گروه فرهنگی: امروزه رسانهای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است …
***
روزنامه ایران/محمود گلزاریاز نمایش بحران خانواده در سینما نهراسیمنرگس عاشوری
«استفاده از ظرفیتهای معاونتها و سازمانهای وابسته به وزارت ارشاد در جهت سیاستگذاری، حمایت و ساماندهی تولید محصولات فرهنگی خانواده محور» یکی از مهمترین رئوس حکمی بود که وزیر ارشاد دولت یازدهم در تیرماه سال 94 ابلاغ کرد. در این حکم که بر اساس آن محمود گلزاری به سمت مشاور وزیر در امور خانواده و جوانان منصوب شد همچنین بر هماهنگی و همکاری با دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی به عنوان یکی دیگر از مهمترین مأموریتهای جدید معاون مستعفی امور ساماندهی وزارت ورزش و جوانان دولت یازدهم در سمت تازهاش تأکید شده بود. شورایی که از مردادماه امسال با تأکید ویژه علی جنتی بررسی فروپاشی خانوادهها و انحطاط اخلاقی را به شکل جدی در دستور کار قرار داده است. دکتر محمود گلزاری روانشناس، استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی میگوید در این مدت در جلسات دو هفته یک بار شورای فرهنگ عمومی موضوع تحکیم خانواده به صورت جدی بررسی شده است و طبق آسیبشناسیهای انجام شده قرار است محور اصلی مشکلات احصا شده در برنامه کاری معاونتهای این وزارتخانه مورد توجه قرار بگیرد. او در گفتوگو با روزنامه ایران ضمن بازگویی کلی مشکلات این حوزه از نقشآفرینی اقدامهای فرهنگی برای گرهگشایی وضعیت موجود سخن گفت؛ وضعیتی که گلزاری معتقد است با همه مشکلات موجود هنوز به مرحله اضطرار و بحران نرسیده است.
در سالهای اخیر موضوع تحکیم خانواده به صورت جدی در مباحث فرهنگی مورد توجه قرار گرفته است و در سال جاری بر این موضوع به عنوان تکلیف اصلی شورای فرهنگ عمومی از سوی وزیر ارشاد تأکید شده است. در شرایطی که طبق اذعان برخی منابع به طور میانگین در هر سه دقیقه یک خانواده ایرانی از هم فرومیپاشد اقدامات فرهنگی چقدر میتواند در حل این بحران نقشآفرین باشد.
برای پاسخ به سؤال شما قبل از هر چیز باید تصویری درست از وضعیت موجود ارائه دهیم تا بر اساس آن بتوانیم به تبیین برنامههای فرهنگی بپردازیم؛ وضعیتی که با وجود مشکلات بسیار من نمیخواهم با لفظ بحران از آن یاد کنم. طبق بررسی ما در شورای فرهنگ عمومی چندین محور به عنوان مشکلات اصلی در مراحل شکلگیری خانواده احصا شده است که محور اصلی فعالیت این شورا در 10 ماه گذشته بوده است. طبق تقسیمبندی سازمان ثبت احوال جمعیت مجرد کشور به سه گروه تقسیم میشودگروه اول جوانان زیر 35 سال و گروه دوم افراد مجرد بین 36 تا 50 سال است که به آنها عنوان تأخیر ازدواج اطلاق میشود. گروه سوم گروه تجرد قطعی است که شامل مجردان 50 سال به بالا میشود. متأسفانه در حال حاضر حدود بیش از 5/11 میلیون نفر از جمعیت جوان ما در گروه اول قرار دارند. در این گروه تعداد دختران و پسران تقریباً برابر است اما در گروه دوم و سوم تعداد خانمها بیشتر است. ابراز تأسف من از این باب است که چون این گروه جمعیت فعال کشور است و تشکیل خانواده علاوه بر برکات فردی ثمراتی چون افزایش باروری و بالا رفتن امنیت اجتماعی و دیگر شاخصهای مثبت در اجتماع را به همراه دارد. در دل این مشکل افزایش سن ازدواج هم مطرح است. در سالهای اخیر میانگین سن ازدواج در مردان به بالاتر از 30 و در زنان به حدود 29-28 سال هم رسیده است. تمام این آمار و ارقام به مشکل دیگر یعنی مسأله مدیریت رفتار جنسی هم گره خورده است. مسأله بعدی لزوم مشاورههای قبل از ازدواج است. سامان دادن به مشاورههای قبل از ازدواج دومین بخش از دغدغه ما در روند تشکیل خانواده است البته تأکید میکنم که مقصود ما از این التزام به معنای حذف والدین نیست بلکه مثلثی است که یک رأس آن دختر و پسری است که به لحاظ رفتار، سلیقه و مسائل فکری-عقیدتی باید به تفاهم برسند و رأس دوم طبق فرهنگ ایرانی- اسلامی خانواده است.اما با وجود رضایت این دو رأس گاهی اوقات یک جوان همچنان نمیتواند تصمیم درستی اتخاذ کند چرا که لایههای عمیقتر شخصیت طرف مقابلش را نمیشناسد و در اینجا ضلع سوم این مثلث یعنی جامعه روانشناسی است که میتواند تکمیل کننده این شناخت باشد.به عنوان نمونه از همکاری مطبوعاتی مثالی بزنم ارتباط کاری بین فعالان حوزه مطبوعات موجب آشنایی و ازدواج برخی از آنها با یکدیگر شده است. اما متأسفانه چون برخی از این شناختها سطحی و گاهی احساسی بوده مثلاً ممکن است تحت تأثیر حس خوشایند از قلم همکار یا اشتراکات در زمینههای فرهنگی و هنری باشد از شناخت لایههای پایینتر شخصیتی باز میماند و بعد از مدت کوتاهی به گسستگی میانجامد. البته من چون با اهالی رسانه سر وکار دارم و تعداد قابل توجهی از آنها به جهت مسائل زندگی بهبنده رجوع میکنند از این اتفاق و جریان مطلع هستم وگر نه ممکن است در عرصههای دیگر و شغلهای دیگر چنین ازدواجهایی صورت بگیرد.
آیا آمار دقیقی از پدیده طلاق در بین مطبوعات وجود دارد؟
آنقدر هست که وزارت ارشاد را حساس کند تا چارهای بیندیشد و حمایتهای مشاورهای برای جوانان حوزه مطبوعات را در برنامههای سال 95 خود لحاظ کند. حمایتها که نباید فقط از جنس بن کتاب و کارت هدیه باشد بلکه خدمات مشاورهای هم ضروری است. این اتفاق گویای این واقعیت است که حتی دو جوان تحصیلکرده، فرهنگی و اهل علم هم در انتخاب هایشان، ممکن است اشتباه کنند و باید با مشورت روانشناسانه ویژگیهای شخصیتی و لایههای درونیتر را بشناسند. گاهی اوقات پدر و مادرها با وجود آنکه دلسوز و فهمیده هستند احساس و هیجانی برخورد میکنند و رأس سوم میتواند بین آنها تعادل ایجاد کند. اینجاست که اهمیت مشاورههای قبل از ازدواج مشخص میشود.
البته مسأله علاقهمند کردن مردم به حوزه مشاوره قبل از ازدواج قدم اول است و به نظر میرسد قدم بعدی باید سامان دادن به این حوزه باشد. آیا روانشناسان در حوزه ازدواج برنامه و پروتکل واحدی دارند؟
نخیر. من متأسفم که بگویم بسیاری از همکاران من که از تازه فارغالتحصیل شدگان این حوزه هستند وارد داستان مشاوره ازدواج میشوند در حالی که موضوع تخصصی است و نیاز به تجربه طولانیدارد. تأکید من بر مشاوره قبل از ازدواج با کارشناسانی است که تخصص لازم را دارند، با فرهنگ ایرانی- اسلامی آشنا هستند و نسخههایشان نسخههای فرهنگ دیگری نیست.علاوه بر این یکی از مشکلاتی که در روند تشکیل خانواده در شورای فرهنگ عمومی مورد توجه ویژه قرار گرفت بحث ضرورت مشاوره بعد از ازدواج است. ازدواج اگر بخواهد بالغ و سالم شود و زندگی شادابی را تجربه کند مانند یک نوزاد به سه شرط نیاز دارد. یک فرد بالغ و سالم کسی است که اولاً سالم به دنیا آمده است دوم در سالهای اول زندگی و کودکی که خیلی آسیب پذیر است بخوبی مراقبت شده و سوم اینکه هنگام ضرورت و نیاز به پزشک مراجعه کرده است. اگر میخواهیم یک ازدواج خوب و موفقی اتفاق بیفتد باید انتخاب مناسب باشد و مطمئن باشیم این فرد ورودش به دنیای متأهلها سالم است دوم اینکه باید در 5-4 سال اول مراقبت شود و سوم اینکه اگر دچار مشکل شد مراجعهاش به یک روانشناس بهنگام باشد. باید به خانوادهها آموزش دهیم همانطور که در هنگام مواجهه با بیماری و افت نکردن تب یک روزه سریع به پزشک مراجعه میکنید اگر میبینید نوزاد ازدواجتان مریض است و اختلافتان به کمتر از یک هفته ادامه پیدا میکند مطمئن باشید گذشت زمان مسأله را حل نمیکند باید به مشاور مراجعه کنید.در کلانشهری مثل تهران 50 درصد ازدواجها در کمتر از سه سال به طلاق میرسد. از سال 80 به این سو منحنی طلاقها صعودی شده و پایین هم نمیآید. داستان طلاق و نگرانیها و بحرانهای پس از آن هم که داستان مفصلی است بخصوص برای زنان. متأسفانه هر ساله حدود 15 هزار زن زیر 30سال به مطلقههای ما اضافه میشود.
