افزایش اسلام هراسی اسباب و دلایل

گروه بین الملل: شواهد بسیاری بر افزایش اسلام هراسی در غرب وجود دارد. اما سوالات اساسی این است: چرا اسلام هراسی در غرب هم اکنون و بدین شکل گسترش یافته است؟ چه کسی دشمنی علیه مسلمانان را در اروپا و آمریکا از دشمنی ظاهری، به این سطح از دشمنی نگران کننده افزایش داده است؟ آیا واقعا وی به برخورد تمدن ها ایمان دارد؟ آیا اسلام هراسی برای عبور از بحران های اقتصادی وسیا سی است که غرب در حال گذراندن آنهاست؟ و یا افزایش آن تنها بازتاب تهدیدات امنیتی است که غرب با آن مواجه بوده و به سرعت نیز از بین می رود؟

به گزارش بولتن نیوز، در آمریکا بعد از اظهارات "دونالد ترامپ" نامزد کنونی جمهوری خواهان ودیگر نامزدهای جمهوری خواه ؛دشمنی علیه اسلام و مسلمین به مساله اصلی رقابت انتخابات ریاست جمهوری در این کشورتبدیل شده است. اظهارات ترامپ که مورد حمایت 40درصد از جمهوری خواهان می باشد دلیلی بر تحول اسلام هراسی از گفتمان علمی به کفتمان عمومی است . این تبدیل گفتمان بعد از سخنرانی هایی است که ترامپ سیاسون در حاشیه درآمریکا رامورد خطاب قرار داد. تا قبل از حادثه یازده سپتامبر 2011 ،سخن گفتن از اسلام هراسی تنها به مراکز پژو هشی کوچک مرتبط با کارشناشان امورامنیتی و خاورمیانه مانند "دانیل بایبس" و"استیفان امرسون" محدود می شد. این مراکز در واقع امتداد همان لابی های اسراییل یا نئومحافظه کارانی می باشند که تلاش می کنند تا افکار عمومی آمریکا را علیه اسلام و مسلمین برانگیزند. این درحالی است که تا قبل حادثه یازده سپتامبراسلام هراسی اگر هم گفتمان قوی ای بودتنها یک گفتمان حاشیه ای و به برخی از مراکزکوچک محدود می گردید.

بعد از حوادث یازده سپتامبر و در زمان ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش ،مسیحی های مذهبی وارد حزب جمهوری خواه و دولت بوش شدند. در این زمان شاهدیم که بنیادگراهای مسیحی مانند بیل گرام بیشترین حمله را علیه اسلام داشتندو برخی از افراد مشهور دررسانه های محافظه کار مانند" فاکس نیوز" و برنامه رادیویی "کرش ایمبو "نیز نقشه اسلام هراسی و ترس از اسلام و مسلمانان را ترسیم می کردند. اما در سایه گفتمان های رسمی که فاصله بسیار زیادی با گفتمان های عمومی اسلام هراسی داشت بوش در مقابله با مسیحی های مذهبی جمهوری خواه تاکید کردکه اسلام دین صلح است.

اما بعد از ریاست جمهوری اوباما چه اتفاقی افتاد؟ اگرچه گفتمان اوباما در مقایسه با گفتمان قبلی بهتر بود امامساله اسلام هراسی در زمان وی به یک معضل تبدیل شده و به بالاترین سطح نگران کننده اش رسید. دلیل افزایش اسلام هراسی اوباما نیز این بود که وی سیاستش را به جذب جمهوری خواهان تغییرداد. البته دلیلی نیز وجود نداردکه اتخاذ چنین سیاستی ظاهرا به علت برگزاری مراسم از سوی" جنبش چای " باشد.(جنبش چای یک جنبش اکثریتی است که در حزب جمهوری خواه شکل گرفته وازسویی ضد اوباما است و از سویی دیگر مخالف هرنوع طرح حمایتی از بیگانگان و اقلیت ها و هزینه های دولتی برای این گروههاست) اززمان ریاست جمهوری اوباما این جنبش در پیروزی های جمهوری خواهان در کنگره آمریکا مشارکت داشته و از نمایندگان جدید کنگره نیزکه ضد اوباما ، اقلیتها و مهاجرین بودند حمایت کردند و از این نمایندگان خواستند تا هزینه ها و برنامه های حمایتی دولت از مهاجرین و اقلیت ها را کاهش دهند.

به طور خلاصه می توان گفت که گفتمان اسلام هراسی و ضدیت با مهاجرین مسلمان و بیگانگان از تریبون های عمومی به تریبون های رسمی جمهوری خواهان تغییر کردونمایندگان جمهوری خواه کنگره آمریکا مانند "میشیل باکمان" و"پیتر کینگ" و "الان ویست "علیه مسلمانان به شکل آشکار سخنرانی های خصومت آمیز داشتند.. این نمایندگان درسخنرانی هایشان مسلمانان را دشمن آمریکایی ها و اسلام را دین خشونت معرفی نموده و از دولت می خواستند تا سیاستهایی را تصویب که از لحاظ امنیتی مسلمانان را تحت تعقیب قرار دهند. همچنین به دولت آمریکا نسبت به تصویب قوانین اسلامی هشدار و از مشارکت نمودن در کمپین های حمایت از تاسیس مساجد جدید برحذر داشتند. به گزارش رسانه ها و سازمان های آمریکایی مسلمان ، همه این شواهد مارا به چرایی ظهورپدیده ای به نام ترامپ و به کارگیری جمهوری خواهان برای سخنرانی های علیه مسلمانان در کمپین های رسمی انتخاباتی شان وگسترش تعرض به مساجد درامریکا هدایت می کند.

