جانسون در این نوشتار بر آن است که یکی از کاربردی ترین تکنیک هایِ ساده ای را به ما بیاموزد که وارن بافت (دومین مرد ثروتمند دنیا بعد از بیل گیتس) به آن اعتقاد دارد و همواره آن را بکار گرفته است: تکنیک نه گفتن برای دستیابی به موفقیت.
این نوشتار با سوال ساده وارن بافت از خلبان خود آغاز می شود. سوالی که قطع به یقین، پاسخ آن، دغدغه بسیاری از فعالان اقتصادی هم هست. مهمترین هدفها و اولویتهای زندگی تو چیست؟
آنچه می خوانید تجربه شخصی من است از بکارگرفتن تکنیک ساده نه گفتن و تمرکز کردن بر تنها یک، دو، سه یا نهایت چهار هدف برای هر سال. تکنیکی که مرا به آدمی موفق، ثروتمند و رضایتمند مبدل کرد.
همیشه شنیدن و خواندن قصه و حکایت آدم های موفق و معروف برایم جالب بود. یکی از آن آدم ها که همیشه می خواستم درسی از او بیاموزم، وارن بافت بود. وقتی از طریق دوستی در یک نشست خصوصی موفق به دیدار وارن بافت شدم، سرانجام توانستم سوالی که همیشه در ذهنم بود را با او مطرح کنم.
از او پرسیدم چه رازی در ثروتمندتر شدن، در رشد سرمایه و دارایی ات هست؟ چه راز پنهانی داری؟ آیا می توانی رمز و رازی هم به من بیاموزی؟
شاید باورتان نشود. او فقط چند جمله کوتاه گفت: راز و تکنیک من نه گفتن و خط بطلان کشیدن بر اهداف و برنامه هایی است که احتمال می دهم امکان تحقق شان را در سال جدید ندارم.
وقتی این را شنیدم ابرو بالا انداختم. گفتم یعنی چه؟ لبخندی زد و گفت: به زبان ساده برایت شرح می دهم و برای شرح آن از مثال هم کمک می گیرم تا خودت ببینی چه قدر این تکنیکی را که می گویم ساده و عملی است.
وارن بافت این طور گفت: روزی از دوست خلبانم که از رسیدن به هدف و برنامه هایش، ناامید بود خواستم فهرستی از 25 اولویت زندگی را که دلش می خواهد در همین سال به آنها برسد برایم بنویسد. دوست خلبان من شروع کرد به نوشتن 25 هدفی که دلش می خواست همه آنها را در یکسال میلادی محقق کند.
بعد به او گفتم حالا دور 5 هدف مهم و دوست داشتنی ات خط بکش و بقیه را حذف کن. گفت نمی شود. دلم می خواهد به همه اینها برسم.
اینجا بود که یکی از کاربردی ترین تکنیک هایی را که خودم طی همه این سالها بکار گرفته ام را به او آموختم. گفتم مساله همین جاست که بسیاری از ما می خواهیم با یک دست 10 توپ را بلند کنیم. درحالی که هر دست ما تنها توان بلند کردن و حمل تنها یک یا دو توپ را دارد. این همان واقعیتی است که بسیاری از ما فراموش می کنیم.
هر سال، نو که می شود بسیاری از ما شروع می کنیم به نوشتن فهرست برنامه برای سالی که می آید. بعد با خودمان هم عهد و پیمان می بندیم که امسال همه آن را عملی کنیم. بعد می بینیم که سال تمام می شود و به آنچه می خواستیم نرسیده ایم. به دفتر یادداشت مان که نگاه می کنیم می بینیم نه، رسیدنی در کار نیست. آن همه آرزو و برنامه ای که سال پیش تعیین کرده بودیم، محقق نشده است.
همین ها حال ما را بد می کند. اندوهگین مان می کند. به همین خاطر است که می گویم کافی است هرسال فقط چهار یا پنج برنامه را هدف گذاری کنیم و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنیم. این طور، تمام هم و غم و توان مان فقط بر روی چهار پنج برنامه متمرکز می شود نه 25 برنامه ای که خودتان آخر و عاقبتش را بهتر از من می دانید.
وقتی وارن بافت این حرف را زد، شگفت زده نگاهش کردم. انگار اولین بار بود که داشتم این حرفها را می شنیدم.
حتما برای شما هم همین طور هست. حتما بسیاری از شما، مشاوران مالی خیلی
خوبی را می شناسید. اگر این طور است این تکنیک را با آنها هم مطرح کنید. ببینید
آنها که در سرمایه گذاریهای شان در بورس، موفق بوده اند، چه کسانی بوده
اند. قول می دهم آنهایی بوده اند که برای سرمایه گذاری هایشان، برنامه های
کوتاه مدت و میان مدت تعریف کرده اند و بر مبنای واقعیت و شرایط موجود
بازار، سرمایه ها را معطوف یک دو یا سه صنعت کرده اند. خوب است همین تکنیک
را همه ما در زندگی مان و امور روزمره مان هم بکار بگیریم.
مشاوران و دوستانی را می شناسم که هر 10 تا توپ را می خواهند با یک دست
بلند کنند. اینها همان آدمهایی هستند که تا پایان سال، نمی توانند حتی به
نیمی از برنامه ها و هدفها هم برسند. اینها همان دوستان همیشه شاکی و
ناراحت و ناراضی از حجم انبوهی از برنامه ها و پروژه های ناتمام هستند.
این را هم می گویم و تمام. براساس یک ضرب المثل چینی کسی که دنبال دو تا خرگوش می دود، هیچ کدام را صید نخواهد کرد. این دقیقا به همین معنا است که شما همزمان نمی توانید بر روی دو هدف متمرکز باشید. اما در عین حال می توانید به اهداف بسیاری فکر کنید و برای اینکه آنها را فراموش نکنید، را در جایی یادداشت کنید.
من هم در نهایت به شما توصیه می کنم فقط روی ٥ هدف تان متمرکز شوید و به بقیه برنامه هایتان، بگویید نه.شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com