این مسائل از قبل از ازدواج تا پس از ناسازگاری است. علاوه بر این مسائل فردی یکسری مسائل کلان هم در حوزه خانواده مشکل آفرین است که برای اصلاح آن بیش از هر چیز به ابزارهای فرهنگی و هنری نیاز داریم.
بله متأسفانه ما یکسری آداب و رسوم غلط داریم که بشدت دست و پا گیر هستند. همین مسأله مهریهها، جهیزیهها و... و داستان قدیمی دخالتهای مادر شوهر و مادر زن و...مشکلاتی از جنس فرهنگ است. زواید نادرست بسیاری دور ازدواج پیچیده شده است که نیاز به اصلاح دارد. <سخن عشق یکی بود ولی آوردند/ این سخنها به میان زمره نادانی چند.> یک ازدواج الهی و پاک و ساده آنقدر دورش پیرایه پیچیده شده است که در جوانها و خانوادههاوحشت ایجاد میکند. طبق آمار اعلام شده بیش از 45 درصد پسران عمده دلیل دوری از ازدواج را مشکل اشتغال عنوان کردهاند و20 درصد هزینههای بالای ازدواج؛یعنی دو سوم پسران به دلیل مسائل اقتصادی تن به ازدواج ندادهاند. الان در یک کلاس 20 نفره دانشجویان کارشناسی ارشد فقط سه دانشجو دختر ازدواج کردهاند. در این بازار تقاضای زیاد هم بالای 700 سایت غیرقانونی و مشکلدار کالاهایشان را عرضه میکنند. به شکل جدی به فعالیت این سایتها ورود کردهایم و در نشستهایی که داشتیم هیچکدام نتوانستند ما را قانع کنند که روششان علمی، اسلامی و منطقی است و برخی هم که مشکل جدی اخلاقی دارند.
شما در صحبتهایتان به مشکلات اقتصادی، اجتماعی، همسانگزینی و آداب و رسوم غلط اشاره کردید. آیا در این حوزه خلأ قانونی نداریم.
اتفاقاً بخش مهم دیگر مشکلات قانونی است. یک سری از قوانین حوزه ازدواج باید اصلاح شود.یک سری از این قوانین غیرکارشناسانه شناسایی شده است و مجلس باید به شکل جدی کار گروهی را برای اصلاح قوانین حوزه خانواده تشکیل دهد.
در هر صورت این واقعیت (طلاق) بنا بر دلایل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نداشتن آموزشهای لازم زیاد شده است هر چند که بخشی از جامعهشناسان هم آن را گذار طبیعی از سنت به مدرنیته عنوان میکنند. برای کمتر شدن آسیبهای این بحران برای کسانی که مبتلا به این مشکل هستند چه چارهای اندیشیدهاید.
بله برخی بر اساس این نظریه از روانشناسان میخواهند که خیلی وارد این حوزهها نشوند چرا که به گمان آنها مشکل طبیعی و براساس ضرورتهای اجتماعی اتفاق افتاده است. همانطور که اشاره کردید به هر دلیل طلاقها زیاد شده است و سالی هزاران مطلقه وارد جامعه میشوند که خودش یک سونامی و زلزلهای بزرگ برای ارکان خانواده و جامعه است. بخصوص برای دختران که یکباره دچار اضطراب شدید نسبت به آینده، حسرت و افسردگی شکست نسبت به گذشته میشوند. ما باید برای سامان دادن به مسائل مطلقهها فکر بکنیم. باید برنامهریزی کرد که اگر اشتباه کردهانددوباره به زندگی اول بازگردند و اگر نه، شانس ازدواج مجدد را داشته باشند.
خب تا به اینجای صحبتها، شما شمایلی کلی از وضعیت موجود ترسیم کردید و به قولی مسأله برای ما تفهیم شد. حالا برویم سراغ پاسخ آن و سؤال اول ما یعنی گرهگشایی این مسائل با رویکردهای فرهنگی. در شرایطی که سرمنشأ این مشکلات مسائل اقتصادی و اجتماعی است وزارت ارشاد و بخش فرهنگی جامعه چطور میتواند مؤثر واقع شود در رفع این مشکلات و بر خلاف اعتقاد شما این بحران؟
طبعاً مسائل اقتصادی، اشتغال و مسکن مربوط به این وزارتخانه نیست اما ما جوانهایی داریم که باوجود امکانات کامل ازدواج نمیکنند یا اگر هم ازدواج کردهاند طلاق میگیرند، پس وقتی پای اقتصاد به میان میآید و اینقدر پررنگ نیست، بار مسئولیت بر دوش حوزه فرهنگ است.یکی از مهمترین کارهایی که وزارت ارشاد البته با همکاری نهادهای فرهنگی دیگر باید انجام دهد، مسأله افزایش رغبت جوانان به ازدواج و تبیین اهمیت آن برای خانواده است. باید ترس و واهمهای که نسبت به ازدواج ایجاد شده از بین برود و برکات خانواده از نظر علمی، اسلامی و شناختی به جوانان یادآوری شود. مسئولیت وزارت ارشاد فرهنگسازی برای افزایش رغبت جوانان به ازدواج، نشان دادن بهرههای مهم یک ازدواج موفقیتآمیز و معرفی الگوهای موفق در عرصه ازدواج است البته در این حوزه به واقع بیش از وزارت ارشاد، صدا و سیما نقش دارد و همچنین دیگر رسانهها. همکاران ما در مطبوعات آمادگی دارند و این توقع هم وجود دارد که راجع به مباحث خانواده نکاتی هماهنگ و مثبت را ترویج کنند اما گاهی اوقات برخی مطبوعات ممکن است اخباری را منتشر کنند که از نظر ما اخبار سیاهی است و مردم را میترساند یابرخی مواقع برخی اخبار روزنامهها را زرد میکند چرا که نمیدانند یک واقعیت را چگونه بیان کنند. اگر مطالب خوب، قانعکننده و مطابق با فرهنگ در اختیارشان قرار بگیرد مسلماً با روشهایی که علمش را دارند آن را بخوبی به مردم انتقال خواهند داد. در همین راستا طبق توافق معاونت مطبوعاتی، قرار است بامدیران مسئول مطبوعاتی که در حوزه اجتماعی و خانواده فعال هستند، جلسات هماندیشی ماهانه داشته باشیم. برنامه دیگر حمایت از مطبوعات فعال در این حوزه است تادر بستههای سال 95 جایگاه ویژهای داشته باشند. علاوه بر این با حمایت وزیر محترم ارشاد کارگروهی با عنوان «خانواده و جوانان» متشکل از نمایندگان معاونتها و سازمانهای مختلف ارشاد از جمله مطبوعات، هنری، فرهنگی، سینمایی، کانونهای فرهنگی مساجد، معاونت قرآن و عترت و... انجمن سینماگران جوان، بنیاد فارابی و... تشکیل شده است. در حوزه معاونت فرهنگی قرار است کتابهای حوزه خانواده تشویق و ترویج شود ما به ساخت آثار فاخر موسیقایی در این حوزه نیاز داریم و همچنین به همکاریهایی در حوزه تئاتر که اتفاقاً کارهای خوبی هم شده است و با وجود انتقاداتی که در برخی رسانهها مطرح شد به هیچ عنوان تضعیف کننده خانواده نیست.در دورهای که در حوزه وزارت ورزش و جوانان مشغول فعالیت بودیم از آقای مجید انتظامی دعوت کردیم تا سمفونیای با موضوع خانواده بسازند، برآورد بودجه کردیم و تا پای قرارداد نهایی هم رفتیم اما با سنگاندازیهایی که شد به سرانجام نرسید. در حوزه معاونت قرآن و عترت هم قرار شده مؤسساتی که از این معاونت مجوز فعالیت میگیرند در حوزهترویج و تشویق و ترغیب خانواده به شکل ویژه فعالیت کنند. همچنین در بخش کانون فرهنگی مساجد مقرر شد در کارگروه مستقلی از ظرفیت مسجد و تقدس و اعتبار آن در فرهنگسازی برای حوزههای آموزش و مشاوره خانواده با همکاری روحانیت استفاده شود. در شورای فرهنگ عمومی کشور که با مدیریت وزیر محترم ارشاد و حضور حدود 30 معاون تام الاختیار دستگاههای اجتماعی- فرهنگی کشور برگزار میشود آقای جنتی تأکید داشتند که تمام مباحث شورای فرهنگ عمومی در سال 94 به موضوع خانواده اختصاص داشته باشد. بر این اساس از ابتدای سال به صورت یک هفته در میان این مباحث در شورا پیگیری میشود. کار شورای فرهنگ عمومی ایجاد هماهنگی و حساس کردن دستگاهها نسبت به خانواده است و اهتمام خوبی هم وجود دارد تنها نگرانی ما این است که متأسفانه در برنامه ششم توسعه تمرکز جدی روی این موضوع نشده است و امیدواریم سازمان برنامه و بودجه و هیأت دولت که نگاه تأکیدی بر موضوع خانواده دارند برای اختصاص بودجه در این حوزه تدبیر کنند.
