این شب و جشن آنها مصادف میشود با حمله تکفیریها به دمشق و حرم حضرت زینب (س) که باعث میشود این خانواده شیعه به همراه همسایه اهل سنتشان از خانه به سمت محل امنی فرار کنند. مقصد آنها حرم امن حضرت زینب (س) است و در این مسیر با دو ایرانی که برای زیارت به اتفاق خانواده آمدهاند، آشنا میشوند.
"جشن تولد" ماحصل حضور یک کارگردان اهل
خطر، جسور و نترس در بحبوحه جنگهای سوریه در کانون مرکزی این درگیریها
است و میرود فیلمش را در کانون جنگهای کوچه به کوچه در زیر تیررس نیروهای
داعشی میسازد. فیلمی با ریتم تند و سریع که میتواند یک اثر خوشساخت
حادثهای – جنگی هم ارزیابی شود. با عباس لاجوردی درباره ساخت فیلمش و چالش
فیلمسازی در یک محیط جنگی گفتوگویی انجام دادهایم.
"جشن تولد" یک فیلم حادثهمحور است؟
در این فیلم حادثه و موقعیت به یک اندازه مورد توجه قرارگرفته است.
برای جذب مخاطب حادثه و اکشن یک نیاز است؟
بله، فیلم را علیرغم چالشهای موجود جانی در سوریه فیلم را به بهترین شکل
ساختیم و به طور حتم فیلم آنقدر جذاب و ریتم تند و خوبی دارد که مخاطب از
دیدنش خسته نمیشود.
در شرایط بحرانی و جنگی دمشق چگونه فیلمبرداری را انجام دادید؟
با شرایط دشواری روبهرو بودیم. در نظر بگیرید قرار است در فیلم صحنههای انفجار و درگیری درست کنیم که چند صد متر آنطرفش نیروهای تکفیری حضور دارند و به همین دلیل توجه تکفیریها به کار ما جلب شده بود و هر لحظه امکان حمله به ما وجود داشت. برای فیلمبرداری صحنههای شبانه در شب ظلمات آن منطقه ما باید نورپردازی میکردیم و کاملاً در معرض تیررس تکتیراندازهای داعشی بودیم. برای سر ایرانیها آنجا جایزه تعیین شده بود.
عباس لاجوردی
در شرایط جنگی و بحرانی سوریه برای تأمین امکانات فیلمبرداری چگونه عمل کردید و چقدر ارتش سوریه به شما در ساخت صحنههای جنگی کمک کرد؟
اغلب عوامل فنی از ایران با ما همراه بودند. مثل: علی مربی طراح صحنه، بازیگران (علیرام نورایی و احمد کاوری) و طراح جلوههای ویژه ایرانی بودند و با شجاعت در آنجا علیرغم مخاطرات کار کردند. در سکانسی که قرار بود آتشسوزی داشته باشیم آقای مربی مشغول جمعآوری لاستیک از خرابهها بود و ناگهان با بلند کردن یک لاستیک متوجه شد زیر آن بمب عملنکردهای باقی مانده است. ایشان بدون لحظهای ترس و بخواهد بگوئید من در این شرایط خطرناک جانی کار نمیکنم. مردانه پای کار تا به انتها ایستاد. همه بچههای گروه چنین روحیهای داشتند. در ضمن ارتش سوریه هم درگیر مبارزه با داعش بود و نمیشد به ما کمکی انجام بدهند. من روش کاریم در فیلمسازی خاص است. و در هر شرایط سختی کارم را انجام میدهم.
آیا از انفجارها واقعی در فیلم استفاده کردید؟
نه، جلوههای ویژه میدانی سینمایی از نوع بیخطرش بود و همه امکانات از ایران برده شده بود.
در ساختار "جشن تولد" از فیلم خاصی مشخصاً از فیلمهای هالیوودی هم الگوبرداری کردید؟
نه، من طبق الگوهای خودم کار کردم. دو سه سالی است که مدام به سوریه میروم
و تعداد زیادی مستند در این کشور ساختهام. از نزدیک با زندگی مردم سوریه و
جنگ و خونریزی در آنجا آشنا هستم و با غمهایشان هم گریه کردهام. تلاش
کردم از حس و حال مستند گونه در ساختار فیلم استفاده کنم. البته در بحث
داستانی تلاش کردم از همه عوامل مورد نیاز مثل کرین و تراولینگ و نمای
هوایی استفاده کردم و "جشن تولد" شد اولین فیلم تاریخ سوریه که از آن از
نمای هوایی استفاده شده است.
علیرام نورایی را به خاطر بدن آماده و ورزیدهاش استفاده کردید؟
ببینید چالش مهم در بحث انتخاب بازیگری این بود که بازیگران قبول کنند و با ما به سوریه بیایند. با خیلی از بازیگران سوپراستار صحبت کردم و وقتی شرایط را دیدند قبول نکردند و یا پولهای عجیبوغریب و هنگفت خواستند. علیرام نورایی بازیگر با مرام و پر دل و جراتی است و از طرفی نیاز داشتم از چهرهای استفاده کنم که ویژگیهایی قهرمانانه یک ایرانی شجاع را داشته باشد و علیرام به خوبی این ویژگی را داشت و آدم قوی و چهارشانهای است و در ضمن خیلی چابک و فرز بود. نقش مقابلش که یک فرمانده خشن و قویهیکل داعشی بود و باید بالانس بین قهرمان و ضدقهرمان باید حفظ میشد.
به نظر میرسد آدم جسوری باشید؟
من آدم جسور و البته آرمانخواهی هستم. در این دنیای پر از دروغ من وظیفه داشتم یک سری حقایق باید مطرح شود. البته هیچ ارگان فرهنگی در ابتدا از ما حمایت نکرد و فقط نصرت نوری و عباس فاتح ما را مردانه حمایت کردند و انجمن سینمای دفاع مقدس هم با پرداخت 50 میلیون تومان کمک کرد. شاید سایر دوستان اطمینان نداشتند من بتوانم در تجربه اولم چنین فیلمی را بسازم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com