گروه فرهنگ و هنر: امروز - چهارم اردیبهشت ماه - سالگرد تاسیس رادیو در ایران است و جملات بالا بخشی از صحبتهای مریم نشیبی، گوینده پیشکسوت صداست که شنوندگان امروز و دیروز رادیو او را بیشتر با برنامه «شب بخیر کوچولو» میشناسند.
به گزارش بولتن نیوز، مریم نشیبی 38 سال است که در رادیو کار میکند و بعد از این همه سال هنوز هم دلبستگیاش همان عشق و علاقه قدیم است و وقتی اسم رادیو میآید از صمیم قلب میگوید که عاشق رادیو است.
این گوینده و دوبلور پیشکسوت رادیو و تلویزیون در ابتدا از عشق و علاقهاش به رادیو میگوید: رادیو واقعا عشق است. هر کس که وارد رادیو میشود میداند که در آن از لحاظ مالی خبری نیست، به ویژه سالهای اول که دریافتیها رقم ناچیزی است. کسی که در رادیو کار میکند عاشق است، علیرغم اینکه میداند اینجا جایی نیست که فردا صاحب امکانات شود. محیط رادیو از قدیم خیلی متفاوت بوده است.
رادیو مثل مادر استنشیبی با اعتقاد بر اینکه رادیو یک پدیده است، به اهمیت وجود این وسیلهی با ارزش در میان مردم اشاره میکند و میگوید: تولد رادیو را ابتدا باید به خود «مارکونی» (مخترع رادیو) تبریک گفت. روحش شاد که ما را از این نعمت بهرهمند ساخت در عین حال خوشحالیم که بسیاری از عزیزان از طریق رادیو اوقات فراغت خوشی را دارند و از این رسانه قدیمی کسب اطلاعات میکنند. از طرفی به همه همکاران بزرگوار و مسوولان رادیو این روز را تبریک میگویم. امیدوارم رادیو در آیندهای نزدیک جایگاه واقعی خودش را پیدا کند.
وی در ادامه در توصیف بیشتر رادیو اظهار میکند: رادیو تنها جایگاهی است که شاید آدم را از نظر روحی و کمبودهای عاطفی تامین کند؛ چراکه از نظر من رادیو فضایی است که همچون یک مادر تولید عشق میکند و همه همکاران رادیو عاشقانه در آن خدمت میکنند. اکنون میخواهم بگویم از رادیو مثل ناموسم دفاع میکنم و هیچکس اجازه ندارد نزد من از رادیو بد بگوید.
وقتی از او درباره کار در دوبله میپرسیم، توضیح میدهد: من در کار دوبله هم کار نریشن انجام میدهم ولی صدایم از دهان هنرمندی بیرون نمیآید و فقط نریتور هستم. در این زمینه برخی معتقدند همه افراد نمیتوانند نریتور باشند، یعنی دقیقا باید بتواند تصاویر را به همان شیوایی منتقل کند، مثل معلم؛ به نظرم معلمی موفق است که بیانی داشته باشد تا بتواند مطالب را در ذهن بچه جایگزین کند.
نشیبی در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر اینکه آیا تا به حال وسوسه نشدید دوبلور یک شخصیت معروف شوید؟ با گفتن کلمه خیر خاطرنشان میکند: من زمانی که دانشجو بودم واحد دوبلاژ یک فراخوان داد که من آن زمان پیگیر شدم و اتفاقا میان بسیاری از افراد موفق شدم و کلاسهایش را هم رفتم. آن زمان فیلمها خیلی باز بود و نوع فیلمها و ارتباط میان هنرپیشهها در دوبله فیلمها به نوعی بود که من شخصا از نظر اخلاقی نمیتوانستم تحمل کنم و با روحیهام سازگار نبود، به همین خاطر گفتم من فقط کارتون کار میکنم که به آنجا هم نرسید و دلم را زد و دوبله را رها کردم. بعد از مدتی زمانی که مجددا به دوبله آمدم همه میگفتند چرا زودتر از اینها نیامدی.
