انتخابات؛ پویایی و باز اندیشی تبارز مشارکت فعال و ائتلافی خود ساز زنان

گروه سیاسی: در یادداشت پیش رو که شهناز زمردبخش - دکترای علوم سیاسی آن را نگاشته، آمده است: اولین و مهم ترین شاخص برای توسعه مشارکت منابع انسانی است و از آنجایی که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند از این رو نقش زنان در توسعه پایدار حائز اهمیت است؛ هرچقدر که این مشارکت دربرگیرنده کل جامعه باشد، میزان اثرگذاری مردم آن جامعه نیز بر تحولات بیشتر می‌گردد. از سوی دیگر مشارکت باید اثربخشی خود را در دست‌یابی به توسعه متوازن و پایدار بیشتر کند یعنی مشارکت گسترده مردم در تلازم با توسعه‌یافتگی معنا می باید؛ بطوریکه مشارکت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مجاورت با یکدیگر قرار می گیرند.

لذا با وقوع انقلاب اسلامی، زنان تلاش نمودند تا با برداشتن موانع موجود بر سر راه فعاليت هاي اجتماعی - سياسي، شرايط لازم را براي مشاركت در صحنه سياسي و اجتماعي كشور فراهم آورند و اين مبارزات زنان در سه بخش عمده فرهنگي، اقتصادي و سياسي تبلور پيدا كرد. حضور گسترده زنان در تظاهرات و جريان هاي مختلف سياسي قبل از پيروزي انقلاب نشان دهنده خط فكري و انديشه پوياي اين قشر جامعه براي محو نمودن استبداد و ظلم بود؛ در واقع تداوم این جریان موجب گردید مساله مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان به ویژه در نهادهای سرنوشت ساز و مهم کشور مبدل به موضوع قابل توجهی از جنس نگنتروپی گردد.

بطوریکه روندهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نشان از گریزناپذیر بودن حضور هر چه بیشتر زنان در عرصه های کلان مدیریتی و تصمیم سازی کشور دارد؛ مشارکت سیاسی زنان و حضور آگاهانه آنان در تحولات كشور میزان اثرگذاری اين قشر را در كشور نشان مي دهد که بازتابی از ضرور ت و رشد توانمندی زنان برای نقش آفرینی و مشارکت در ساحت های مختلف حیات جمعی و سپهر سیاسی کشور می باشد.

از این رو انتخابات یک امر سیاسی- اجتماعی است و حضور در اين عرصه بر آناني كه به سرنوشت كشورشان اهميت مي دهند امري ضروريتلقی می گردد و در اين ميان زنان به مثابه بخشی از اعضای فعال جامعه حق انتخاب و دخالت در امور تصميم گيري كشور را دارا می باشند؛ به بیانی دیگر انتخابات فرصت خوبی است که زنان بتوانند توسط آن آرمان‌ها و خواست‌های حقوقی و سیاسی خویش را خواستار شده و تبارز دهند و حمایت‌شان را از طریق رای و سهم‌گیری فعال و با تشخیص ضروریات و نیازهای‌شان به جهت و موضع سیاسی‌ معطوف و تمرکز دهند.

فهذا می توان نمودهای گسترش حضور زنان در عرصه های مختلف به ویژه انتخابات و شکل گیری کارزارهای ترغیب و حمایت از زنان برای مشارکت فعال در امور سیاسی، مدنی و حتی اقتصادی دید؛ لذا حضور زنان با فکر و اندیشه در انتخابات یکی از ضروریات است چرا که صِرف اراده زنان به مشارکت در عرصه های کلان تصمیم سازی به کنشگری فعالانه آنها منتهی نمی شود؛ از این رو نگاه فراجنیستی و شایسته سالاری زنان نواندیش می تواند نوعی تعادل و عقلانیت را در این ارتباط ایجاد کند؛ از همین رو توجه ویژه به ظرفیت هوشمندانه و توانمند حضور پرشور زنان پای صندوق های رای می تواند مسیر دستیابی به این مطالبات عقلانی را هموارتر سازد.