همیشه سینما به عنوان یکی از مکانها یا سرگرمیهای خانوادگی شناخته شده و از سوی دیگر با توجه به اهمیتی که نهاد خانواده دارد فارغ از ژانر و نوع روایت و ساختار، اغلب فیلمهایی که بر پرده سینما به تماشا مینشینیم به خانواده و مسائل آن ارتباط دارد. در بند 2-14 از فصل اول دفترچه «رویکردها، راهبردها و سیاستهای سازمان سینمایی» که بهار 93 منتشر شد تحکیم نهاد خانواده و روابط خانوادگی و بین نسلی به عنوان یکی از اولویتهای این سازمان مطرح شده است. ارزیابی کلی شما از آثار سینمایی کشورمان با محوریت خانواده چیست؟
در حوزه سینما تصمیمهای خوبی اتخاذ شده است مسأله سینمای خانواده در طول این سالها از سوی معاونت سینمایی به شکل جدی مورد توجه قرار گرفته است و پیشنهاد دادهایم همانطور که جشنواره فیلم کودک و جشنواره فیلم نوجوان داریم جشنواره سینمای خانواده هم مدنظر قرار بگیرد.در سالهای گذشته متأسفانه فیلمهایی ساخته شد که پرداختی تلخ به موضوع خانواده داشت. خیانت و عشقهای مثلثی در آثار سینمایی در سالهای قبل زیاد شده بود. یادمان باشد یکی از تلاشهای جدیرسانههای بیگانه و بخصوص شبکههای ماهوارهای تضعیف خانواده است و با برنامه و نقشهای جدی بناست که افراد را نسبت به خانواده سست کنند؛ بیوفایی، روابط فرازناشویی و ساده گرفتن داستان طلاق تم مشترک اغلب این آثار است و ما هم نمیتوانیم این طرف همین کار را بکنیم. بله بحرانهای ما زیاد است و باید بحرانها را نشان بدهیم. ضمن اینکه نباید فیلم و سینما هم جنبه و شکل و شمایل نصیحتگونه بگیرد. باید با همان ابزار هنر و با ظرافتی هنرمندانه هر محتوایی را القا کنیم مثل فیلم «طلا و مس» که بروز بیماری و مشکل خانوادگی را در یک ارتباط عاطفی به زیبایی به تصویر کشید یا کارهای آقای میرکریمی که نگاههای مثبتی دارد و ارتباط صمیمی و زیبا و طبیعی را نشان میدهد مثل «به آهستگی» و «یک حبه قند».فضای همه فیلمها هم قرار نیست گل و بلبل باشد، مشکلات را هم میشود مطرح کرد البته با عنایت به اینکه خانواده پایدار بماند. در حوزه معاونت سینمایی قرار شده توجه به خانواده و ابعاد مثبت خانواده مورد توجه قرار بگیرد. ما در جلساتی که با دوستان سینمای جوان، مدیر عامل محترم بنیاد سینمایی فارابی و دکتر ایوبی داشتیم همگی اعلام آمادگی کردند که در سال آینده حوزه سینما در مبحث خانواده قویتر ظاهر شوند.
در صحبتهایتان به نقش شبکههای ماهوارهای اشاره کردید گرچه نمیتوان مقصر اصلی تمام مسائل اشاره شده را فعالیت این شبکهها عنوان کرد. به هر حال بر اساس مقتضیات شرایط اجتماعی و اقتصادی و همچنین فرهنگی در سالهای اخیر مسائل تازهتری مثل خیانت، ازدواج مجدد یا پنهانی به سوژه بسیاری از آثار سینمایی تبدیل شده است؛ واقعیتهای تلخ جامعه که فیلمسازان اجتماعی نمیتوانند نسبت به آن بیتفاوت باشند اما اغلب این آثار با انتقاد برخی رسانهها به بهانه هجمه به کیان خانواده و بعضاً توقیف مواجه میشوند.آیا باید به این بهانه از بیان واقعیتها چشمپوشی کرد؟
البته این اتفاق در خصوص تمام آسیبهای اجتماعی صدق میکند. باید در پرداخت به یک آسیب اجتماعی به عوامل و علائم هم اشاره کرد. ما در سادهترین طبقهبندی در پیشگیری عوامل را به سه دسته اولیه، ثانویه و سوم تقسیم میکنیم. به عنوان مثال برای جوانی که در 19 سالگی شیشه مصرف میکندعلم روانشناسی میگوید عوامل این اتفاق را باید از 5-4 سالگی جستوجو کرد، مسلماً این فرد در خانواده، محله و اجتماعش بحرانهایی داشته که او را آرام آرام مستعد کرده است. پس عوامل خطر عواملی هستند که بالقوه خیلی سالها قبل از ورود یک فرد به یک آسیب وجود دارند. اگر خطی بین آسیب و سلامت بکشیم وقتی فرد به آن سوی مرز سلامت نزدیک شود مرحله دوم است که در اینجا به جای علامت با علائم خطر سر و کار داریم و با بیتوجهی به این علائم، هشدارها و زنگ خطرها یک فرد به مرحله سوم یعنی آسیب وارد میشود که باز هم نمیتوان گفت ناامیدکننده است و آب از سر گذشته است بلکه باید تلاش زیادی بکنیم تا فردبرگردد؛ البته به جامعه سالم. کاش همانند یک راننده با تجربه که گوشش به علائم مشکوک اتومبیلاش آشناست ما پدر و مادرها بموقع صداهای مشکوک را از رفتار فرزندانمان دریافت کنیم. هفته گذشته در صفحه حوادث از خودکشی پسر نوجوانی خبر دادند که علت آنسوءاستفاده جنسی صاحب کارش عنوان شده بود؛ آزاری که حدود 6-5 ماهی گریبانگیر این جوان بوده بدون اینکه خانوادهاش متوجه تغییرات رفتاری او شوند این همان بیتوجهی به علائم خطر است. در مواجهه با چنین واقعیتهایی سینماگر خوب ما باید چه کار کند؟ دیکته کنیم که اصلاً وارد آسیبها نشود که نمیشود چرا که هنرمند چشم بینای جامعه است برای آگاهی دادن و روشن کردن ذهن مردم. آیا به لحظه غرق شدن و معضلهایی مثل خیانت ورود نکند؟ نخیرمیتواند یک شات بیاورد اما با ظرافتهای خاص بکگراندی از عوامل و علائم این خطر را بازگو کند تا خانواده و مخاطب در زمان خروج از سالنهای سینما فقط با یک خیانت و بحران روبهرو نشده باشند بلکه نسبت به عوامل این آسیب حساستر شود. به عبارت دیگرنشان دادن زمینههای شکلگیری و عوامل اولیه کاری هنرمندانه است. در همین مسأله خیانت ثابت شده است فردی که بعد از ازدواج رابطه خارج از چارچوب دارد، گذشتهای مستعد برای این امر داشته است. میتوانیم در سینما به این موضوع بپردازیم، هیجانات لازم را هم داشته باشیم اما نگاه کارشناسانه و عالمانه به این قضیه حفظ شود.
در صحبتهایتان نسبت به غفلت خانواده از علائم خطر هشدار دادید وضعیتی که پیامد واگرایی در خانواده و جامعه است. رویکرد آسیبشناسانه به دلیل قابلیتهای دراماتیک بیشتر به سوژه فیلم تبدیل شدهاند و ما کمتر شاهد فیلمی درباره خود خانواده و کارکردهای مثبت آن هستیم.اگر بخواهیم تصویر همدلانه از بافت سنتی خانواده نشان بدهیم و کارکرد اجتماعی و مثبت خانواده را یادآوری کنیم، این دعوت به همگرایی در جامعهای که به نظر میرسد مردمانش در لاک خود فرو رفتهاند و همدیگر را فراموش کردهاند چطور باید بیان شود تا تصویر باسمهای و شعاری نباشد؟
باید با توجه به اقتضائات زندگی مدرن، راه حلها را نشان دهیم و بهترین راه نشان دادن الگوهایی است که در همین زندگی مدرن زندگی موفقی دارند. متأسفانه امروزه ارتباط فامیلی خیلی کم شده است و به مفهوم اسلامی صله رحم، صله رحم سازنده نیست. در دیدگاه دینی اعلام میشود که صله رحم طول عمر را زیاد میکند اما این روایت از نوع ارتباطات امروزه ما فاصله دارد چرا که آنقدر چشم و همچشمی و نیش و کنایه وجود دارد که عمر را کم میکند. اما در همین دوره هم خویش و اقوام و آشنایانی هستند که در یک فعالیت خیرخواهانه و یا کار آموزشی و تفریحی بدون ورود به تکلفات در فضای پرتفاهم با هم مشارکت دارند. این الگوها را پیدا کنیم و به شکل واقعی و باورپذیر به مردم نشان بدهیم،در زندگی مدرن هم نشان دهیم نشودمثل داستان ترویج و تشویق به فرزندداریکه تصویری از یک خانواده 10 نفره را در حال خوردن نون و پنیر و هندوانه نشان میداد و خانواده پر جمعیت را با مفهوم فقر و نداری گره زده بود!