وی در ادامه همین صحبتهایش به حضور در تلویزیون و دیده شدن چهرهاش به عنوان گوینده «شب بخیر کوچولو» اشاره میکند و در همین راستا به پرسشی مبنی بر اینکه حضور همزمان هنرمندان در رادیو و تلویزیون چه خللی را میتواند در ذهنیت مخاطب و سابقه هنرمند ایجاد کند؟ پاسخ میدهد.
او یادآور میشود: از سالها پیش شبکه دو خیلی از من درخواست میکرد که یک «شب بخیر کوچولو»ی تلویزیونی هم داشته باشم که من زمانی که این موضوع را با آقای خجسته (معاون اسبق صدا) مطرح کردم ایشان با کمال ادب و احترام به من گفتند به شما نه گفتن خیلی برایم سخت است اما به نظرم این کار درست نیست؛ بنابراین آقای خجسته هم خیلی با این اتفاق مخالف بود که من «شب بخیر کوچولو» را با تصویر اجرا کنم؛ چراکه معتقد بودند مردم از طریق رادیو یک تصویر ذهنی در فضای مجازیشان و در واقع یک فضای کارتونی از گویندگان رادیو دارند و وقتی یک دفعه این گوینده را در صفحه تلویزیون میبینند آن تصویر ذهنی بر هم میریزد و این کار درستی نیست.
نشیبی سپس با تاکید بر اینکه هر فردی باید در همان جایگاه خودش فعالیت کند، بیان میکند: این حرف آقای خجسته که به من گفت «بچهها از مریم نشیبی در خیال خود یک تصویر کارتونی ساختهاند و اگر آن را ببینند تصویر ذهنیشان خراب میشود» برایم فیتیله شد و در گوشم ماند؛ ضمن اینکه همیشه برای ایشان احترام قائل بودم و علیرغم اینکه این کار برایم درآمدزایی بالایی داشت قبول نکردم؛ چراکه حرف آقای خجسته عین واقعیت است. من فقط دو برنامه تلویزیونی داشتم که اجرا کردم. «صداهای ماندگار» سال 75 بود که آن سال هم در مطبوعات اول شد. این برنامه در مورد هنر دوبلاژ بود. یک برنامه دیگر هم در تلویزیون داشتم که در آن بزرگترین مشاهیر دنیا را معرفی میکردیم. این برنامه هم متعلق به شبکه دو بود. «روز نوروز» هم عنوان دیگری از برنامههایی است که در تلویزیون اجرا کردم. این برنامه که به نویسندگی استاد علی معلم دامغانی و تهیهکنندگی آقایان لطفی و اردلان تهیه شد، متعلق به سال 75 یا 76 بود که یک برنامه عیدانه بود و در نوع خودش بینظیر بود و برنده شد. من اصولا مقابل دوربین خیلی راحتتر هستم تا در مقابل میکروفن و حتی الان هم گاهی دوستان مرا به برنامههای تلویزیونی دعوت میکنند اما قبول نمیکنم.
همه میگویند باید بازیگر شوی اما ...این گوینده با سابقه رادیو در پی همین صحبتهایش درباره پیشنهادهای بازیگریاش هم توضیح میدهد: در فیلم «ماه منیر» که خانم فاطمه گودرزی نقش عمه بروجردی را در آن بازی میکرد، اول قرار بود من بازی کنم و از همان اول گفته بودند که این نقش برای من نوشته شده است اما من قبول نکردم و حتی از دستم ناراحت هم شدند تا اینکه خانم گودرزی را برای این نقش انتخاب کردند. مدتها بعد هم که خانم مرضیه برومند اتفاقی مرا در تالار وحدت دید، به من گفت دنبال سوژهای میگردم که دوست دارم شما باشی اما من باز هم قبول نکردم. همه به من میگویند باید بازیگر هم میشدم اما خودم قبول نکردم. از طرفی برای بازی در فیلم سینمایی «لیلا»ی داریوش مهرجویی از طریق آقای شریفینیا دعوت به کار شدم اما بازهم نپذیرفتم؛ چراکه معتقدم اصلا برای این کار ساخته نشدم.
