به گزارش بولتن نیوز؛ قصه ،قصه رامین رضاییان یا فلان بازیکن نیست.قصه دردی است به رنگ عشق که هر روز رنگ می بازد.حالا این بار ماجرای رضاییان بهانه ای شده تا دوباره عشق های پوشالی فوتبالی ها مطرح شود،عشق هایی که با چند میلیون پول نقد رنگ می بازد و عشق هایی که....
" بازیکن راه آهن بود, ستاره شون بود و ملی پوش هم, یه روز قرار شد رسانه ورزش بازی کنه با تیم مربیای راه آهن, تیم خوبی بودن, معمارزاده, حسین معمار، کرمانی مقدم و ... یار کم داشتیم, رامین هم باهاشون بود و اومد با ما, وسط تیم ما شد با اون, وسط تیم اونا هم مرتضی کرمانی, باهم کل داشتن, اقامرتضی بدن میذاشت و اجازه نمیداد رامین ازش توپ بگیره, انگار نه انگار بیست سی سال پیش بازی میکرد, جالب بود برام که با این سن و سال و این اضافه وزن هنوزم باج نمیده به ستاره های امروزی که خیلی فرق دارن با ستاره های اون دوران.
رامین بازیکن خوبیه, فصل قبل جزو بهترینای لیگ بود ولی مثل هشتاد درصد ستاره های امروزی همونقدر که خوب بازی میکنه خوب هم بلوف میزنه و از عشقی میگه که وجود خارجی نداره, میگه دنبال پول نیست و حاضره از قراردادش کم کنن بدن واسه بلیط تماشاگرا ولی ته فصل واسه بیست درصد تیمشو میپیچه و میره و جواب تماسای باشگاه و مربیاشو نمیده, مثل اون مدافعی که قلبای قرمزش یهو آبی شد یا اون گلری که عشق آبی بود ولی شانسی نداشت و یهو یادش افتاد عاشق قرمزه
این وسط هواداره که خسته نمیشه از سیاه بازی این جماعت, هواداری که باور نمیکنه تا بوده همین بوده, باور نمیکنه ممکن بود امروز فرهاد اسطوره قرمزا باشه و آق کریم مایه افتخار آبیا! خلاصه که کسی حق نداره به بازیکن بگه باید بمونی و نری از تیم, ولی فقط یاد بگیریم سیاه کسی نشیم چون بعیده این ستاره های عاشق، دست از سیاهبازی بردارن، همونا که از غم بزرگ هادی گفتن و حال نداشتن واسه چهلمش تا دیار خودشونم برن، یا اونایی که شدن اسوه تعصب ولی تا جایگاهشون به خطر افتاد شدن طراح پشت پرده اعتصاب! کاش سیاه نشیم یاد دیالوگ بی نظیر فرخ نژاد افتادم تو گشت ارشاد؛ گرگ هم شد بشین ولی جون هرچی مرده گوسفند نباشید تو زندگیتون! "
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com