بر اساس مقتضیات زندگی شهری و صنعتی شاهد تحول در ساختار معیشتی و خانوادگی هستیم و تصور امروز ما از خانواده متفاوت از تصویری است که در دهه 60 از خانواده ایرانی شاهد بودیم. به اعتقاد شما چه معضلاتی ماحصل چنین تغییراتی است و باید به عنوان هشدار مورد توجه فیلمسازان و برنامهسازان صداوسیما قرار بگیرد.
یکی از اشکالات مهم در ارتباطات اجتماعی ارتباط کلامی آزاردهنده است، شوخیهای نابجا، تکهپرانی و کنایهزنی و مقایسه کردنها بیمورد و... همگی بر ارتباطات ما اثر گذاشته است. مردم جامعه ما باید یاد بگیرند که ارتباطهای غیرکلامی الزاماً هزینهبر نیست و میتوان بدون تکلفها دورهمنشینیهای سازنده داشت. یک نکته آزاردهنده این است که متأسفانه این روزها خانوادهها از هم حساب میبرند یعنی مواظب هستند حتی طلاقشان را نزدیکترینها هم باخبر نشوند برای اینکه باید منتظر طعنهزنی باشند انگار همه منتظرند اتفاق بدی بیفتد و شماتت کنند. در بروز مشکلات غریبهها را که نمیشناسیم و از خودیها هم حساب میبریم و اینگونه دائم از هم فاصله میگیریم. باید تربیت شویم که دیگران از همنشینی و ورود به خانه ما احساس آرامش و امنیت بکنند. مانند روانشناسی باشیم که مراجعهکننده آرامش و امنیت دارد و وقتی که میرود امیدوار است؛ فرمولش هم این است که ما شماتت و تحقیر نمیکنیم. حرفهایمان نه با استناد مستقیم به قرآن و حدیث است و نه تبلیغ اندیشههای خودمان
جام جم/سیروس مقدم:عوارض پولداری بیشتر از بیپولی استکافه میردامادکارگردان 61 ساله تلویزیون که محبوبیت زیادی هم بین مردم دارد، معتقد است همسرش الهام غفوری با مدیریت خوبی که در زندگی خانوادگی دارد، به او کمک کرده تا بتواند زندگی منظم و بهتری داشته باشد.
سیروس مقدم با انرژی است، به زندگی با نگاه مثبت مینگرد و برای آرامش تعریف ویژه خود را دارد. کار بخشی از زندگی اوست و شاید یکی از دلایلی که از کار لذت میبرد همین لذتی است که از کارش میبرد. با او درباره زندگی، الهام غفوری و خانواده همصحبت شدیم.
نوروز 95 اهالی پایتخت را نمیبینیم و همین غمگینمان میکند.
خود ما هم ناراحتیم؛ اما واقعیت این است که پایتخت سریالی است که باید همه چیز دست به دست هم بدهد که ساخته شود و تنها اراده ما یا مردمی که آن را دوست دارند در ساخت آن موثر نیست. مجموعهای از عوامل باید برای تولید پایتخت وجود داشته باشد که مهمترین آن قصه خوب و جذاب است که تکراری نباشد و ما هنوز به این داستان نرسیدهایم.
با پرکاری که در چند سال اخیر داشتید، چند ماهی است کار جدیدی را شروع نکردهاید و به نظر میرسد، حسابی خستگی را در کردهاید؟(با خنده) زیاد کار میکنم، میگویند چرا مقدم این قدر کار میکند! کار نمیکنم ایراد میگیرند که چرا نیستی؟ اما واقعیت این است، فاصله تقریبا طولانی برای شروع کار جدید، بیشتر به نبود فیلمنامه خوب برمیگردد. در ماههای گذشته قصهای که تیم ما را جذب کند و برایمان جالب باشد به دستمان نرسید. دلیلش این است که تیم ما معمولا قصههایی را کار میکند که در زمان خودش جذاب بوده و مردم زیادی را علاقه مند کرده است. ما تصمیم نداریم به هر قیمتی که شده، کار کنیم اما در مقابل اعتماد مردم را از دست بدهیم.
اوقات بیکاری چطور گذشت؟ خودتان راضی هستید؟چند تا از کارهایی را که فرصت انجامش را نداشتم به سرانجام رساندم. مثلا به کارهای پزشکیام رسیدم، دندانپزشکی رفتم و درمان قند خونم را پیگیری کردم.فیلم و سریال دیدم، کتاب خواندم. یکی از کارهای عقبماندهام رسیدگی به خانواده بود که در این چند ماه حسابی تلافی کردم و با آنها به سفر رفتم و در خانه در کنار آنها بودم .
چه فیلمهایی دیدید و چه کتابهایی را مطالعه کردید؟فصل اول و دوم سریال فارگو را دیدم که دوستش داشتم و به فضای کارهای من نزدیک بود. سریال بازی تاج و تخت را هم دیدم. از کتابهایی که خواندم میتوانم به خاطرات اسدالله علم و خاطرات آیتالله رفسنجانی اشاره کنم. یکی دو تا رمان هم هست که باید بخوانم.
فراغت از نظر شما چه معنایی دارد؟به نظرم فراغت یعنی استفاده از وقت به بهترین شکلی که دوست داری. ممکن است این فراغت یک ساعت بعد از کار یا شش ماه از سال باشد. برای من همان یک ساعت در روز حتی در زمان فیلمبرداری که کتاب میخوانم، فیلم میبینم و به خانوادهام میرسم بهترین اوقات فراغت است .
به نظرتان چه چیزهایی میتواند آرامش و فراغت را بر هم بزند؟یکی از آنها اخبار بد است. اخباری که صحت و سلامتش تائید نشده و به شکل شایعه و دروغ منتشر میشود و به امنیت روانی صدمه میزند. متاسفانه این روزها آن قدر این اخبار زیاد شده که نمیتوان تشخیص داد کدام درست و کدام اشتباه است .معتقدم اخبار بد، فراغت را مخدوش میکند.
برخی میگویند شرایط اقتصادی و وضعیت خوب مالی در داشتن اوقات فراغت خوب موثر است.شرایط مالی مهم است اما فراموش نکنیم اگر آرامش درونی وجود داشته باشد، با شرایط مالی نه چندان خوب هم میتوان کنار آمد. وقتی جوان بودم با یک ساندویچ، نان و پنیر و سیبزمینی پخته زندگی میکردیم ولی آرامش داشتیم؛ اما هر قدر وضعیت مالی ما بهتر شد، آرامشمان هم کمتر شد. عوارض پولداری بیشتر از بیپولی است. تمرکز روی به دست آوردن پول بیشتر، اضطراب را زیاد میکند. وقتی که جوانتر بودیم، پول کمتر و رفاه کمتری داشتیم اما راحتتر و بیدردسرتر زندگی میکردیم.
شما را میتوانیم در ردیف آدمهای خودساخته قرار دهیم؟بیوگرافی کوتاهی از زندگیام میگویم، شما ببینید در این گروه قرار میگیرم یا نه! قبل از اینکه دبیرستان را تمام کنم پدرم فوت کرد و مجبور شدم برای ادامه تحصیل کار کنم و چون دانشگاه قبول شدم باید هزینه دانشگاه را هم خودم تامین میکردم. سال 54 سیروس مقدم 19-18 ساله هم دانشگاه میرفت هم در یک شرکت گرافیکی کار میکرد و هم در سریال داییجان ناپلئون روزی 13-12 ساعت دستیاری میکرد. روی پای خود ایستادن و مستقل بودن باعث شد هم دانشگاه را به سرانجام برسانم و هم زندگی شخصی و کاریام را سر و سامان بدهم. با تلاش شبانهروزی زندگی و آیندهام را ساختم.
بچه جنوب هستید، به نظرتان اقلیم و جغرافیا روی زندگی آدمها موثر است ؟بی تاثیر نیست.در مناطق گرمسیری مانند خوزستان که 9 ماه از سال تابش خورشید و گرما وجود دارد، روزها طولانیتر است و مثلا به جای هشت ساعت کار، گاهی تا 14 ساعت هم باید کار کرد و این موضوع خود به خود فعالیت آدمها را بیشتر میکند. به دلیل گرما بیشتر مردم جنوب لاغراندام هستند و همین باعث چالاکی آنها میشود.همه اینها دست به دست هم میدهد و آدمهای این خطه را فعالتر میکند.