مریم نشیبی در بخشی دیگر از گفتوگوی خود نظرش را دربارهی استفاده از صدای گویندگان و دوبلورها در تیزرهای تبلیغاتی و اینکه آیا این کار درست است؟ اینگونه ارائه میدهد: به اعتقاد من هر هنرمندی هر طور که دلش بخواهد زندگی میکند. هر کس در هر زمینهای نظری دارد. من چون در درجه اول معلم هستم و در مرحله بعد یک گویندهام، دست و بالم کمی بسته است از جهت اینکه خیلی کارها ممکن است برایم کسب درآمد بیشتری داشته باشد ولی چون مخاطب من بچه است و در برنامهای تحت عنوان «گلبانگ» مخاطبانم به من اعتماد دارند نمیشود به هر قیمتی جایگاهم را تغییر بدهم.
وی در همین راستا ادامه میدهد: من در برنامه «گلبانگ» و «شب بخیر کوچولو» جایگاه وزینی دارم و این جایگاه را مردم به من دادند و خدا را شاکرم که از من تصویر ناخوشایندی در ذهن ندارند. من خودم مخالف این کارها هستم. اصلا به نظرم این کار هم یک هنر میخواهد. اینکه من از چه شیوهای برای فروش فلان جنس استفاده کنم، یک هنر است. من این هنر را در خودم نمیبینم، پس دنبال این کار هم نمیروم. در این زمینه اعتقادم این است عزیزانی که به کار تبلیغ میروند باید در همان نوع فعالیت بمانند که مردم به آن دلیل آنها را بخواهند و اعتبارشان را فقط در همان حیطه حفظ کنند. یادش بخیر بهروز رضوی اولین کسی بود که اسم مرا از طریق میکروفن رادیو گفت و آن لحظه من عرش را سیر میکردم و خیلی برایم عزیز و قشنگ بود.
گوینده «شب بخیر کوچولو» در ادامه به برنامه قدیمی «گلبانگ» اشاره میکند و توضیحاتی را درباره این برنامه یادآور میشود.
او میگوید: برنامه «گلبانگ» که از سال 75 تا به حال از رادیو در حال پخش است، پیش از این جمعهها به مدت یک ساعت پخش میشد و در حال حاضر این برنامه هر روز به مدت نیم ساعت پخش میشود و در این سالها الحمدالله بدون وقفه پیش رفته است؛ این در حالی است که قرار بود این برنامه را کلا قطع کنند. اکنون آنچه که واقعا دوست دارم اتفاق بیفتد این است که «گلبانگ» مثل سابق یکساعته شود. به دلیل اینکه روزهای جمعه به حضرت صاحب زمان(عج) اختصاص دارد، ما در این برنامه یک ربع ابتدایی را به حضرت مهدی (عج) اختصاص میدادیم و سپس پیامها و آهنگهای دلخواه مردم را پخش میکردیم.
نشیبی در عین حال به جذابیتهای برنامه «گلبانگ» اشاره میکند و میگوید: این برنامه به قدری برای مردم جذاب است که از همه نقاط این کشور و در هر شرایطی با برنامه ما تماس میگیرند و اظهار رضایت میکنند. گاه چوپانی از روستا با ما تماس میگیرد و میگوید که با موبایلش در حال گوش دادن «گلبانگ» است، درخواست پخش فلان آهنگ را میدهد و یا عزیز دیگری که در حال کشاورزی است و رادیواش را به شاخ و برگ درخت آویزان کرده، تماس میگیرد و میگوید فلان آهنگ را برایم پخش کنید. همچنین به عنوان مثال جانباز عزیز مملکتمان تماس میگیرد و میگوید وقتی برنامه «گلبانگ» را گوش میدهم و حتی تکرار آنرا دنبال میکنم، میزان داروی مصرفیام کم میشود و آرام میشوم. در نهایت همه این حرفها تعریف از خود نیست بلکه دریافتهای مردم است که به دستمان میرسد.
