متاسفانه در کشور ما تأخیر در پذیرش پدیدههای نو، مسبوق به سابقه است! رادیو، تلویزیون، ویدئو و ماهواره ، خودشان را تحمیل کردهاند؛ اگر به جای وضع قوانین محدود کننده به ترسیم دقیق زنجیرهی بکارگیری بموقع و توأم با شناخت پدیدههای تکنولوژیکی میپرداختیم بدون تردید وضعیت بهتری داشتیم.
گروه فرهنگی: امیر عباس تقی پور مدیر مسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات با طرح سوالاتی مبنی بر اینکه قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره با گذشت نزدیک به ربع قرن از زمان تصویبش، کارآمد است؟ آیا پاسخگوی نیازهای کشور و مردم است؟ در یادداشت پیش رو آورده است: متاسفانه در کشور ما تأخیر در پذیرش پدیدههای نو، مسبوق به سابقه است!
رادیو، تلویزیون، ویدئو و ماهواره ، خودشان را تحمیل کردهاند؛ اگر به جای
وضع قوانین محدود کننده به ترسیم دقیق زنجیرهی بکارگیری بموقع و توأم با
شناخت پدیدههای تکنولوژیکی میپرداختیم بدون تردید وضعیت بهتری داشتیم.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
22 سال و چند ماه از قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره میگذرد و بالاخره آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم از ضرورت اصلاح این قانون گفت. در دنیای به شدت مجازی شدهی امروز، قوانین و مقرارتی از کارآمدی لازم برخوردارند که متناسب با شرایط و واقعیتهای جامعه وضع شوند. یکی از مهمترین واقعیتهایی که با آن روبرو هستیم سرعت عجیب و غریب در تولید و انتشار متن، صوت، تصویر و فیلم از طریق رسانههای مختلف است و از جمله ماهواره و تغییرات مربوط به آنهاست. قانون فعلی در زمان تصویبش مانند هر قانون دیگری، مخالفان و موافقانی داشت و با همهی اما و اگرهای مسؤولان و نارضایتیها و رضایتمندیهای مردم تا به امروز و به اشکال مختلف پابرجاست اما لب سخن این است که این قانون با گذشت نزدیک به ربع قرن از زمان تصویبش، کارآمد است؟ آیا پاسخگوی نیازهای کشور و مردم است؟ قصد این نیست که نتیجهگیری کنیم ماهواره باید بدون هرگونه نظارتی، بطور مطلق آزاد باشد. به نظر میرسد شکست تئوریهای صفر یا صدی، محرز است. یعنی، شبکههای ماهوارهای هم ضرر دارند و هم فایده و نمیتوان با یک حکم کلی راجع به آنها قضاوت کرد اما مهم، میزان آمادگی دولتها و پس از آن شهروندان در مواجههی با پدیدههاست. بخشی از این آمادگی باید در قوانین و مقررات لحاظ شود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است 70 درصد مردم ماهواره دارند و رفتارشان بر خلاف قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره است. یعنی، اکثریت مردم بدون کسب سواد و آمادگی لازم از شبکههای ماهوارهای استفاده میکنند و از سوی دیگر، قانون موجود مطلوبیت لازم را ندارد. به نظر میرسد این، بدترین شرایطی است که میتوان متصور بود. متاسفانه در کشور ما تأخیر در پذیرش پدیدههای نو، مسبوق به سابقه است! رادیو، تلویزیون، ویدئو و ماهواره ، خودشان را تحمیل کردهاند؛ اگر به جای وضع قوانین محدود کننده به ترسیم دقیق زنجیرهی بکارگیری بموقع و توأم با شناخت پدیدههای تکنولوژیکی میپرداختیم بدون تردید وضعیت بهتری داشتیم.
در مردادماه 89 در مصاحبهای که در ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شد از آقای دکتر حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم پرسیدم: آقای حسینی! به نظر میرسد ما با تأخیر در تصمیمگیریهای کلان فرهنگی روبهرو هستیم. میدانم فقط كار وزارت ارشاد هم نیست. برخی ازاین تصمیمات جنبه حكومتی دارد اما طرح مسأله میتواند از وظایف شما باشد. به عنوان مثال چرا نباید شبكههای ماهوارهای داشته باشیم كه به تولید برنامه با معیارهای جمهوری اسلامی بپردازیم؟ یعنی این جسارت در حوزه فرهنگی وجود دارد كه بیاییم بگوییم به شبكههای ماهوارهای با این شرایط نیاز داریم و با منطق و ایجاد بسترها و مستندات قانونی اجازه دهیم گروهها وافراد شناسنامهدار بروند و شبكههای ماهوارهای راه انداخته و به تولید محتوا بپردازند و انفعالی عمل نكنیم؟
آیا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم برای اصلاح قانون ممنوعیت بکارگیری تجهیزات دریافت از ماهواره فقط طرح موضوع کرده است و یا پیشقدم هم خواهد شد؟
امیر عباس تقی پور
مرداد ۹۵