برخي تصور ميكنند سريالهاي ماهوارهاي آموزنده هستند!
شبكههاي ماهوارهاي، ويرانكننده تدریجی نهاد خانواده
فرهنگ ايران اسلامي به عنوان والاترين هويت و نماد اهالي مشرق زمين از ديرباز تاكنون مورد هجمههاي بسياري از سوي دشمنان قرار گرفته است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جوان، فرهنگ ايران اسلامي به عنوان والاترين هويت و نماد اهالي مشرق زمين از ديرباز تاكنون مورد هجمههاي بسياري از سوي دشمنان قرار گرفته است. جالب اينجاست كه با وجود اينكه تمامي كارشناسان رسانه و صاحبنظران حوزه آسيبشناسي در رابطه با آسيبهاي شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان مدام هشدار ميدهند، باز برخي هستند كه علاوه بر تماشاي اين شبكهها، اينگونه تصور ميكنند كه ماهواره وسيلهاي خوب و سرگرمكننده بوده و شبكههايي همچون GEM TV و FARSI1 TV به دنبال تقويت فرهنگ كهن ما و به نوعي آموزنده! هستند. نتايج مطالعات و تحقيقات نشان ميدهد كه در رابطه با اين تصور تنها ميتوان گفت زهي خيال باطل چراكه استعمارگران براي اينكه سرنوشت ملت مشرق زمين را به دست گرفته و فرهنگ ما را دستخوش تغيير قرار دهند، از طريق همين شبكهها به خانههاي ما ورود كرده و بنيان خانواده ما را متزلزل ميكنند. كارشناسان در گفتوگو با «جوان» به اين تصور واكنش نشان داده و آن را اشتباه ميدانند.
شبكههاي ماهوارهاي فرهنگ جامعه ايران را هدف گرفتهاندمصطفي مولوي، كارشناس فرهنگي در گفتوگو با «جوان» در خصوص تماشاي سريالهاي ساخته دست تركها و غرب ميگويد: برخي نگاه بسيار سطحي و سادهلوحانهاي نسبت به شبكههاي ماهوارهاي فارسيزبان دارند. برخي اينگونه فكر ميكنند كه فيلمها و سريالهايي كه از اين شبكهها پخش ميشود صرفاً براي سرگرمي مخاطب يا آموزش اصول زندگي است. غافل از اينكه فكر و انديشهخود را بدون آنكه خود خبر داشته باشند در اختيار آنها گذاشته و مديران و گردانندگان شبكهها در حال انتقال باورهاي ناصحيح و آموزههاي غلط در ذهن اين افراد هستند و با تغيير اذهان تك تك مخاطبان خود، تغيير فرهنگ جامعه را هدف گرفتهاند. مولوي ميافزايد: البته اين انتقال محتوا و تغيير نگرش در افكار را طوري با جلوههاي مختلف هنر رنگ و لعاب ميدهند كه مخاطب بيآنكه از چيزي خبر داشته باشد، آن محتوا و نگرش را در زندگي خود پياده كرده و از اين باورها به آموزههاي درست براي زندگي ياد ميكند، چراكه ذهن او در طول چندين شبي كه به تماشاي سريال نشسته همه مفاهيم القا شده به واسطه تصوير را پذيرفته و ثبت كرده است. تماشاي اين سريالها به مثابه سوسيس و كالباس سرطانزاست!به اعتقاد وي، اين دسته از افراد تماشاي سريالهاي ساخته شده از طرف غرب براي شرقنشينان را بيتأثير ميدانند و اينگونه اظهار ميكنند كه تأثيري روي آنها نداشته است. در اين باره بايد گفت كه تماشاي اين شبكهها و تأثير آنها مثل خوردن سوسيس و كالباس است. هر كسي از اين دو ماده غذايي خورده باشد ميداند كه طعم خوشمزه و لذيذي دارد و در هنگام خوردن هيچ كس درد و بيمارياي احساس نميكند و حتي به اين هم فكر نميكند كه دچار بيماري به واسطه اين خوراكي شود. اما سوسيس و كالباس از اولين عوامل سرطان