خیلی از مردها دوست دارند همسری مانند خانم غفوری داشته باشند که حمایتشان کند. خود شما هم خانم غفوری را به عنوان حامی پذیرفتهاید؟ درباره همسرتان این احساس را دارید؟زندگی مرا میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ قبل از ازدواج با خانم غفوری و بعد از آن! قبل ازدواج با خانم غفوری پرکار و فعال بودم اما به لحاظ رشد فکری، اجتماعی و اقتصادی اتفاق متفاوتی بعد از ازدواج با او برایم رخ داد. سیروس مقدم در برخی زمینهها تواناییهایی دارد و در بخشهایی هم احتیاج به زوج و مکمل داشت تا با حضور او نقاط ضعف به نقاط قوت تبدیل شود. مثلا من حساب و کتاب سرم نمیشود، خرج کردن و پسانداز کردن بلد نیستم و در امور اقتصادی دوراندیشی ندارم؛ اما خانم غفوری به دلیل این که درس مدیریت خوانده، همه امورات زندگیام را مدیریت میکند و به آن نظم میدهد؛ بخصوص در بخش اقتصادی. به همین دلیل بعد از ازدواج با او شرایط اقتصادی و مالیام روز به روز بهتر شد. بعد از ازدواج با خانم غفوری دیگر آن آدم ولخرج که بی حساب و کتاب پول خرج میکرد، نیستم. در بخش کار هم بزرگترین منتقدم خانم غفوری است. او به من اجازه نمیدهد هر کاری را با هر شرایطی بپذیرم؛ چون بر این باور است که همسرش باید بهترینها را کارگردانی کند، به همین دلیل بعد از مدتی به عنوان تهیهکننده در کنارم قرار گرفت. صبر و حوصله زیادی دارد آن هم با مردی که بیشترین ماههای سال را سر کار است و کمتر در خانه حضور دارد. تحمل کردن چنین مردی برای هر زنی راحت نیست، اما خانم غفوری با برنامهریزی درست شرایط بسیار خوبی را برای خانواده ما رقم زده است. به همین دلیل خدا را شاکریم که ما را کنار هم قرار داد. نه من کامل هستم نه او اما در کنار هم یکدیگر را کامل میکنیم.
شما چه کمکی به همسرتان میکنید؟ایامی که سرکار نیستم مسئولیت آشپزی را به عهده میگیرم! آشپز قابلی هستم و بهترین غذاها را برای خانوادهام آماده میکنم. البته در زمانی که فشار کار زیاد است بخصوص زمانی که کار همزمان باید به پخش هم برسد، تلاش میکنم با صبر شرایط را آرام کنم تا او بتواند کارش را بخوبی انجام بدهد.
به نظر شما خانواده چه تاثیری در زندگی آدمها دارد؟معتقدم آدمهایی که بیخانواده هستند، کسانی که شانس این را نداشته اند در کانون گرم خانواده باشند، دچار انزوای فردی میشوند که این انزوا در تصمیمگیریها و انتخاب مسیر زندگی آنها تاثیر مخربی دارد. افرادی که در کنار خانواده رشد کرده و بزرگ میشوند، آدمهای بیحاشیهتری هستند. دست کم دغدغه این را ندارند که خلأ تنهایی خود را پر کنند؛ بنابراین زندگی بهتری دارند.
طاهره آشیانی - جامجم
جام جم/«محمود وزیری» عاقبت به خیر میشود!سریال تلویزیونی «معمای شاه» در قسمت دوازدهم خود روایتگر فرازهایی از زندگی خانواده دکتر وزیری خواهد بود.
به گزارش جام جم سیما به نقل از روابط عمومی شبکه یک، در این قسمت با ورود شخصیتهای جدید به داستان، سرنوشت یکی از اعضای این خانواده مشخص میشود.
در قسمتهای گذشته بینندگان شاهد فراز و نشیبهای رابطه محمود با بازی امیریل ارجمند باشخصیت گلنار با بازی نرگس محمدی بودند.
این قسمت با تمرکز بیشتر بر بخش داستانی سریال، سرانجام این رابطه را مشخص میکند و در نهایت محمود وزیری عاقبت به خیر میشود.
همچنین از این قسمت، چند بازیگر جدید وارد سریال میشوند. احمد نجفی در نقش «تیمسار رزمآرا»، کاظم هژیر آزاد در نقش «تیمسار اعتمادی» و رز رضوی در نقش «آذر اعتمادی» برخی از بازیگران جدید معمای شاه هستند.
آغاز دوباره تصویربرداری سریال از امروزهمچنین از امروز چهارشنبه 30 دی ماه، تصویربرداری سریال معمای شاه دوباره در شهرک سینمایی غزالی از سر گرفته شد.
در این بخش، سازندگان معمای شاه با تمرکز بر مقطع تاریخی سال های 1331 و 1332 با حضور عبدالرضا اکبری در نقش «فضل الله زاهدی»، «مژگان ربانی» در نقش اشرف، نرگس محمدی، امیر یل ارجمند و...بخش هایی از سریال در لوکیشن «زورخانه شعبان جعفری» مقابل دوربین می برند.
نقش شعبان جعفری در معمای شاه توسط «نادر سلیمانی» ایفاء می شود.
این سریال۸۰ قسمتی به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی و تهیهکنندگی علی لدنی محصول گروه فیلم و سریال شبکه یک است ۸۰ بازیگر اصلی،۵۲۰ بازیگر فرعی و بیش از۵۶۰ نفر از عوامل پشت دوربین از اردیبهشت سال ۱۳۹۱ تاکنون در ساخت این اثر همکاری داشتهاند.
معمای شاه به مرور وقایع تاریخی، اجتماعی و سیاسی ایران در فاصله سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۷ همزمان با دوران پهلوی دوم میپردازد.
جوان/ جشنواره ای که مثل یک فیلم اکشن غافلگیر کننده است
نویسنده: سپیده آماده
به گزارش «جوان»، سي و چهار سال پيش در بهمن ماه سال 1361، جشنواره بينالمللي فيلم فجر به عنوان مهمترين جشنواره سينمايي ايران حيات خود را در ايران جنگزده آن روزها آغاز كرد. هرچند پيش از پيروزي انقلاب فستيوال فيلمي هر ساله در كشور برگزار ميشد اما پس از پيروزي انقلاب تا سال 61 خبري از برگزاري جشنواره در كشوري كه آن روزها مهمترين دغدغهاش جنگ بود وجود نداشت.
اين جشنواره توسط بنياد سينمايي فارابي و زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزاري خود را آغاز كرد و تا سال ۱۳۷۴ فقط به توليدات سالانه سينماي ايران ميپرداخت. از سال ۱۳۷۴ جشنواره به صورت بينالمللي برگزار شد و علاوه بر سينماي ايران، فيلمهاي خارجي هم در بخش بينالملل حضور پيدا كردند. در تمام اين سالها اما انتقادات و تعريفهاي بسيار در خصوص نحوه برگزاري جشنواره در ميان اهالي سنيما و منتقدان سينما ميشود و معمولاً داوريهاي اين رويداد سينمايي مهمترين مسئله مورد بحث اهالي سينماست.
جشنوارهاي كه مثل يك فيلم اكشن غافلگيركننده استطهماسب صلحجو در گفتوگو با «جوان» در خصوص جشنواره فيلم فجر ميگويد: جشنواره فيلم فجر مثل يك فيلم اكشن، غافلگيركننده است، من كه تا به حال از جشنواره فجر سر در نياوردم، جشنواره فيلم فجر جشنوارهاي است كه در آن اتفاقي قابل پيشبيني نيست از اين نظر كه در هر دوره به گونهاي برگزار ميشود.
وي ميافزايد: جشنواره فيلم فجر بايد همينگونه كه هست، باشد، به نظر من نبايد اين رويداد بزرگ سينمايي را مورد انتقاد قرار داد چون مهمترين رويداد سينمايي است و به اندازه سن يك جوان امروزي رشد كرده و با انتقاد كردن نبايد ارزشمندي اين جشنواره را كم كرد.
صلحجو تأكيد ميكند: همواره جشنواره با پيشبينيهاي مديرانش هماهنگ نبوده و راه خودش را رفته است و براي نسل ما اين جشنواره خيلي عزيز و محترم است چون خيلي از جوانهاي فيلمساز و بازيگر اين روزگار، اولين خاطرات جشنوارهاي خود را با همين جشنواره تجربه كردهاند.
مستغاثي: جشنواره فيلم فجر ويترين سينماي ايران استسعيد مستغاثي، ديگر منتقد رسانه هم در گفتوگو با «جوان» در خصوص بزرگترين رويداد سينمايي كشور ميگويد: جشنواره از اين جهت كه جشنوارهاي معتبر است و همچنين معتبرترين جشنواره ايران، جايگاه خاصي در دنياي سينمايي كشور دارد و هر ساله ميتواند ويتريني براي سينماي ايران باشد و بالاتر از آن جشنواره بايد به عنوان يك جشنواره اسلامي، فيلمسازان مستقل و آزاديخواه جهان را جذب كند و كانوني براي جمع شدن آنها باشد.
وي ادامه ميدهد: جشنواره بايد بيانگر گفتماني باشد كه آينده فجر انقلاب اسلامي را مشخص ميكند و آثاري در آن به نمايش در بيايد كه معرف نام اين رويداد سينمايي است، متأسفانه اين جشنواره در طول اين سي و چند دوره نتوانسته قرابتش را به گفتمان اسلامي و نامش نشان دهد و بعضاً در تضاد با موضوعيتش عمل كرده و اين نقيصهاي است كه اين جشنواره در تمام دورهها داشته است.
مستغاثي تصريح ميكند: در برخي دورهها اين تضادي كه ميان آثار جشنواره و مفهوم انقلاب اسلامي است كاهش پيدا ميكرد اما اين رفع اين نقيصه به صورت كامل انجام نشد و بعضاً سال به سال بيشتر ميشود تا آنجايي كه سال گذشته اما و اگرهايي درخصوص حذف عنوان فجر از نام جشنواره شنيده ميشد.