معهذا نباید خلاصه‌شدن همه فعالیت‌ها در انتخابات موجب غفلت ما از جریان‌سازی مشارکت در مقاطع دیگر می‌شود؛ بطوریکه ضعف نهاد سازی و آموزش جامع در بطن جامعه و عدم سامانه اصلاحات جامعه محور در ارتباط با زنان، تصویر زن و حق مشارکت سیاسی آن موجب پایایی نگرشی است که اساسا مخالف حضور زنان در ساختار قدرت است که حضور فعال و حداکثری در عرصه سرنوست ساز انتخابات می تواند نقطه و دور پایانی بر این عناد ها و عدوات های برآمده از فرهنگ خشونت، فرهنگ تبعیض و فرهنگ افراطی گری باشد.

در واقع نباید فراموش نمود دلیل اینکه در انتخابات بر ضرورت حضور هوشمندانه تاکید مضاعف می‌شود، ظرفیت و امکانی است که در این مقطع زمانی در اختیار زنان قرار می‌گیرد؛ بدان معنا که حضور زنان در انتخابات به عنوان یکی از اجزا های مشارکت سیاسی و از شاخص های توسعه یافتگی کشور می تواند به وفاق اجتماعی بیانجامد.

بطوریکه از چشم انداز فرهنگ سازی انگیزه هایی که تاکید بر درک و شعور سیاسی توانمند زنان دارند حضور زنان در صحنه‌هاي اجتماعي فرصت قلمداد می شود؛ در حكومتي كه بر مردم سالاري دینی حاكم است و رأی مردم یک اصل اساسی است، حضور در انتخابات در واقع اهمیت دادن به سرنوشت کشور است. در همین راستا حضور زنان در انتخابات امری ضروری است چرا که حضور در انتخابات و شركت فعال در اين عرصه سرنوشت ساز نشان دهنده شعور سیاسی زنان است كه ‌می‌توانند رای و سهم‌ خویش در انتخابات را آگاهانه اعمال کنند.

مع الوصف با توجه به آنچه عنوان شد زمانی که میزان فعالیت های اجتماعی در جامعه افزایش یابد، به همان نسبت حضور زنان در جامعه نیز افزایش می یابد. بدین ترتیب زنان رغبت بیشتری برای ورود به مسائل اجتماعی پیدا خواهند کرد، چرا که این روزها ما شاهد حضور پررنگ اما نسبی زنان در امور مختلف کشور هستیم و امید می رود شاهد حضور پررنگ تر زنان در نهاد های مهم سیاسی و تصمیم گیری زنان در آینده باشیم که احزاب و تشکل ها می توانند نقشی مهم و بسزا در جامعه پذیری و میزان مشارکت زنان در کشور داشته باشند.

کوتاه سخن اینکه اگر به حضور زنان در ادوار تاریخ نگاه کنیم دستاوردهای با ارزشی از تعامل و مشارکت آنان برجای مانده است و اميدواريم كه در انتخابات پيش رو نيز رقم مشارکت سیاسی زنان افزایش پیدا کند. بطوریکه چشم انداز مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان نگرشی توامان با استراتژی و تاکتیک با تأكید بر کیفیت به جای کمیت و دوری از مسائل حساسیت‌زا می باشد که مسلما در فرآیندهای بلند مدت و کوتاه مدت به نفع همه جامعه خواهد بود؛ در واقع تجربه انقلاب اسلامی و انتخابات نشانگر آن است که زنان نقش اساسی و به سزايي در اطلاع رسانی، برگزاری انتخابات و حضور در پای صندوق های رای دارند؛ بنابراين برای ترویج انتخابات، نقش مشارکت زنان ( مشارکت بسیج شده، مدرن و غیر مستقیم )در صدر نقش آحاد همه مردم است؛ از این سبب است که زنان می باید با حضور در فعالیت های سیاسی- اجتماعی همچون انتخابات با رویکردها و نگرش های سنخی از نوع وبالی بودن زنان، شرایط تبدیل این فضای تصلبی را به بالی برای رشد و تعالی زنان در جامعه را فراهم نمایند.