گوارش شناخته ميشوند. افراد بعد از مدتي متوجه ضررهاي خوراكي مذكور ميشوند و خود را درگير با سرطان گوارش يا بيماريهاي ديگر ميبينند. اثرات مخرب سريالهاي ماهوارهمولوي در ادامه ميگويد: تماشاي سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي هم در وهله اول بيتأثير و بيضرر به نظر ميآيند ولي بعد از مدتي اثرات خود را بر آرامش خانواده و جامعه نشان ميدهد. آرامشي كه از معمول خانوادهها و جامعههايي كه مخاطب اين شبكهها هستند به واسطهبدبيني و شك به همسر يا تغيير نگرش نسبت به مسئله خيانت، روابط فرازناشويي، مفاهيم حجاب و غيرت و... از بين رفته است و از اين جهت امروزه اخبار افزايش بيحجابي، خيانت و روابط فرازناشويي بيشتر از گذشته به گوش ميرسد و طلاق رشد چشمگيري داشته است. بيشك جامعهاي كه خرده نظام آن يعني خانواده از آرامش و استحكام خالي باشد، فرهنگ كلي اجتماع هم بدون آرامش خواهد بود. تضاد در رفتار مردمپريناز مهرابي، روانشناس و كارشناس فرهنگي نيز در گفتوگو با «جوان» در خصوص آموزنده بودن يا نبودن سريالهاي شبكههاي فارسي زبان ماهواره ميگويد: وقتي به بررسي ميزان رضايتمندي يا بحث و گفت و گو درباره اثرات تماشاي سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي ميپردازيم، با افزايش روند ميزان توجه افراد جامعه به اين سريالها و فيلمهاي ماهوارهاي رو به رو ميشويم، برنامهها و سريالهايي كه خانوارها به صورت مداوم مشغول پيگيري آنها هستند. زماني كه پاي گفت و گو و درد دل همين خانوادهها مينشينيم، به وضوح شاهد نارضايتي آنان از بسياري اعمال، رفتارها و ماجراهاي اين سريالها هستيم. حتي در بسياري از موارد شاهد افزايش اختلافات در بين خانوادهها و زوجين هستيم. ديدگاه منفوري كه افراد نسبت به اعمال غيراخلاقي و ناشايست اين برنامهها دارند. اما با كمي تأمل در اين باره ما با يك تضاد آشكار مواجه ميشويم؛ از طرفي ميزان نارضايتي مردم از اينكه در اين سريالها بسياري از اعمال و اخلاقيات ناشايست و مبتذل وجود دارد و از طرف ديگر هم شاهد پيگيري مستمر آنان و تماشاي اين قبيل برنامهها توسط همين مردم هستيم. به گفته مهرابي، نكته اساسي موجود در اين سريالها و برنامهها كه براي خود اين تعداد مخاطب را جور كردهاند، ايجاد جذابيت در آنها، پخش اين سريالها در ساعات مختلف و متعدد شبانه روز، تعدد سريالها با موضوعات و شكل و شمايل مختلف، ايجاد برخي اشتراكات فرهنگي با ساير فرهنگها و كشورها و اينكه دقيقاً هنگامي كه در مخاطب احساس وابستگي به فيلمها و تشابه فرهنگي و ذهني را القا كردند، شروع به تغيير محتوا يا روند فكري در سريالها ميكنند. مثلاً ادغام در حوزه اخلاقيات بين فرهنگ شرق و غرب، در صورتي كه اين دو فرهنگ در بسياري از مقولهها با يكديگر غيرقابل جمع هستند. با افكار و اذهان متفاوت، ساختار اجتماعي و روانشناختي گوناگون، حتي ارزشها و هنجارها، الگوهاي متفاوت هيچ گاه در يك روند جاي نميگيرند و در يك ظرف فكري و فرهنگي و شخصيتي هماهنگ گنجانده نخواهند شد. ساختار سريالهاي ماهوارهاي آموزنده و سازنده نيستمهرابي معتقد است: وقتي بر محتوا و ساختار اين سريالها كمي تمركز كنيم، به هيچ مقوله و