اين منتقد سينما اذعان ميكند: اين جشنواره ظرفيت اين را دارد كه محفلي براي اكران فيلمهايي براساس گفتمان انقلاب اسلامي باشد، فيلمهايي كه با نظام سلطه در تضاد هستند، جشنواره فجر ميتواند مأمني براي گردهمايي سينماگران مستقلي باشد كه دغدغههايي از جنس فجر و انقلاب دارند و در جهت اشاعه اين گفتمان تلاش ميكنند.
آثار جشنواره بايد معرف عنوان فجر باشندمحمدحسين نيرومند، منتقد سينما در گفتوگو با «جوان» درباره جشنواره فيلم فجر ميگويد: قضاوت ما بايد براساس گذشته باشد و چون نميدانيم جشنواره امسال چگونه برگزار ميشود، واقعيت اين است كه جشنواره ويتريني از توليدات هر سال است و در اين سالها ما با جاي خالي مجموعهاي از فيلمهاي جشنواره كه رويكردي همسو با نيازهاي جامعه ايراني و اسلامي دارند روبهرو هستيم و به واقع جشنواره ويتريني از فيلمهايي است كه بعضاً نميتوانند امكان اكران در سالنهاي سينمايي را هم داشته باشند. جشنواره، مشخصه اوليهاش را كه حضور فيلمهاي ايراني و اسلامي است از دست داده و تنها به گردهمايي براي نمايش فيلم بدل شده است.
نيرومند ادامه ميدهد: به هر حال جشنواره فيلم فجر جشن ملي سينما و جمعي است كه در آن اهالي سينما گردهم ميآيند و در روزهاي برگزاري آن قالب هنري سينما موضوع رسانه ملي ميشود و مردم به آن اهميت ميدهند و اينها نكات مثبت جشنواره است، اما بايد يادمان باشد كه بايد جشنواره فجر انقلاب اسلامي باشد.
نيرومند در اين خصوص كه جشنواره ميتواند قربانگاه برخي از فيلمها شود و فرصت اكران را براي هميشه از آنها بگيرد، تصريح ميكند: تهيهكننده و كارگردان زماني كه اعتماد كامل به فيلمشان دارند بايد اثرشان را وارد اين رقابت كنند و لزومي ندارد كسي كه ترديد دارد وارد اين جشنواره شود، اگر كار خوب باشد مسلماً با جوسازيها و جريانسازي و گروهبندي محكوم نميشود و خود اثر است كه ميتواند بيشترين دفاع را از خودش كند.
در نهايت از اظهارات منتقدان و كارشناسان سينما اينگونه ميتوان نتيجه گرفت كه جشنواره فيلم فجر بهرغم همه اما و اگرهايي كه هر ساله در خصوص شيوه برگزارياش دارد، مهمترين گردهمايي سينمايي كشور است كه بايد از سوي تمام اقشار هنري و سينمايي مورد حمايت قرار بگيرد
حمایت/ فرهنگسرای بهمن میزبان همایش «سروسهی»همایش «سرو سهی»، یادواره بزرگداشت شهید احمد سوداگر و 40 شهید شاخص دزفول در دوران دفاع مقدس، با حضور دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و فرمانده سپاه خوزستان در دوران دفاع مقدس روز پنجشنبه در فرهنگسرای بهمن تهران برگزار میشود.
به گزارش «حمایت»، «مهدی محمدباقری» مدیرکل امور ایثارگران شهرداری تهران، در نشست خبری با خبرنگاران با اشاره به برگزاری همایش «سرو سهی» اظهارکرد: شهید احمد سوداگر از فرماندهان سابق سپاه محمد رسولالله(ص) تهران و تا پیش از شهادت، عضو هیات مدیره باغ موزه دفاع مقدس بوده و از این جهت بنا شد تا یادواره این شهید بزرگوار در تهران برگزار شود؛ همچنین از آنجایی که ایشان متولد دزفول بودند، تصمیم گرفته شد تا در کنار ایشان از خانوادههای 40 شهید شاخص دزفول نیز تجلیل شود.وی ادامه داد: در این همایش همچنین خانواده شهدای شهرداری تهران میزبان خانواده شهدای دزفولی خواهند بود و از این منظر، پیشبینی میشود بیش از 2 هزار نفر در این همایش حضور داشته باشند.مدیرکل امور ایثارگران شهرداری تهران همچنین در بخش دیگری از این نشست با انتقاد از عدم توجه دولت به موضوع ایثارگران در برنامه ششم توسعه تصریح کرد: لایحه برنامه ششم توسعه در حالی تقدیم مجلس شده که هیچ کدام از 37 بند مربوط به این لایحه، حتی یک بار هم کلمه ایثارگران قید نشده است.باقری افزود: شاید جنگ سالهاست که تمام شده است اما ایثارگران که تمام نشدهاند و در شرایطی که همچنان بسیاری از جانبازان اعصاب و روان و شیمیایی با مشکلات عدیدهای روبرو هستند، عدم توجه به ایثارگران در برنامه ششم توسعه جای ابهام و سوال دارد.وی با اشاره به مفهوم جدید ایثارگری در خصوص مدافعان حرم، اضافه کرد: به نظر میرسد که مجلس باید در بررسی قانون برنامه ششم به موضوع ایثارگران توجه بیشتری داشته باشد و این نقیصه در متن پیشنهادی دولت را جبران کند.باقری در خصوص بودجه اداره کل ایثارگران شهرداری تهران در لایحه بودجه سال 95 شهرداری نیز گفت: با تلاشهای انجام شده، بودجه ایثارگران شهرداری تهران در سال آینده رشد خوبی خواهد داشت و همچنین برای اولین به ادارات امور ایثارگران مناطق نیز به صورت جداگانه بودجه تخصیص داده میشود. وی گفت: در متن قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران مصوب 1391 بر این نکته تاکید شده است که تأمین 100 درصد هزینه بهداشتی درمانی خانواده شاهد، جانبازان، آزادگان و افراد تحت تکفل آنان بر عهـده دولت است اما دولت در خصوص بیمه تکمیلی تاکنون اقدام جدی انجام نداده است
حمایت/ جشنواره تئاتر سی و چهارم فرصتی برای هنرمندان دور از پایتختگروه فرهنگی-سارا طالبی زاده: فردا جشنواره تئاتر فجر در سکوی 34 آغاز به کار میکند؛ فضایی که این بار با تحولات چشمگیری همراه بوده ا ست. میتوان گفت که امسال جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر به شعار «ویترین تئاتر ایران» نزدیک شده است.
به قول یکی از همکاران « نگاهی به جدول جشنواره امسال میتواند گواهی بر جهش و تغییر در نظام برگزاری جشنواره تئاتر فجر باشد؛ جشنواره ای که تهی از اسامی شاخص نیست ولی هنرمندان جوان را هم از یاد نبرده است. به عبارتی میتوان گفت که فضای جشنواره 34 به عدالت و توازن نزدیک شده است.»
تئاتر فجر به روایت آمارچندی پیش «سعید اسدی» دبیر جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر در نشست خبری آمار بخشهای مختلف جشنواره را ارائه کرد.
« تولیدات تازه»: 158 متن مورد ارزیابی قرار گرفت که از میان آنها 30 متن پذیرفته شد که با انصرافها، 26 متن به مرحله نیمه نهایی راه یافت و در نهایت 10 متن به بخش نهایی رسید.»
« نسل نو »: در این بخش 52 نسخه تصویری مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت 8 اثر از میان آنها پذیرفته شد و در بخش مسابقه تئاتر خیابانی 215 نمایش مورد ارزیابی قرار گرفتند که از میان آنها 32 طرح پذیرفته شد و در نهایت 8 نمایش به بخش مسابقه راه یافت.
« خیابانی »: در این بخش 215 طرح رسید و در نهایت 8 نمایش انتخاب شدند. در بخش میهمان خیابانی نیز 14 اثر از جشنواره مریوان در کنار 4نمایش دیگر اجرا خواهند شد.
« مرور تئاتر ایران»: 200 اثر به دبیرخانه رسید و در نهایت 35 اثر به صحنه میرود. در بخش مرور رخدادهای استانی هم 271 اثر به جشنواره رسید که 10 نمایش در بخش مرور جشنواره اجرا میشود و 14 نمایش نیز در قالب فجر استانی به صحنه میرود، ضمن اینکه در بخش میهمان 15 نمایش دعوت شده است.
نیمی از ظرفیت جشنواره به هنرمندان دور از پایتخت تعلق داردنکته قابل تأمل در جشنواره امسال این است که حدود نیمی از ظرفیت جشنواره به هنرمندان دور از پایتخت تعلق گرفته است.ارائه آثاری از شهرستانهای نزدیک پایتخت همچون قم و کرج تا آثاری از گناوه، مشهد،میناب،بندرعباس،کرمانشاه،بهشهر،یاسوج،بوشهر و... همگی نشان از آن دارد که جشنواره 34 دیگر جشنوارهای برای هنرمندان پایتختنشین نیست.
