گروه سیاسی: مرکز اسناد انقلاب اسلامی در آستانه ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی پروندهای با عنوان "تطهیر ناشدنی" منتشر کرد. در این پرونده رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رژیم منحوس پهلوی از 15 خرداد سال 1342 با استناد به منابع روزنامههای دوره پهلوی به صورت روزانه در پایگاه "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" منتشر خواهد شد.
21 خرداد 1342: برگزاری مراسم مذهبی در صورت سپردن تعهد در شیراز آزاد شد!
مقارن ظهر امروز اعلامیه فرمانداری نظامی شیراز و حومه انتشار یافت . در بخشی از این اطلاعیه آمده است : بدین وسیله به اطلاع عموم مسئولین مساجد و تكایا می رساند چنانچه مسئولین امر به فرمانداری نظامی مراجعه و شخصا تعهد بسپارند كه هیچ گونه بی نظمی فراهم نشود و مقررات فرمانداری نظامی كاملا رعایت گردد به آن ها اجازه داده خواهد شد كه در مساجد و تكایا به انجام فرائض دینی و مراسم مذهبی مشغول باشند. [1]
بنا بر تصمیم رژیم پهلوی، آمریكا مسئول استحصال چاه های نفت خلیج فارس شد
امروز اطلاع حاصل شد كه شركت نفت آیپاك ایران و پان آمریكن احداث لوله زیردریایی از سرچاه های نفت در خلیج فارس تا جزیره خارك را به مناقصه گذارده است و قرار است بهره برداری از این لوله ها در سال 1964 آغاز گردد .
4 چاه از شركت نفت آیپاك در اطراف جزیره خارك و در حوزه نفتی داریوش به نفت رسیده و شركت ملی نفت نیز تولید این چاه ها را تجاری شناخته و به همین مناسبت طبق قرارداد سرمایه گذاری در شركت آیپاك را آغاز كرده است .
برای شناختن نوع نفت چاه های مذكور آزمایش های لازم در آزمایشگاه ها و پالایشگاه های آمریكا صورت گرفته است . [رك اطلاعات ، 21 خرداد 1342 ، صفحه 15][2]
پی نوشت ها:
[1]. رجوع كنید به روزنامه اطلاعات ، 21 خرداد 1342 ، صفحه 15.
[2]. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم آمریكا كه به قدرت جدیدی در عرصه بینالمللی تبدیل شده بود تلاش كرد تا انگلیس را به عقب براند. رقابت این دو قدرت در زمینههای متعددی از جمله تسلط بر اقتصاد منطقه در نهایت با تقسیم منابع نفتی ایران به پایان رسید. این رقابت و همكاری بعد از جنگ جهانی دوم آغاز و طی بحران ملی شدن صنعت نفت ادامه پیدا كرد. آمریكاییها با زیركی و با اتكا به قدرت فزاینده سیاسی و اقتصادی توانستند شریك انگلیس درمنابع نفتی ایران شوند. روی دیگر موضوع نفت ایران خریدهای هنگفتی است كه شاه از آمریكا داشته است. در اسناد لانه جاسوسی به دفعات به این مسئله اشاره شده است. ایران بر اساس اسناد لانه جاسوسی اهمیتی استراتژیك برای آمریكا داشته است اهمیتی كه نفوذ در اقتصاد آن را ضروری میساخت.
در یكی از این اسناد آمده است «اهمیت اولیه ایران به واسطه موقعیت كلیدیش در مجاورت اتحاد شوروی و نقش فزاینده رهبری آن در منطقه خلیج فارس و ناحیه ساحلی اقیانوس هند و موقعیتش به عنوان یكی ازتولیدكنندگان اصلی نفت در دنیا وخریدار تولیدات ایالات متحده، میباشد.»
این سند به عیان نشان از آن دارد كه ایران از جهتی به دلیل همسایگی با شوروی كه رقیب آمریكا در چپاول دنیا بوده است و از سوی دیگر به خاطر منابع نفتی سرشار برای آمریكا اهمیتی زایدالوصف داشته است.