مجری برنامه قدیمی «گلبانگ» سپس خاطرنشان می کند: من در مقام پاسخگو این خواستههای مردم را مینوازم، همچنان که دوست دارم نواخته شوم. من مردم را خیلی دوست دارم و نمیتوانم نسبت به دغدغههایشان بیتفاوت باشم.
وی در ادامه همین بحث درباره اینکه چقدر لزوم حمایت مدیران از برنامههای قدیمی رادیو وجود دارد؟ اظهار میکند: زمانی که مهندس احمدپور مدیریت رادیو جوان را بر عهده داشتند، خیلی موفق بودند و در حال حاضر هم که در رادیو ایران حضور دارند، پروژههای قابل توجهی را ارائه دادند و جالب اینجاست که ایشان همیشه نگران برنامه «شب بخیر کوچولو» بودند که نکند این برنامه را حذف کنند.
نشیبی یادآور میشود: برنامه «شب بخیر کوچولو» از سال 69 شروع به کار کرد. اگر روزی این برنامه را اجرا نکنم مریض میشوم. آقای احمدپور همیشه میگویند «شب بخیر کوچولو» بِرَند رادیوست و ما به آن دست نمیزنیم. خوشبختانه ایشان با همکاران رادیویی خیلی در تعامل هستند و همه از وی راضی هستند. در نهایت امیدوارم برنامههای قدیمی و مورد توجه مردم همیشه از سوی مدیران حمایت شود و دست به آنها نزنند.
دلخوری مریم نشیبی از رامبد جواناین گوینده همچنین به مطلوبیت برنامه «سلام کوچولو»ی عذرا وکیلی و «شب بخیر کوچولو»ی خودش در رادیو اشاره میکند و میگوید: خوشحالم که این دو برنامه کودک آنقدر مطلوب است که طی روزهای اخیر در برنامه «خندوانه» توسط دکتر ناصر سیمفروش که مهمان برنامه بودند، یاد شد و ایشان از علاقهشان به این دو برنامه گفتند ولی جای تاسف دارد که آقای رامبد جوان در جهت یادآوری اسامی این برنامهها به دکتر سیمفروش تعلل میکند و فقط به گفتن برنامهای که «میگه گنجشک لالا مهتاب لالا» بسنده میکند.
نشیبی توضیح میدهد: دوشنبه شب که دکتر ناصر سیمفروش مهمان «خندوانه» بودند، نام برنامههای «سلام کوچولو» و «شب بخیر کوچولو» را به خاطر نمیآورد و آقای جوان با عباراتی که در مطالب بالا اشاره کردم سعی بر یادآوری این دو برنامه کرد. ای کاش رامبد جوان کمی عرقش را نسبت به رادیو نشان می داد و همان جا از این دو برنامه به خوبی یاد میکرد و بیش از گذشته خودش را در دل مردم جا میکرد. من این برنامه را ندیدم اما به محض اینکه برنامه به پایان رسید پیامک دوستانم آغاز شد که متاسفانه رامبد جوان کمک به یادآوری برنامههای «سلام کوچولو» و «شب بخیر کوچولو» نکرد؛ در حالی که بهترین فرصت بود تا بیشتر به خودش احترام بگذارد.
او در عین حال برای نسرین آبروانی - معاون صدا - آرزوی موفقیت میکند و میگوید: میدانم اکنون سرکار خانم آبروانی کارشان بسیار سخت است، امیدوارم در راهی که پیش رو دارند موفق باشند.