رسالت/ حسین قاسمی جامی: سينماي شبه روشنفکري سنخيتي با جامعه ما نداردحسين قاسمي جامي کارگردان سينما همزمان با اکران فيلم سينمايي «پي 22» گفت: سينماي ايران مدتهاست به سمت سينماي «شبه روشنفکري و کافه اي» گرايش پيدا کرده و همين باعث توليد آثاري منطبق با سينماي شکست خورده اروپا به خصوص کشور فرانسه شده است که سنخيتي با اهداف و آرمان هاي جامعه ايراني و اسلامي ما ندارد. بايد بپذيريم که اين نوع سينما ايراني نيست.اين فيلمساز در گفتگو با .سينماپرس بيان داشت: متاسفانه شعارهاي مسئولين دولتي با عملشان همخواني ندارد و سينماي دفاع مقدس به دليل همين رفتار دوگانه، در حال حاضر جايگاه ارزشمند خود را به کلي از دست داده است. اين روزها اين عرصه به جولانگاه آثار شبه روشنفکرانه اي تبديل شده که فرهنگ ما را به سخره گرفته و درصدد تخريب آن هستند. وي با تاکيد بر اينکه فيلم هاي ارزشي اين روزها از حمايت قابل قبولي در جمهوري اسلامي ايران برخوردار نيستند، اظهار داشت: فيلم «پي 22» در حالي اکران شده که بدترين فصل اکران آثار سينمايي به حساب مي آيد و نهادها و دستگاه هاي مسئول هم براي تبليغات اين فيلم هيچ قدمي برنداشته اند. قاسمي جامي خاطرنشان کرد: برخي تصميم گيرندگان حوزه سينما در اقدام فرار رو به جلو، فيلمسازان سينماي دفاع مقدس را که دغدغه حفظ
ارزش ها و آرمان هاي دفاع مقدس و انقلاب را دارند به داشتن روابط حکومتي و رانت دولتي و امثالهم متهم مي کنند که همين مسئله باعث شده تا بخش اعظمي از سينماگران دغدغه مند در اين حوزه خانه نشين شوند. اين اتفاقات ناگوار در حالي صورت مي گيرد که مردم، سينماي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي را متعلق به خود مي دانند ولي به واسطه اينکه طي اين سال ها توليدات سخيف و کم ارزش گريبان سينماي ايران را گرفته است مردم ديگر براي دفاع از اين گونه سينمايي نيز رغبتي ندارند.
کیهان/ خیالبافی وهابیون درباره انیمیشنی ایرانی(اخبار ادبی و هنری)رسانههای یمنی - وهابی مدافع عربستان با خیالبافی درباره انیمیشنی ایرانی مدعی شدند: «فهرست مقدس» درباره اشغالگری ایران در یمن قبل از اسلام است و حال و گذشته را به هم متصل کرده است.
با انتشار نخستین تیزرهای فیلم انیمیشن «فهرست مقدس» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمدامین همدانی و با موضوعیت یمن، رسانههای متحد عربستان در این کشور به آن حمله کردند. دو سایت «اخبار الیمن» و «یمن 24» درباره این فیلم مدعی شدند: «فهرست مقدس» درباره اشغالگری ایران در یمن قبل از اسلام است و حال و گذشته را به هم متصل کرده است.
این دو رسانه یمنی با اشاره به داستان منتشر شده از آن در رسانههای ایرانی، نوشتند: ایران در دوران حکومت ساسانیان قبل از ظهور اسلام یمن را اشغال کرده بود و مسلمانان به رهبری خلیفه دوم ایران را فتح کردند.
بنابر این گزارش، این سخنان در حالی است که «فهرست مقدس» که در خانه انیمیشن اوج ساخته شده، روایتگر یک داستان تاریخی برگرفته از قرآن است که ماجرای آن در شهر نجران کشور یمن(که این روزها در اختیار عربستان است) میگذرد و زمان آن به صد سال قبل از ظهور دین اسلام بازمیگردد.
این انیمیشن سینمایی روایتی دراماتیک، رمانتیک و تراژیک دارد و داستان آن براساس سفر قهرمان فیلم با نام «هاران» شکل گرفته است.
کیهان/ هنرمندان شهید و ایثارگر عرصه سینما تجلیل شدندکنگره تخصصی شهدای فیلم و سینما با عنوان «جاودانههای نور و تصویر» دوشنبه شب با استقبال گسترده اهالی هنر هفتم و با تجلیل از خانواده محترم شهدای هنرمند در تالار کوثر سازمان صدا و سیما برگزار شد.
در این مراسم با همراهی خانودههای شهدای هنرمند از فرج الله سلحشور کارگردان سریال ماندگار و محبوب «یوسف پیامبر»، ابراهیم حاتمیکیا، محمدحسین حسین مهدویان کارگردان مجموعه «آخرین روز زمستان» درباره شهید حسن باقری و سازنده فیلم «ایستاده در غبار» درباره جاویدالأثر احمد متوسلیان، نرگس آبیار کارگردان فیلم «شیار 143»، محمد داوودی از فعالان عرصه فیلمسازی و فیلمبردار دوره دفاع مقدس قدردانی شد. همچنین، پخش کلیپی از فیلم پرواز در شب ساخته رسول ملاقلیپور و تقدیر از سید محمدحسن حسینی خبرنگار صدا و سیما که اخیرا در سوریه جانباز شد از دیگر برنامههای این کنگره بود.
همچنین از خانوادههای شهیدان حسن هادی خبرنگار صدا و سیمای مرکز خوزستان، احمد آریایی از مرکز بسیج صدا و سیما، مهدی فلاحتپور از گروه روایت فتح، محمدعلی شاهمرادی از فرماندهان نظامی استان اصفهان، منوچهر کریمی مستندساز در استان کرمانشاه، پیمان بزرگزاده فیلمنامه نویس و بازیگر از استان فارس تجلیل شدند.
حجتالاسلام حسن ابوترابیفرد نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در این مراسم در تبیین معنای واقعی هنرمند گفت: دیدگاههای گوناگونی در این باره مطرح شده است، اما شهید آوینی در تعریف انسان هنرمند که در فراز قرآن و آموزههای دینی باشد، میگوید هنرمند انسانی است که در مسیر فطرت برای فهم معارف و آموزههای حیات بخش دین قدم برداشته است. یعنی انسان فرهیختهای که خویشتن را به آموزههای انسان ساز قرآن و اهل بیت(ع) آراسته کرده است.ویژگی دوم انسان هنرمند آن است که آنچه را که یافته است و با آن آراسته شده در معرض فهم دیگران قرار دهد. چنین انسانی از توان بالای خویش در خلق یک اثر برای انتقال آموزههای انسانساز بهره میگیرد و آثار او راه فهم درست دین را ارائه میکند.
محمود عاطفی رئیس سازمان بسیج صدا و سیما و رئیس کنگره جاودانههای نور و تصویر تصریح کرد: کنگره دو هزار شهید هنرمند بازنمایی درخشش ستارههای درخشانی است که هر جویای حقیقتی میتواند راه خود را با آنها بیابد و ما امروز بیش از هر زمان دیگری به یادآوری این شهیدان نیاز داریم. متاسفانه در جامعه امروز برخی از جبهه روشنفکران و هنرمندنمایان با آدرس غلط دادن از آزادی آن را به گونهای تعریف میکنند که چیزی جز لاابالیگری از آن برداشت نمیشود و حتی استفاده از پیرایههای ادبی نیز نمیتوانند قبح برخی از این رفتارهای به ظاهر هنرمندانه را بپوشانند.
وی عنوان کرد: بر کسی پوشیده نیست که پولی که در شبکههای معاند هزینه میشود از ریختن خون ملتهای مسلمان و دربند به دست آمده است و سوال این است که چگونه ممکن است عدهای هنر خود را به قیمت مظلومیت ملتهای مسلمان بفروشند. در چنین شرایطی یادآوری از شهدای هنرمند به نوعی استعانت از آنها است. آنها چراغ راه ما در دستیابی به منشور هنر انقلابی هستند منشوری که فصلالخطاب آن فرمایشهای امام خمینی(ره) و تداوم آن در منویات رهبری نهفته است.
در ادامه مراسم، با حضور مسئولان این کنگره از پوستر مجموعه «قرارگاه بیقراران» که قرار است سال آینده از سیما پخش شود رونمایی شد.
مردم سالاری/ معرفي هيات داوران سوداي سيمرغ فيلم فجردبير سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر هيات داوران بخش سوداي سيمرغ اين رويداد سينمايي را معرفي کرد. به گزارش روابط عموميفيلم فجر، محمد حيدري در احکاميابوالحسن داوودي، محمد داوودي، مجتبي راعي، سيد جمال ساداتيان، منوچهر شاهسواري، مهدي فخيم زاده و نيکي کريميرا به عنوان هيات داوران بخش سوداي سيمرغ سيوچهارمين جشنواره فيلم فجر معرفي کرد. بيوگرافي هيات داوران را به شرح ذيل آورده است:
ابوالحسن داوودي: کارگردان، فيلمنامهنويس و تهيهکننده سينماي ايران که تاکنون فيلمهايي همچون «تقاطع»، «رخ ديوانه» و «من زمين را دوست دارم» کارگرداني کرده است.
محمد داوودي: از مديران فيلمبرداري سينماي ايران که تاکنون فيلمهايي همچون «اشک سرما»، «رنگ خدا»، «سفر به فردا» و «بهشت جاي ديگري است» را فيلمبرداري کرده است.