در سند سری دیگری به تاریخ 2 ژانویه 1977 [12 دی 1355] آمده است «ما محل مناسب دیگری نداریم كه بتوانیم از خاك آن این استفادهها را كه در خاك ایران میبردیم داشته باشیم»
در بخش دیگری از این سند نقش ایران در تامین نفت غرب از جمله آمریكا و نیز رژیم صهیونیستی ستوده شده است «به هر حال ایران مقدار زیادی نفت برای آمریكا و متحدانش صادر میكند و بیش از 8 درصد نفت وارداتی ایالات متحده از ایران وارد میشود و بیش از 16 درصد نفت ایران برای اروپای غربی وتقریباً 24 درصد برای ژاپن و 70 درصد نفت اسرائیل از ایران تأمین میشود.»
در یك سند دیگر به تاریخ اردیبهشت 1357 نقش شاه در تامین منافع آمریكا در منطقه مورد تحلیل قرار گرفته و آمده است «روی هم رفته روابط ایران و آمریكا عالی است. ایران با قدرت و نفوذ فزایندهای كه دارد همواره آماده بود تا به طریقی نقش فعالتری در امور منطقه ایفا كند، تا منافع ما تأمین گردد.»
یكی از دلایلی كه حضور و نفوذ آمریكا در اقتصاد ایران را ضروری میساخت تامین امنیت رفاهی و وجودی رژیم صهیونیستی بود. در شرایطی كه كشورهای عرب منطقه در آن برهه از صادرات نفت به اسرائیل خودداری میكردند و این رژیم با بحرانی جدی روبرو بود ایران نفت اسرائیل را تامین میكرد و این مسئله از دید جاسوسان آمریكایی پنهان نمانده است. در یكی از اسناد در این زمینه آمده است «معاون شركت توسعه و تجارت نفت خلیج گفت [بررسیها نشان میدهد] درشش ماهه اول 1974 روزانه درحدود 252 هزار بشكه نفت ایران به اسرائیل میرفته است.»
در یكی دیگر از اسناد لانه جاسوسی آمده است: بخش آمریكایی كمیته تجارتی مشترك ایران و آمریكا جلسهای را در تاریخ 29 نوامبر 1978 [8 آذر 1357] در واشنگتن دیسی برگزار كرد. این جلسه با شركت نمایندگان 30 كمپانی آمریكایی كه دارای روابط و وابستگیهای تجارتی با ایران هستند صورت گرفت. بخش آمریكایی توافق نمودند كه این ناپایداری اقتصادی فعلی گذرا است و كمپانیهای آمریكایی در ایران قاطعانه از اقداماتی كه آرامش را باز گردانده و اجازه رشد و شكوفایی اقتصادی را دهد حمایت مینماید؛ در حال حاضر اجرای قراردادها با ایران بلامانع است.
بر اساس این سند «كمیته حمایت خود را از كوششهای دولت ایران برای برقراری ثبات اقتصادی ... اعلام میدارد و از هیچگونه كمكی برای رسیدن به این اهداف مهم دریغ نمیورزد.»
باید توجه داشت كه نامه فوق گزارشی مطبوعاتی است كه در اوج انقلاب نوشته شده است و بر اساس این سند آمریكا در آستانه سقوط رژیم پهلوی به فكر نجات و حفظ شاه و سر پا نگه داشتن اقتصاد وابسته ایران بوده است.
رشد سرسامآور درآمدهای نفتی و میل روزافزون شاه به خرید تسلیحات نظامی از آمریكا كه وی را به ژاندارم منطقه تبدیل میكرد یكی از ابزارهای نفوذ آمریكا در اقتصاد ایران بود. شاه نفت را بیشائبه میفروخت و در ازای آن سلاح میخرید.
مطالعه اسناد لانه جاسوسی به عیان نشان می دهد كه شاه با جدی نشان دادن خطر نفوذ شوروی در ایران به دنبال گستردهتر كردن روابط نظامی و تسلیحاتی خود با آمریكا بوده است.