درنتیجه این گفتمان ها و اقدامات علیه مسلمانان ،اسلام هراسی موضوع پژوهش و بررسی مراکز پژوهشی و موسسات دانشگاهی مشهور آمریکا قرار گرفت.به عنوان مثال ،دو گزارش " مرکز پیشرفت آمریکا" با عنوان "صنعت ترس .....شبکه اسلام هراسی " تلاش می کند تا ریشه های اسلام هراسی در آمریکا وروابط آشکار میان آنها را کشف کند. همچنین د و پژوهش دیگر به دنبال آن است تا ریشه های اسلام هراسی را در ادارات سه گانه ای که در این گزارش از آنها نام برده شده آشکار نماید. این ادارات عبارتند از: 1- اداره امنیتی کارشناسان مرتبط با لابی های خاورمیانه ، اسراییل ، امنیت و تروریسم 2- اداره مسیحیان بنیادگرای افراطی و 3- محافظه کاران افراطی درون حزب جمهوری خواه . این پزوهش برروابط مالی و سازمانی میان این ادارت سه گانه و چگونگی حمایت آنان از فعالیتهاوایده های نمایندگان کلیدی کنگره آمریکا تاکید می کند. این پزوهش همچنین نقش رسانه های محافظه کار و درراس آنها "فاکس نیوز" رادر نشر افکار این اداره ها و اختصاص حجمی بیش از حجم معمولی اخبارو مطالب به آنها افشا می کند. اما سوال اینجاست که چرا این دو پژوهش درباره دلایل افزایش عمومی اسلام هراسی توضیحی نمی دهند؟ آیا ما درحال اجرا و تطبیق نظریه برخورد تمدن ها هستیم که به واسطه این نظریه غرب بنیانهای تمدنی و دینی شرق را نمی پذیرد؟

بر همین اساس،برخی از کارشناسان به بحرانهای جوامع غربی در دهه های اخیر مانند افزایش تنش های سیاسی داخلی ،کاهش تفاوت های واقعی بین چپ و راست به علت تسلط اقتصاد سرمایه داری ،کاهش تفاوت لیبرالیسم و ایده آزادی در مواجهه با لابی گری های مالی و امنیتی به اضافه بحران هالی داخلی و بحران های جنگ عراق و داعش اشاره می کنند. موسسه "راند آمریکا" در پژوهشی با عنوان"عدم تسامح در اروپای غربی "، نظر سنجی گسترده ای از هشت کشور اروپایی به عمل آورد. یکی از نتایج این نظر سنجی ، مشکل تعمیم و یکی دانستن دلایل اسلام هراسی در همه کشورهای به یک شکل است. براساس نتایج این نظر سنجی ، اسلام هراسی در این کشورها در میان جوانان و تحصیل کرده ها و افرادی که فرصت زندگی از نزدیک با بیگانگان را به مدت زیادی پیداکرده اند کاهش پیدا کرده و در مقابل کسانی که احساس می کنند با حضور بیگانگان ؛اقتصادو امنیت آنان به علت افزایش بیکاری وبروز خشونت تهدید شده افزایش پیدا کرده است. البته قابل ذکر است که اسلام هراسی به رویکردهای سیاسی افراد و ارتباط آنها با احزاب سیاسی راست گرا و محافظه کار که غالبا جهت گیر های خصومت آمیز علیه مهاجرین مانند د رخواست برای تشدید شروط مها جرت و کاهش کمکئهای اقتصادی به فقرا و اقلیت ها ی مهاجردارند مربوط می گردد.

به نظر می رسد نتایج این پژوهش اسلام هراسی را با طبیعت اقلیت های مسلمان د رغرب به عنوان اقلیتی مستضعف و با سازماندهی و تاثیرگذاری سیاسی کمتر از سوی آنان مرتبط می داند. همچنین وجود مهاجرین دیگر که از نژادها و ادیان مختلف می باشند باعث می گردد تا نسبت به مسلمانان تبعیض نزادی صورت پذیرد زیرا که این نژادها به علت در آمیختگی با جوامع غربی و نفوذ سیاسی و رسانه ای و اقتصادی در غرب در مقایسه با مسلمانان در وضعیت بهتری قرار دارند. این تبعیض نژادی همچنین به شرایط جوامع غربی و قطب بندی های سیاسی شدید میان خودشان وکاهش نقش جریان لیبرالی در ارایه جایگزین های سیاسی و اقتصادی در مواجهه با جریان سرمایه داری راست که به ثروتمند ترشدن و امنیتی تر کردن جامعه مشغولندمربوط می شود. اسلام هراسی همچنین به بحران های اقتصادی و تهدیدات امنیتی مختلف دردردون کشورهای غربی مربوط می شود. وجود بحران ها و تهدید ها درکشورها ی غربی ،بدترین وضعیت را برای اقلیت ها و گروههای ضعیف در این کشورها به وجود می آورند.بنابراین به نظر می رسد برخورد با اسلام هراسی در غرب چالشی سخت و بزرگ باشد.. چرا که این مساله به عواملی مانند تحولات گسترده در جوامع غربی ، اقتصادبین المللی ، جنبش مهاجران ،تنش های خاورمیانه و تکامل تاریخی با وجود اقیلت های مسلمان جدیددر این جوامع ارتباط پیدا می کند.

مترجم: حبیب ساسانی