«دوستی ما به 50 سال پیش میرسد. در این 50 سال تضادها و توافقهای بسیاری بین ما برقرار بود. تضادها در زمینه شکار و توافقها زمانی که محمدعلی اینانلو تصمیم گرفت به جای تفنگ دوربین به دست بگیرد.»
به گزارش بولتن نیوز، اسماعیل
میرفخرایی که جملههای بالا را یادآوری میکند، درباره درگذشت ناگهانی
اینانلو میگوید: افرادی مانند اینانلو در کشورهای متمدن تا 85 سالگی عمر
میکنند و برنامه میسازند. اما او زودتر از آنچه که انتظار میرفت از این
دنیا رفت و باری از غم در دل ما دوستان به جای گذاشت.
میرفخرایی
دربارهی همکاریاش با محمدعلی اینانلو توضیح میدهد: با هم برنامههای
متعددی ساختیم از جمله برنامه «با طبیعت» که هر شب از شبکه دو سیما ساعت 22
پخش میشد.
وی
درباره ویژگیهای شخصیتی زندهیاد اینانلو نیز میگوید: از ویژگیهای آقای
اینانلو این بود که بسیار سختکوش بودند و علیرغم گرفتاریهایی که در
هنگام ضبط و پخش برنامه پیش میآمد پیوسته مقاومت میکردند؛ در حالی که ما
او را سرزنش میکردیم که چرا کار به این سختی را با صداوسیما ادامه میدهد.
اما بعدها متوجه شدیم ایشان به دلیل علاقهای که به سرزمین ایران دارد هر
گونه اهانتی را تحمل کردند و کار را ادامه دادند. منظور از اهانت این است
که وقتی با یک برنامهساز قدیمی طرف هستیم بسیار ناجوانمردانه است که فردی
با ایشان رفتار بالا به پایینی داشته باشد. اینانلو در زندگی شخصی فرد
بیتابی بود اما در کار فشارها را به جان میخرید و شاید همین امر سبب مرگ
زودرس او شد.
میرفخرایی
همچنین با اشاره به همکاریاش با اینانلو در ساخت برنامههای متعدد
تلویزیونی یادآور میشود: با او برنامههای متعددی درست کردیم و متأسفم
بگویم که اگر شرایط ایران برای ساخت برنامههای مستند و محیط زیستی کامل
بود اینانلو میتوانست یک اتنبرو باشد ولی او فقط برای بقای برنامه تلاش
میکرد و پیوسته از طرف ما برنامهسازان قدیمی مورد سرزنش بود که چرا در
شرایطی که همه چیز آماده نیست و بودجه کم است به برنامهسازی ادامه میدهد
غافل از اینکه او عاشق بود و عشق به طبیعت در وجودش رخنه کرده بود.
این
استاد حوزه رسانه در ادامه گفتوگوی خود میگوید: 50 سال پیش من با
اینانلو در ساخت مستندهای محیط زیستی شریک بودم و اینک بسیار متأسفم که او
را از دست دادیم.
وی
سپس دربارهی فعالیتهای زندهیاد اینانلو توضیح داد: اینانلو علاوه بر
برنامههای محیط زیستی، برنامههای ورزشی نیز ساخته است. وی پیش از این
قهرمان والیبال ایران بود. من در استرالیا بودم که چند ماه پیش شنیدم او به
بیماری مغزی دچار شده است اما فکر نمیکردم به این زودی از میان ما برود.
آنچه که برای من خوشحالی آورده است توجه رسانهها و مردم به اوست اما
متأسفانه معمولا در ایران رسم است که پس از مرگ قدر افراد را بدانند.
میرفخرایی
در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی بُعد دیگر شخصیت محمد علی اینانلو -
فعالیت در عرصه روزنامهنگاری - میگوید: اینانلو روزنامهنگاری سختکوش و
غیروابسته بود و سعی میکرد زیر بار محدودیتهای برنامهسازی در صداوسیما
نرود. از این رو کارهای او مورد توجه مردم بود و برای خود بنده باورنکردنی
بود که رسانههای داخلی و خارجی اینطور به او پرداختند و نشان میدهد که
مردم ما برنامههای راستین آموزشی را بر سریالهای مستهجن ترجیح میدهند.