مجتبي راعي: کارگردان، نويسنده و مدرس فيلمسازي که در سالهاي 1379، 1382 و 1392 عضو هيات داوران جشنواره فيلم فجر در بخش مسابقه سينماي ايران بوده و تاکنون فيلمهايي همچون «عصر روز دهم»، «ترنج» و «تولد يک پروانه» را کارگرداني کرده است.
سيدجمال ساداتيان: از تهيهکنندگان سينماي ايران که فيلمهايي همچون «جامه دران»، «برف روي کاجها»، «چهارشنبه سوري» و «دايره زنگي» را تهيه کرده است.
منوچهر شاهسواري: از تهيه کنندگان سينماي ايران که تاکنون تهيهکنندگي فيلمهايي همچون «مخمصه»، «يک گزارش واقعي»، «فصل بارانهاي موسمي» و «مزار شريف» را تهيه کنندگي کرده است.
مهدي فخيمزاده: بازيگر، کارگردان، تهيهکننده، فيلمنامهنويس که علاوه بر کارگرداني تاکنون در فيلمهايي همچون «مسافران مهتاب»، «تشريفات»، «تاواريش» و «هم نفس» به ايفاي نقش پرداخته است.
نيکي کريمي: بازيگر، کارگردان، مترجم که با کسب جوايز متعدد از جشنوارههاي گوناگون بينالمللي يکي از موفقترين هنرمندان سينماي ايران از نظر تعداد جوايز جهاني بوده است. کريميهمچنين تاکنون در چندين جشنواره جهاني فيلم به عنوان داور حضور داشته است. «شيفت شب» آخرين فيلمياست که کريميکارگرداني کرده است. نيکي کريميدر فيلمهايي همچون «دو زن»، «عروس» به ايفاي نقش پرداخته است.
مردم سالاری/ سري چهارم «شكرستان» در راه است
توليد مجموعه انيميشني «شكرستان» به سفارش مركز صبا و تهيهكنندگي و كارگرداني بابک نظري مجددا آغاز شد. به گزارش مهر، بابک نظري تهيهکننده و کارگردان مجموعه «شکرستان»با اعلام خبر شروع توليد اين مجموعه گفت: ايده «شکرستان» با هدف اوليه جذب مخاطب طراحي شد و هدف اين بود که از ميان کارهاي انيميشن ايراني که غالبا مخاطب خاصي نداشتند و زياد مورد توجه نبودند سر بلند کند و کاري را در اختيار مخاطب قرار دهد که تماشاگر علاوه بر انتخاب، دوستش بدارد و آن را دنبال کند. اين کارگردان در پايان اضافه کرد: «شکرستان» با بهرهگيري از مثلها و حکايات فارسي آغاز و کمکم مسير خود را به سمت مسايل فرهنگي و اجتماعي روز مردم جامعه باز کرد؛ مسايلي که ما هر روز ميبينيم، ميشنويم، لمس ميکنيم و از کنارش ميگذريم ولي با ديدن «شکرستان» انگار از يک دريچه متفاوت به آنها مينگريم.
وطن امروز/ مروری بر خاطرات و اشعار حمید سبزواری در کتاب «حال اهل درد»
قلب تپنده اشعار انقلابیحمید سبزواری، زبان غمها و شادیهای یک ملت در قاب ادبیات و شاعرانگی است و همچنان نامش با طنین انقلاب اسلامی در دلها و جانها زنده و جاوید مانده است. نگاه ارادتمندان استاد در روزهایی که همنشین درد در تخت بیمارستان بود نشان از قلب تپنده اشعار و نگاه مردی دارد که جاودانههای پیروزی از کلامش پیچش یافت و از «سرود سپیده» تا «یاد یاران» را با دلانگیزترین قلم به جریان میانداخت. محسن ممتحنی پسر حمید سبزواری، آخرین خبر از احوال ایشان را قرین با سلامتی دانست و خاطرنشان کرد: «خدا را شکر پدرم حالش خوب است و امیدواریم بهتر از این شود به لطف خداوند.» اما رجوع به سابقه شاعرانگی و مجاهدتهای حمید سبزواری برای نسل جوان عرصه ادب و هنر میتواند پشتوانهای مطمئن در مسیر پیشرو باشد و برای نگاهی عمیقتر به نگاه دامنهدار حمید سبزواری باید به بیش از نیم قرن پیش سفر کرد؛ وقتی از درد ملتی در دل خفقان جاری در عصر پهلوی نوشت. در این راستا کتاب «حال اهل درد» مروری بر خاطرات و اشعار حمید سبزواری شاعر انقلابی کشورمان منبع ارزشمندی است که در مقدمه آن آمده است: «تاریخ ادبیات شیعه، سرشار است از نوآوران و
آفرینشگرانی جان بر کف و بار بر دوش که هر یک به سهم خود همچون بهاری زایشگر، فصلی درخشان و سبز از شعر و شعار و شعور انقلابی را جان بخشیدهاند و بر درخت کهنسال شعر فارسی، شکوفههای تازهای رویاندهاند. از ابتدای شروع مبارزات حضرت امام خمینی(ره) و از همان آغازین روزهای نهضت، کم نبودهاند شعرایی که به تعهد خویش عمل کردند و اندیشه و پیام امام خمینی(ره) و انقلاب را بر بال تیز پرواز مرغ شعر و سخن بسته و آن را به دوردستها پرواز دادند. در اهمیت شعر دوران انقلاب، استناد به گفتار رهبر معظم انقلاب، استدلالی قوی و کافی است که فرمودهاند: «شعر دوران انقلاب باید بخش برجستهای از اصیلترین و صادقانهترین شعر همه دوران تاریخ ایران به شمار آید. شعر فارسی هر چند در عمر 1200 ساله خود در مقاطع گوناگون به والایی و تعالی شایستهای نائل شده و نقطههای درخشانی - که در ادبیات جهان میدرخشند - پدید آورده، لیکن هرگز به طور کامل از آمیختگی به انگیزههای غیرصمیمی و پیرایههای ناشایسته برای شعر و هنر، کاملاً مبرا نبوده است و همین است که شعر فارسی را با وجود شاعران و شعرهایی که جز به صفا و حقیقت ناظر نبودهاند - و البته تعداد چنین شاعران و شعرهایی نسبت به حجم شعر فارسی چندان زیاد نیست - از صورت مجموعهای پاکیزه و بیغل و غش خارج کرده و در آن، فصول ناخوشایند و حتی تأسفانگیزی پدید آورده است. شعر دوران انقلاب در میان همه مقاطع تاریخ طولانی، این ویژگی را دارد که تقریباً یکدست و کامل در جهت آرمانها و هدفهای والا و سخنگوی احساسات و افکار و جهتگیریهای ملتی است که شاعر از دل آن برخاسته و بدان وابسته است. شعر دوران انقلاب، شعر زر و زور نیست. شعر احساسات سطحی و فردی و متوجه به آرزوها و امیال حقیر بشری نیست؛ زبان یک ملت و شرح حال یک امت است. انعکاسی از روح بزرگ جامعهای است که یکپارچه در جهت هدفها و آرمانهای الهی و انسانی گام برداشته و فداکاری کرده است. شعر هدفدار و سازنده مردمی است. شعر دربارها و میخانهها و عشرتکدهها نیست. شعر صحنه عظیم جهاد و سیاست و انقلاب و جهاننگری است، شعر خدایی است». «حال اهل درد» زندگینامه و خاطرات حمید سبزواری، یکی از چهرههای برجسته فرهنگی و چهره ماندگار عرصه ادبیات این مرز و بوم است؛ یادگار عمر شاعری است اهل درد که متاع جان خویش را به لفظ اندک و معنی بسیار در قالب الفاظی جاندار میریخته و همپای ملت خویش با گامهای استوار شعر، راه میپیموده است. این کتاب در 4 فصل «خانواده و محیط اجتماعی»، «نخستین تکاپوها و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی»، «آشنایی با نهضت حضرت امام و فعالیت در تهران»، و «فعالیتهای سیاسی و فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی» گردآوری شده است. در فصل اول این کتاب به فراماسونرها در سبزوار، بهائیت در سبزوار، ماجرای کشف حجاب و شیخ بهلول پرداخته شده است. در فصل دوم کتاب، حمید سبزواری به ورود متفقین، ملی شدن صنعت نفت، آشنایی با علی شریعتی و در سوگ شریعتی پرداخته است. جریان کشف مجسمه شاپور، پیش زمینه آشنایی با
امام خمینی(ره)، پیشبینی انقلاب اسلامی، خفقان رژیم و شعر در فراق امام(ره)،پیمانشکنی دوستان و از بین رفتن آثار و خاطرهای از آشنایی با آیتالله طالقانی مطالب سومین فصل این کتاب را شامل میشود. فصل آخر این کتاب به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سرود «خمینی ای امام»، آشنایی با شهید مطهری و آشنایی و ارتباط با مقام معظم رهبری پرداخته است. کتاب «حال اهل درد» که توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است، تلاشی است برای رسیدن به نگاه مردی که از صلابت ملت و ارتش و سپاه گفت و جاودانه شدن پگاهی که در سرزمین ایران رخ داد.