* از ليگ برتر شروع كنيم. بعد از سالها به نظر ميرسد استقلال و پرسپوليس دوباره با هم براي قهرماني ميجنگند. اين چقدر ميتواند ليگ برتر را زيباتر كند؟
خب اول فصل كه پرسپوليس شرايط اين شكلي نداشت، كمتر كسي فكر ميكرد بتواند بالا بيايد. خود من هم واقعاً فكر نميكردم دوباره برگردد و به اينجا برسد ولي ديديم كه روز به روز اين تيم بهتر شد و الان هم جزو تيمهاي بالاي جدول است. قطعاً در نيمفصل دوم هم بهتر خواهد شد. اگر استقلال و پرسپوليس قوي باشند، شك نكنيد كه فوتبال ما هم قوي خواهد بود. شما نگاه كنيد دوران خوب فوتبال ما متعلق به زماني بوده كه اين دو تيم بهترينها بودهاند. هميشه كلي بازيكن خوب در اين تيم حضور داشتند و خيليها از استقلال و پرسپوليس لژيونر شدند. اين دو باشگاه جاي خاصي در دل مردم دارند و وقتي با هم رقابت ميكنند، جاي خوشحالي دارد. البته سپاهان، تراكتور، فولاد و تيمهاي ديگر هم تبديل به مدعيان شدهاند كه باعث شد فوتبال پيشرفت كند. به نظر من اگر مديريت فوتبال درست شود، ميتوانيم پيشرفت كنيم.
* در تمام مصاحبههايتان ميگوييد مشكل فوتبال ما مديريت است.
چون واقعيت همين است. چطور در بخشهايي از صنعت ما مجبور ميشويم مدير وارداتي داشته باشيم، چرا نبايد در فوتبال مدير وارداتي بياوريم؟ چه ايرادي دارد واقعاً؟ فوتبال كه سياست نيست، ناراحت شوند و بگويند خارجي نياوريم.
* الان مربيان خارجي با مشكلاتي روبهرو هستند، مطمئنيد مدير خارجي بياوريم خوب است؟
يكي از مشكلاتي كه در جذب مربي خارجي داريم، همين موضوع واسطههاست. متأسفانه بعضيها با رقمهايي ميآيند كه شايد قيمتشان اينقدر نباشد. اين وسط يكسري پولها جابهجا ميشود. متأسفانه اين واسطهها هستند و به جرأت ميگويم شايد به يك مربي، يك ميليارد پول داده باشيم كه 400 ميليون بيشتر نيارزد. پس 600 ميليون بقيه كجا رفته؟ رفته در جيب واسطهها. در بحث بازيكن هم اينطوري است. متأسفانه اين اتفاقها ميافتد و مديري نيست كه چنين وضعيتي را سر و سامان دهد. بخواهم مشكلات را بگويم كه ميشود يك شاهنامه. همه مشكلات و آدمهاي بد فوتبال را ميشناسند ولي تيغ رابطهها برندهتر از قانون است.
* البته اين مشكلات هيچگاه حل نميشود. اخيراً براي شما مشكل پيش آمد، آن هم به خاطر عكسي كه با يك خواننده لسآنجلسي گرفته بوديد...
اين هم ضعف مديريتي است. بين اين همه مشكل، فقط به عكس من گير دادهاند. بگذار يك واقعيت را بگويم. اگر الان دهه 70 بود و مهدي هاشمينسب آن شرايط را داشت و با خواننده لسآنجلسي عكس ميگرفت، كسي جرأت داشت اين حرفها را بزند؟ دارم واقعيت را ميگويم. آنموقع پشتم گرم بود و كسي جرأت نداشت به من گير بدهد. مورد حمايت مديران سياسي باشگاهها بودم و كسي نميتوانست چيزي بگويد ولي الان جايي نيستم. البته خدا به من اينقدر عزت داده كه حريف آقايان باشم. كاري هم نكردهام. سعي كردم طوري زندگي كنم كه نوك پيكان به سمت من نباشد ولي بابت عكسي كه گرفتم، از هيچ بنده خدايي ترسي ندارم. بهتر است جاي گير دادن به اين عكسها، فوتبال را درست كنند. فقط عكس من مشكل دارد؟ خيلي از ورزشكاران ملي در رشتههاي ديگر هستند كه عكس مبتذل ميگيرند ولي كسي نيست به آنها چيزي بگويد چون قهرمان ملي هستند. كسي جرأت نميكند به آنها حرفي بزند ولي اگر من همين عكسها را الان بگيرم، كار به جاهاي باريك ميكشد. چون ما نيستيم و باشگاهي نداريم، كسي پشتمان نيست؛ به خاطر همين در اخبار 20:30 عليهمان حرف ميزنند و نميدانم كميته اخلاق و كميته منشور، كميته تعليم و تربيت سراغ ما ميآيند و گير ميدهند. ميخواهند من را به چالش بكشانند ولي الحمدلله از هيچ بنده خدايي نميترسم، پشتم به خدا گرم است.
* البته يادمان هست كه در همان دهه 70 بودند بازيكنان تيم ملي كه با خوانندههاي معروفتر عكس گرفتند.
بله، چون پشتشان گرم بود. آنموقع ما يك طوري فوتبال بازي ميكرديم كه اگر دو روز بيرون ميمانديم، به چشم ميآمديم. من تلاش كردم واقعيتها را در جواب سؤالتان بگويم. ممكن است بعضيها نظرشان فرق كند ولي من واقعاً اعتقادم اين است. حالا اگر كسي هم ناراحت ميشود، ديگر حرفهاي من را نخواند! متأسفانه وقتي مديريت مشكل داشته باشد، ميخواهند گير بدهند. من يك عكس گرفتهام، بايد اينقدر چالش درست كنند؟ فوتبال ما كه اينقدر مشكل دارد، حالا عكس ما با فلان خواننده شده چالش اصلياش؟ خب ميدانيد حسنش اين است كه دو روز مصاحبه ميكنند و تيتر ميشوند و همان مصاحبهها را قاب ميكنند كه فردا به بچههايشان بگويند ما در فوتبال پست داشتيم! به قول معروف بگويند ما عددي بوديم براي خودمان!
* سؤال آخر هم درباره تيم اميد است. شما اميدي به صعود اين تيم به المپيك ريو داريد؟
اول از همه بگويم ما تيمهاي بهتر از اين تيم داشتيم كه حذف شدند و به المپيك نرفتند. روز اولي كه درباره تيم اميد حرف زدم نيز همين را گفتم. متأسفانه ما در فوتبال پايه، با قدرتهاي ديگر فاصله زيادي داريم. رقبا خيلي سرمايهگذاري ميكنند. از سويي شما ميبينيد كه تا روز آخر سفر تيم ملي، همه براي موفقيت اين تيم همدل نيستند. متأسفانه اين مشكل را داريم. اگر مشكلي هست، از دريچه منفي به آن نگاه ميشود. من خيلي دوست دارم اين تيم موفق شود و بعد از 40 سال به المپيك برود ولي راستش اميد زيادي به موفقيتشان ندارم!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com