جهت مثبت، آموزنده و سازندهاي نميرسيم، جز اينكه بعد از تماشا و جا افتادن يك يا چند سريال در بستر خانواده، ممكن است شيوه فكر و ارزشگذاري خانوارها نسبت به بسياري از مقولهها از جمله طلاق و روابط بدون تعهد ميان افراد و... خصوصاً در بنيان خانواده و جامعه تغيير كند. مثلاً در بسياري از اين سريالها يا برنامهها روي موضوعاتي كار ميشود كه در خانوادههاي ايراني يا شرقي خصوصاً در زمان گذشته البته منظورم همين چند سال پيش است نه زمان پدربزرگ و مادربزرگهايمان، اصلاً در بطن جامعه وجود نداشته يا اگر هم اتفاق ميافتاد، انگشت شمار و بسيار كم و از طرف سايرين قبيح و ناپسند شمرده ميشد. به طوري كه حتي فرد از بازگو كردن اين اتفاق در جامعه، خانواده و محله بسيار شرمسار و نگران بود. اتفاقاتي از قبيل طلاق، خيانتهاي زوجين، افزايش ميزان فساد، داشتن روابط و دوستيهاي متعدد قبل يا بعد از ازدواج و... در واقع از ادغام نامناسب و درهم فرهنگها، ارزش و ديدگاهها نشئت گرفته و نتيجه و اثر مستقيم خود را بر فرهنگ و بنيان خانواده خواهد گذاشت و در آخر هم ما به آسيبهاي وارد شده بر پيكره جامعه برخورد ميكنيم كه باعث تخريب و ناهماهنگي بسياري از زيرساختهاي جامعه، تفكر و شخصيت افراد ميشود. با تماشاي ماهواره تيشه به ريشه فرهنگ و خانوادهمان ميزنيموي در ادامه اظهار ميكند: در نهايت تنها چيزي كه از مشاهده اينگونه برنامهها عايدمان شده است، از بين رفتن قبح انجام اعمال ناشايست و افزايش رواج فساد در حوزههاي مختلف، خيانت، دروغگويي و... است كه البته تمام اين اعمال و رفتار را به صورتي جلوه ميدهند كه انگار حق مسلم افراد است. انجام اينگونه رفتارها هيچ گونه آسيب و صدمهاي بر فرد و جامعه وارد نميسازد يا حتي انجام آن مطابق با نياز بشر و امري عادي بوده است. در صورتي كه شاهد آن هستيم با ديدن و وابسته شدن به اين گونه سريالها با دستان خود، خانواده، فرهنگ و شخصيت والاي انساني را زير سؤال برده و در گردابي عميق فرو ميبريم. در اصل خودمان تيشه به ريشه فرهنگ و بنياد خانه و خانوادهمان ميزنيم. در حقيقت با تماشا كردن يا پيگيري اين گونه برنامهها اين سبك از زندگي، تفكر و شخصيت را براي فرزندمان عادي، معمول و مجاز شمردهايم و باعث يادگيري اين روند در عمق جان، ذهن و روان آنها شدهايم. يعني انجام اين اعمال را در ذهن آنها دروني ميكنيم. حتي شاهد تغيير الگوهاي رفتاري خصوصاً در بين قشر جوان جامعه هستيم. فروپاشي مقولههاي اخلاقي در بنيان خانوادهاين كارشناس در خاتمه تأكيد ميكند: شك نكنيد كه سريالهاي شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان ويرانكننده هستند نه سازنده و آموزنده! قطعاً با تماشاي اين سريالها و مشاهده اين تفكرات ذهني و در نهايت رواج آن بين دورههاي سني متفاوت و اقشار مختلف جامعه باعث رواج تفكرات منفي، بدبيني در بين خانوارها و جامعه، بياعتمادي بين زوجين، خانواده و فرزندان آنها و در آخر رهاورد تمام اين اتفاقات ناپسند كه با روح و ريشه اعتقادات، شخصيت و ساختار فرهنگ ما همخوان نيستند، شاهد فروپاشي برخي مقولههاي اخلاقي در بنيان خانواده و در سطح جامعه خواهيم بود. منبع: جوان آنلاین