در یكی از این اسناد به تاریخ 25 مرداد 1345 آمده است: شاه درصدد برآمده است كه برای خرید ارزان با آمریكا چانه بزند، اتكاء خود به آمریكا را كاهش دهد و خرید تسلیحات نظامی خود را متنوع سازد، و با این اقدام، به سوی نوعی حضور مهم و ناخوانده نظامی شوروی در زمینه تسلیحات سوق داده شده است.
در این سند با اشاره به اقتصاد شكوفای ایران كه از دلارهای نفتی ناشی میشده است آمده است: «شاه میخواهد به یك رابطه نظامی نزدیك با سودمندی متقابل با آمریكا، ادامه دهد. مدارك نشان میدهد كه در امكان حفظ انحصار آمریكا بر تسلیحات نظامی ایران باید قویاً شك و تردید نمود، مگر با ارائه شرایطی فوقالعاده جالب، سوابق همچنین نشان میدهد كه تلاشهای فراوان دیپلماتیك درجهت خنثی كردن گرایش مهم به شوروی، مؤثر و تاحدودی نیزموفقیتآمیز بوده است.»
این سند به خوبی نشان از آن دارد كه رژیم شاه از ابتدا در تلاش بوده است كه ژاندارم منطقه شود و در این راستا به خرید تسلیحات نظامی از ایالات متحده امیدهای فراوانی داشته است.
از آن جایی كه آمریكا در منطقه نوكرهای دیگری به جز شاه نیز داشته فروش گسترده و بیحساب و كتاب این سلاحها به ایران موجب نارضایتی دیگر نوكران از جمله آل سعود در عربستان و ... میشده است از اینرو آمریكا تلاش داشت كه افسار شاه را در دست خود داشته باشد و در این میان شاه به اذعان سندی كه از لانه جاسوسی به دست آمده است تلاش داشته تا به یك نمایش استقلال در سیاست خارجی دست زده و به سوی شوروی متمایل شود!
آمریكا هر چند در آن برهه توان و یا انگیزه حفظ مبادلات نظامی به صورتی كه شاه به دنبال آن بود نداشت ولی فعالیتهای دیپلماتیك بر اساس این سند باعث آن شده بود كه شاه از نزدیك شدن به شوروی خودداری كند.
در سالهای بعد از این تاریخ – 25 مرداد 1345 – روابط نظامی ایران با آمریكا گسترش پیدا كرد و این نشان از آن دارد كه ظاهرا آمریكا به این نتیجه رسیده بود كه نوكری مطمئنتر از شاه نمیتواند در منطقه داشته باشد.
در سند دیگری به تاریخ نوامبر 1976 [آبان 1355] به اهمیت استراتژیك ایران از لحاظ اقتصادی و ...برای آمریكا اشاره شده و از اینرو تقویت نظامی شاه در مقابل رقبای منطقهای مورد تصریح قرار میگیرد.
در این سند میخوانیم «ایران با چندین كشور كه به وسیله اتحاد شوروی حمایت میشوند و با سلاحهای پیچیده روسی مجهز هستند مواجه است. ایران معتقد است كه باید یك نیروی مسلح مدرن و قوی داشته باشد كه قادر باشد از صنعت نفت استراتژیك خودش دفاع كند و ثبات اقتصادی و سیاسی را برقرار نماید. قطع احتمالی نفت ایران و اثر آن بر روی ایالات متحده و متفقین یك ریسك (تهدید) اولیه است كه ایالات متحده در صورتی كه ایران برای مقابله با تهدیدات مذكور مهیا نباشد باید با آن روبرو شود»
چنانچه دیده میشود هدف آمریكا از تجهیز نظامی شاه نیز حفاظت از تاسیسات نفتی است كه برای ایالات متحده از اهمیت شایانی برخوردار است .رك امین آبادی ، سید روح الله ، انقلاب اسلامی رویای كمپانیهای آمریكایی را به باد داد ، كیهان ، 11 آبان 1394 ، صفحه 10.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com