گوینده «شب بخیر کوچولو» سپس دربارهی همکاری با تیم جدید این برنامه توضیح میدهد: «شب بخیر کوچولو» پیش از این به مدت 20 سال با تهیهکنندگی معصومه جدلی تولید میشد اما مدتی است با تهیهکنندگی ندا حاجی اسماعیلی تولید میشود. او با وجود سن کمی که دارد اما تهیهکننده قابل و کارآمدی است.
این گوینده پیشکسوت رادیو نظرش را دربارهی ادغام شبکههای رادیویی که مدتی پیش اتفاق افتاد ارائه میدهد.
وی در این زمینه توضیح میدهد: رادیو 25 شبکه داشت که ما در این شبکهها عزیزانی را در طول روز میدیدیم و از این بابت برایم خیلی سخت است که تعدادی از آنها را دیگر نمیبینیم؛ چراکه تعدادی از آنها بازنشسته شدهاند و باید میرفتند و عدهای هم بازنشسته بودند اما مشغول به کار بودند اما با توجه به تصمیمگیریهای مسوولان جدید اینگونه تصمیم گرفته شد که از این پس به کیفیت کارها اضافه شود و کیفیت فدای کمیت نشود، بر این اساس خیلی از شبکههای رادیو که احساس میشد شاید شنونده قابل قبولی نداشته باشند و شاید نیروی اضافی جذب آنها شده باشد ادغام شدند؛ ضمن اینکه امکانات درآمدی سازمان صداوسیما هم در حدی نیست که بتواند همه را راضی نگه دارد. بسیاری از همکاران ما هنوز رسمی نشدهاند و قراردادی هم نیستند.
او ادامه میدهد: با آمدن آقای سرافراز به سازمان صداوسیما تصمیم بر این بود که سازمان کمی کوچک شود. یکسری از شبکهها بود که من خوشحال بودم دوستان ما از آنجا نان میخورند، نوش جانشان، به کسی چه ربطی دارد؟ ولی یکسری شبکهها فقط باز شده بود که یکسریها جذب شوند. در حال حاضر در تلویزیون هم نیروها خیلی کم شدهاند. طبیعتا با این اتفاق من شخصا خیلی اذیت شدم اما سیاستی بود که اعمال شد.
ضعف رادیو کجاست؟ نشیبی در پایان در پاسخ به اینکه ضعف رادیو را در کجا میبیند؟ اظهار میکند: به نظرم باید میان مسوولان رادیو و اهالی این رسانه تعامل خیلی بیشتری باشد؛ به عنوان مثال من هنوز آقای سرافراز را ندیدم. طبیعتا با دیدن مدیران ممکن است چهار نکته قابل توجه و مثبت به آنها بگویم که به نفعشان است و در عین حال چهار مورد انتقادی هم بشمارم که سازنده است. من با توجه به سن و سالی که دارم میتوانم تجربیاتم را منتقل کنم. معاونت صدا آنقدر کارهای در حاشیه دارد که شاید نرسند در هفته و در ماه نظرخواهی و با همکاران رادیو ملاقات کنند. من به عنوان گله و انتقاد دلم میخواهد توجه به همکاران رادیو در اولویت کارشان باشد؛ چراکه به قول قدیمیها هر سری یک عقلی دارد. همکاران ما خیلی مایل به دیدن مسوولان هستند تا نکات قابل توجه و سازنده را به عنوان سوژه مطرح کنند، شاید باری هم از دوش مسوولان برداشته شود.
وی در پایان برای همه رادیوییها آرزوی موفقیت و سلامتی میکند.مریم نشیبی 13 اردیبهشت ماه سال 1325 متولد شد. او لیسانس جغرافیای اقتصادی دارد و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۷۴ دبیر دبیرستان بوده و کار گویندگی در رادیو و تلویزیون را از ابتدای سال ۱۳۵۷ آغاز کرده است.