاطفی ممکن است پس از مدتی به سمتی کشیده شود که در آن مهرورزی بین زن و
شوهر به حداقل میرسد، زوجین تمایلی برای شاد بودن ندارند و هنگام صحبت
کردن با یکدیگر از واژههای محترمانهای مثل "لطفاً" استفاده نمیکنند. این
وضع درست زمانی شکل میگیرد که زن و شوهر به یکدیگر به چشم صرفاً یک
همخانهای نگاه میکنند و ملاکی فراتر از آن برای ادامه رابطه ندارند.
این
حالت که به مرور زمان ایجاد میشود، بسیار خطرناک است. زمانی که زوجین
کارهای خانه را به عنوان "وظیفه" همسر قلمداد کنند دلخوریها بیشتر و بیشتر
میشود. سرانجام تصور میکنند قربانی این رابطه شده و انگار به دنیا
آمدهاند تا همواره در اختیار همسرشان باشند.
3.خیانت عاطفی و برقراری روابط به ظاهر سالم
یک
روانشناس میگوید: «خیانت عاطفی خیانت دلهاست». بیش از حد وقت گذراندن با
دوستان جنس مخالف، در میان گذاشتن مسائل زناشویی با این افراد و در مجموع
برقراری رابطه عمیق عاطفی با آنها شور و اشتیاق را از زندگی زناشویی گرفته و
اعتماد طرفین را از بین میبرد.
از طرفی این
روابط مشکوک و ناسالم به مرور زمان قویتر میشوند، به طوری که قطع آن به
سختی صورت گرفته و ممکن است دلخوری بین زن و شوهر را به همراه داشته باشد.
4.حمایت نکردن از همسر
زن
و شوهر باید مثل یک تیم عمل کنند. زمانی که شخصی همتیمی شما را مورد
تمسخر قرار میدهد، قطعاً در صدد حمایت از همتیمیتان بر میآیید. همسر
درست مثل همتیمی است که احتیاج به حمایت دارد.
روانشناسان
در توصیف این عامل به روابط بیشماری استناد میکنند که در آنها عدم حمایت
از همسر منجر به از هم پاشیدگی رابطه و جدایی شده است.
5.دروغ گفتن به همسر
دروغ
گفتن به همسر حتی در مورد مسائل پیش پا افتاده آثار جبرانناپذیری در پی
دارد. یک دکتر روانشناس در این خصوص میگوید: «دروغ گفتن مخصوصاً به افراد
نزدیک مصداق بارز نقض حقوق بشر است».
شاید بتوان
گفت خیانت به این دلیل غیر قابل توجیه و ناشایست محسوب میشود که با
پنهانکاری و دروغ همراه است. اساس رابطه موفق بر پایه اعتماد، صداقت،
احترام مشترک و آزادی فردی استوار است. انتخاب این سبک زندگی به معنای
ادامه زندگی مشترک است.
6.استفاده ابزاری از نقاط ضعف و حساسیتهای همسر برای آسیب رساندن به او
رفتارهای بسیاری در زندگی زناشویی وجود دارند که سواستفاده از همسر به حساب میآیند. یکی از این رفتارهای ناشایست کنترل همسر است.
اولین
گام در کنترل همسر و سواستفاده از او "منطقی نشان دادن رفتار خود" است. به
عنوان مثال، فرد ممکن است بگوید: «من قبلاً مورد خیانت واقع شدهام و به
خوبی میدانم برقراری رابطه با دوستان جنس مخالف منجر به خیانت میشود. از
این رو، دلیلی ندارد با این افراد هیچگونه ارتباطی داشته باشی». این جمله
در ظاهر ممکن است منطقی باشد، اما تلاش آشکاری برای کنترل همسر محسوب
میشود.
سواستفاده از عواطف همسر به منظور کنترل
او معمولاً بدین شکل صورت میگیرد که فرد دائماً از همسر خود انتقاد میکند
و احساساتش را هدف قرار میدهد. با مشخص شدن اهداف این فرد برای همسر،
رابطه سیر سراشیبی پیدا میکند، صحبتها و پیشنهادات فرد دیگر رنگی ندارد و
رابطه وارد مرحله جدایی میشود.
7.فاصله گرفتن از لحاظ عاطفی
نادیده
گرفتن همسر منجر به فاصله گرفتن زن و شوهر از یکدیگر میشود. منظور از
فاصله، "جدایی عواطف" زوجین است که زندگی مشترک را به کلی مختل میکند.
با
کاهش مهرورزی زن و شوهر رابطه در موقعیتی حساس قرار میگیرد. از جمله
نشانههای فاصله گرفتن احساسات زوجین میتوان به بیاعتنایی و صحبت نکردن
با همسر، بیش از حد وقت گذراندن با دوستان و همکاران و غرق شدن در مسائل
کاری اشاره کرد.
8.اعمال فشار بر روی همسر برای ایجاد تغییرات
همسرتان
را با تمام ویژگیهایی که دارد، بپذیرید. صحبت کردن در مورد رفتارهای
آزاردهنده همسر مسئلهای است که پیش از انتخاب همسر باید حل و فصل شود.
تغییر
رفتار زمانی امکانپذیر است که خود فرد "بخواهد" رفتار خود را تغییر دهد.
در این خصوص بد نیست به این موضوع اشاره کنیم که افراد سیگاری یا افراد
دارای اضافه وزن به خوبی میدانند مصرف دخانیات یا پرخوری مشکلاتی را برای
سلامتیشان به وجود میآورد. اما این خودشان هستند که نهایتاً باید تصمیم
بگیرند تغییراتی را در زندگیشان ایجاد کنند.
فشار
آوردن به همسر به منظور ایجاد تغییرات منجر به اختلاف و دلخوری میشود و
در شدیدترین حالت خاتمه رابطه زناشویی را در پی دارد. سادهترین اصل زندگی
را میتوان به این صورت بیان کرد که «ما فقط میتوانیم خودمان را تغییر
دهیم».
فراموش نکنید که سازش با همسر لازمه زندگی
زناشویی موفق است. در این روابط زناشویی موفق، زوجین به تدریج تغییرات
مساعد و مطلوبِ همسر را در زندگی مشترک مد نظر قرار داده و آنها را به
مرحله اجرا در میآورند. با این حال، این تغییرات با تمایل خود فرد صورت
میگیرند.