به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:
پرده اولدر پی سفر حاکم کهنسال عربستان به مصر ،رسانه های پرشمار سعودی خبر توافق مصر و عربستان بر سر ساخت پل میان دو کشور و از طریق دو جزیره تیران و صنافیر را بزرگترین راه آورد سفر شاه سعودی به مصر قلمداد کرده و بارها روی این نکته تاکید کردند که حاکم مصر درخواست کرده این پل به نام ملک سلمان نامگذاری شود .
این توافق زمانی برای رسانه های سعودی هیجان بیشتری یافت که اعلام شد مصر با امضای توافقنامهای، مالکیت دو جزیره تیران وصنافیر را متعلق به عربستان دانسته است. آنگاه آشکار شد دلیل شادمانی سعودی ها نه به خاطر ایجاد پل و نامگذاری آن به اسم پادشاه سعودی است، بلکه بخاطر رسمیت یافتن تعلق جزایر ارزشمند یاد شده در دهانه خلیج عقبه به عربستان است. هر چند رسانه های عربستانی این توافقات قابل توجه را نتیجه نزدیکی دوکشور و روابط برادرانه دانستند ، اما افشای هبه چهار میلیارد دلاری عربستان همزمان با سفر پادشاه نشان داد برادری میان بزرگان عرب معنای خاص دارد ومصری ها بیش از آن که که عاشق برادری سعودی ها باشند رفیق بند کیف آنها هستند و برای همین در اولین گام دستور سعودی ها مبنی بر قطع شبکه المنار از روی ماهواره نایل ست را اطاعت کردهاند.
پرده دوم: هنوز پادشاه سعودی مشغول دیدارهای برادرانه!! با سران مصر بود که کوتاه آمدن حاکم این کشور از حاکمیت جزایر تیران وصنافیر ، صدای مصری ها را درآورد . آنچه در رسانهها بذل و بخشش عبدالفتاح السیسی خوانده میشد آنقدر بزرگ بود که رسانه ها وشخصیت هایی که توان عرض اندام وجرات سخن گفتن داشتند هر کدام به نوعی به این واگذاری بزرگ اعتراض کردند. سرانجام با اوجگیری مخالفت های مردمی و رسانهای در مصر، وزیر خارجه عربستان که چندان هم در رعایت عرف سیاستمداری خوشسابقه نیست، ظرف حاوی تحفه را یکباره برگرداند تا صدای اعتراض مصری ها بیش از پیش در آید. او گفت که دو جزیره تیران وصنافیر از ابتدا متعلق به عربستان بوده وتوافق صورت گرفته فقط تاکیدی بر مستندات گذشته است.
این اظهار نظر جناب الجبیر شاید برای داغ ترکردن بازار رسانهها
بود تا مردم منطقه فراموش کنند پیمان امضا
شده میان عربستان ومصر نمایشی بیش نیست و این دو کشور هیچکدام اختیاری در بده بستان
جزایر یاد شده ندارند. نگاهی به نقشه جغرافیایی منطقه و مطالعه تاریخ معاصر آن نشان
می دهد هر گونه استفاده از این دو جزیره بدون رضایت رژیم صهیونیستی امکان پذیرنیست.
هرچند عربستان درگذشته ادعای مالکیت بر دو جزیره
یاد شده را داشته اما در عمل تحت کنترل مصر بوده تا اینکه درجنگ1967همراه با
صحرای سینا به اشغال صهیونیست ها درآمده . ولی پس از توافق کمپ دیوید، اسرائیل وقتی
از صحرای سینا عقب نشینی کرد، این دو جزیره
را به جای واگذاری به مصر، به عربستان تحویل داد و مصریها جز ادعای تعلق این جزایر
به خودشان، هرگز اعتراضی به این مساله نکردند. هرچند بدین ترتیب اسرائیل خدمت بزرگی
به عربستان نمود؛ اما کنترل خویش بر این دو جزیره را هرگز از دست نداد و همواره بر
نحوه اداره این جزایر نظارت داشته و دارد. زیرا
عبور از آبهای پیرموانی این دو جزیره
برای کشتی های اسرائیلی حیاتی بوده و راه ارتباطی اسرائیل با اقیانوس هند از این آبراه
میگذرد. این بدان معنی است که هیاهوی مصری ها وسعودیها برای توافق چند گانه و تعمیق
برداری ، پوششی بر توافق پنهانی گذشته میان
این دو کشور وهم پیمان یهودی شان است.
پرده سوم: وزیر جنگ اسرائیل در گفتگو با نشریه صهیونیستی هآرتس چیزی گفت که نمایش توافقات قاهره را بر باد داد. موشه یعالون آشکارا بیان کرده که توفق بر سر دو جزیره صنافیر و تیران از مدت ها پیش میان مصر و عربستان و اسرائیل و آمریکا صورت گرفته و واگذاری این دو جزیره به سعودی ها بهای ضمانت آنها به اسرائیل در منطقه بوده است .
این سخن نشان میدهد توافق اصلی نه میان مصر و سعودی ها بلکه میان اسرائیل وسعودی ها صورت گرفته است؛ بدین
صورت که سعودی ها در برابر تضمین هایی که وزیر اسرائیلی بخشی از آن را تامین امنیت
رفت و آمد اسرائیلی ها در آبهای منطقه دانسته، این دو جزیره را از آن خود کرده اند
و تنها سوت و کف این توافق نصیب مصری ها وحاکمشان
عبدالفتاح السیسی شده است. از گفته های موشه یعالون بر میآید که توافق میان سعودی ها
و اسرائیل تنها به اینجا ختم نمی شود.
سعودی ها در برابر مالکیت بر دو جزیره یاد شده وگرفتن اجازه ساخت پل در منطقه چه امتیازات دیگری داده اند که وزیر جنگ اسرائیل از آن نام نبرده است؟ پاسخ این سوال را باید در رویدادهای گذشته جستجو کرد. شاید در لابلای اخبار مربوط به آخرین جنگ اسرائیل و فلسطینیهای غزه که رسانه ها از سکوت معنادار عربستان در برابر تجاوزات اسرائیل تعابیر متفاوتی داشتند وگاه به توافقهای پنهانی میان آنها اشاره میکردند یا در سخنان سید حسن نصرالله پس از جنگ سی و سه روزه که به حمایت برخی کشورهای عربی از اسرائیل در آن جنگ اشاره کرده بود بتوان ردی یافت.
علاوه بر اینها اقداماتی همانند همسویی دو رژیم صهیونیستی و سعودی در حمایت از تروریست ها در سوریه، هماهنگی اطلاعات و نظامی در نبرد علیه مردم یمن، آموزش نیروهای سعودی در اسرائیل و مهم تراز همه بسیج جهان عرب علیه بزرگترین دشمن اسرائیل در منطقه یعنی حزب الله و تروریست خواندن آن توسط سعودیها، میتواند از دیگر لایه های پنهان توافق میان سعودی ها با اسرائیل باشد . خبرهای پراکنده حاکی است سعودیها واسرائیل از مدت ها پیش فعالیت مشترک خود در جزیره تیران را با تشکیل فرماندهی عملیات و یگان مشترک دریایی در این ناحیه آغاز کرده اند . آیا توافق میان این دو همپیمان دیرین به همین جا ختم میشود؟ آیا منطقه بیش از این توان پرداخت تاوان این توافق را دارد؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com