به گزارش بولتن نیوز، این نویسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، اظهار کرد: امیدوارم در سال بعد جریانی ایجاد شود که کتاب را به کالا تبدیل کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد آن وقت ما نویسندگان حرفهای خواهیم داشت؛ به این معنا که نانشان را از طریق نویسندگی به دست بیاورند. این از نظر من خوب است به علت اینکه آن نگاه روشنفکرانه را از نویسندگی واپس میزند.
او در ادامه توضیح داد: یعنی خوب است آدمها برای مخاطبانشان بنویسند، برای نان درآوردن و برای اینکه مردم را سرگرم کنند. لزومی ندارد که همواره بنویسیم که در ادبیات ماندگار شویم. تبدیل کردن کتاب به یک کالا خوانندگان بیشتری را به سوی کتاب میآورد و در نتیجه بازار نشر را گرم و از انقراض کتاب جلوگیری میکند.
سلیمانی درباره تبدیل کتاب به کالای فرهنگی اظهار کرد: مسأله بر سر این است که هر وقت یک فرد به سمت نویسندگی میرود یک پز فرهنگی میگیرد، در صورتی که کتاب هم مانند هر کالای مادی دیگری باید تولید شود و در دسترس مخاطب قرار بگیرد. در واقع نویسنده باید خودش را همچون یک نجار تولیدکننده بداند.
او با بیان اینکه «نویسنده نباید گمان کند که چیزی خیلی خیلی متمایز تولید میکند» گفت: ما این نگاه را نداریم که کتاب هم کالاست، اصولا کتاب را کالا نمیدانیم و این خیلی به بازار نشر آسیب میرساند. کتاب را هم باید یک کالای فرهنگی دید که به یکسری تقاضاها جواب میدهد.
او همچنین بیان کرد: زمانی که در غرب افراد در قطار، مترو و... کتاب میخوانند، لزوما یک کار خیلی برجسته فلسفی یا اثر خیلی شاخصی در دست ندارند. ممکن است آن فرد یک کار پلیسی یا درام عاشقانه بخواند که متأسفانه ما در ایران چنین آثاری نداریم.
بلقیس سلیمانی درباره وضعیت ادبیات در سال 94 بیان کرد: از نظر من امسال هم ادامه سالهای قبل بود. جوانها و زنها خیلی خوب کار کردند. چیزی که میتوانیم بگویم این است که متوسطها در حال حاضر خیلی زیاد هستند و به دلایلی ما امروزه ادبیاتی که ممتاز و درجه یک باشد نداریم.
او درباره دلایل نبود ادبیات ممتاز در سال 94 اظهار کرد: یکی از دلایل این امر این است که بسیاری از نویسندگان مهاجرت کردهاند و الان بازار در دست جوانها است. طبیعی است که نباید از جوانان توقع خیلی بالایی داشت. به هر حال این جوانان در حال آزمون و خطا هستند و دوران شکوفاییشان خواهد رسید.
این نویسنده در ادامه افزود: البته دلایل گوناگون دیگری هم وجود دارد. علاوهبر این ما نمیدانیم چرا در یک دوره آدمهای بزرگ ظهور میکنند و در یک دوره خاموشی رخ میدهد. انگار مادر طبیعت هیچ آدم ممتاز و درجه یکی را تولید نمیکند. در تاریخ ادبیات ما هم همینطور است.
او همچنین گفت: تاریخ ادبیات ما میگوید همیشه آدمهای شاخص وجود نداشتهاند. گاهی وقتها چند قرن طول میکشید تا یک فرد شاخص ظهور کند. نباید همیشه منتظر ماند که آدم بزرگ و شاخصی ظهور کند. شاید جامعه است که این آدمها را خلق میکند. یعنی شاید جامعه امروز در شرایطی است که تنها میتواند آدمهای متوسط تولید کند. جامعه جهانی هم به ما میگوید آدمهای متوسط در سطح هستند، در همه زمینهها و همه حوزهها.
سلیمانی با تاکید بر اینکه «نمیشود گفت ادبیات طبقه متوسط بد است» گفت: این بخشی از ادبیات ما است و خواننده خودش را پیدا کرده است. به نظر میرسد یک نوع بیتوجهی به تاریخ صورت میگیرد. جوانها و زنها خیلی در قید و بند این نیستند که در تاریخ ادبیات بمانند. بیشتر متوجه این هستند که چیزی را بنویسند تا حرفشان را به مخاطب گفته باشند. خیلی در بند این نیستند که پاسخی به تاریخ بدهند. این هم یک نوع واکنش است و نوعی از خلق به حساب میآید.
او درباره بیعلاقگی بیش از پیش مردم به کتاب در این سال بیان کرد: بیعلاقگی به کتاب اتفاقی است که در غرب هم رخ داده است. ژانرهای گوناگون بخصوص ژانرهایی که عامه مردم میتوانند بخوانند در ایران پدید نیامده است. شاید این متوسط نویسی به سمتی برود که روزگاری نویسندگانی داشته باشیم که به تقاضای مخاطب برای نوشتن سهل و ساده پاسخ بگویند.
این نویسنده، فهرست کتابهای پیشنهادی پایان سال خود را به کتابهای خارجی محدود کرد و گفت: پیشنهاد میکنم مردم کتاب «زِینی بَرَکات» به قلم جمال الغیطانی - نویسنده مصری - با ترجمه رضا عمرانی و مجموعه داستان «دیگری» از آرتور شنیتسلر با ترجمه علیاصغر حداد را که نشر ماهی منتشر کرده است بخوانند. از کارهای داخلی نام نمیبرم چون معتقدم حساسیت ایجاد میکند.
او درباره آثار در دست انتشار خود نیز گفت: چاپ اول «شب طاهره» در بازار است و رمانی به نام «مارون» را در دست تألیف دارم. مارون نام یک روستاست و داستان حول این روستا میگذرد. این کتاب به نوعی سمبلیک و استعاری است و به احتمال زیاد توسط انتشارات چشمه منتشر خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com