اعزام نیروهای مستشاری توسط کاخ سفید به مناطق کردی در راستای سیاست دولت اوباما در ارتباطگیری و حمایت ازآنچه توسط آمریکاییها گروههای معتدل خوانده میشود انجام میپذیرد. سیاستی که واشنگتن پس از فشار افکار عمومی جهانیان از اقدامات خشن تروریستهای تکفیری در سوریه همچون قفسهای مرگ، به دندان کشیدن جگر سرباز سوری توسط یک تروریست و تجاوز به ایزدیها در پیش گرفت و برای اینکه انتقادات از تسلیح، آموزش و کمک مالی به گروههای تکفیری را از خود دور سازد، دست به تفکیک گروههای تروریستی در قالب معتدل و رادیکال زد و سیاست خود را حمایت از گروههای معتدل مخالف نظام سیاسی سوریه عنوان کرد، اقدامی که پیشازاین نیز غربیها با عناوینی همچون «طالبان بد طالبان خوب» اتخاذ کرده بودند و این بار در سوریه تکرار شد.
در آن مقطع آمریکا که از سوی افکار عمومی به بیعملی و بیمسئولیتی در قبال صلح و ثبات جهانی متهم شده بود در اقدامی ائتلاف جهانی مبارزه با تروریسم را دنبال کرد و در چارچوب آن با همراهی کشورهای اروپایی و متحدان منطقهای غرب در خاورمیانه روی به حملات هوایی به مواضع داعش آوردند که هیچ نتیجه ملموسی در صحنه عملیات و مبارزه با تروریسم از خود بر جای نگذاشت.
اقدام اخیر آمریکا در شرایطی صورت میپذیرد که از 15 ماه پیش واشنگتن حدود 3500 نیرو به عراق اعزام و بیش از 6000 حمله هوایی علیه مواضع گروههای تروریستی انجام داده است. پنتاگون اعزام مستشار نظامی به سوریه را یک مأموریت باز قلمداد نموده است (1).
تحلیل اهداف کاخ سفید
فرضیههای مختلفی را در قبال سیاست جدید آمریکا در خصوص اعزام حدود پنجاه مستشار نظامی این کشور به سوریه میتوان مطرح کرد. یکی از فرضیههای محتمل به مصرف داخلی دموکراتها برابر جمهوریخواهان در مبارزات انتخاباتی آمریکا برمیگردد؛ چراکه ظرف سالهای اخیر جمهوریخواهان انتقاداتی نسبت به عدم حضور نظامی مستقیم آمریکا در بحران سوریه و سپس عراق داشتند که این رویکردها بهواسطه گرم شدن تنور مبارزات و نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 2016 در آمریکا میتواند هزینه داخلی زیادی برای حزب دموکرات داشته باشد. ازاینرو دولت اوباما در رویکردی بینابینی به سمت اعزام نیروهای مستشاری در سوریه حرکت کرده تا از این رهگذر همزمان انتقادات جمهوری خواهان و بهرهبرداریهای سیاسی آنها از بیعملی آمریکا در صحنههای عملیاتی را خنثی کند و از سوی دیگر با عدم ورود مستقیم به جنگ، مخالفان جنگ در آمریکا را که همچنان فاجعه 2003 عراق را در خاطر دارند راضی نگه دارد. بر اساس آخرین نظرسنجیها 53 درصد از مردم ایالاتمتحده مخالف حضور نظامی مستقیم کشورشان در خاورمیانه میباشند (2).
فرضیه دیگری که در این خصوص مطرح است به حضور جدی روسیه بهعنوان رقیب بینالمللی واشنگتن در صحنه سوریه برمیگردد. برخلاف دیدگاه مسلط در رسانهها و اندیشکدهها، حضور روسیه در سوریه تأثیرات متضاد و متفاوتی روی سیاست خارجی آمریکا در قبال سوریه داشته است. دیدگاه مسلط بدینصورت است که حضور روسیه منجر به واکنش آمریکا در اعزام نیروی مستشاری در سوریه گردیده است.
فرضیه سوم به سیاست کلان آمریکا در قبال سوریه بهطور عام و اعزام مستشار به مناطق کردی بهطور خاص به سوابق آمریکا در بحرانهای مشابه قبلی برمیگردد. تجربه تلخ و شکستخورده جرج بوش در لشکرکشی به منطقه شرایط را بهگونهای برای سیاستمداران و افکار عمومی ایالاتمتحده رقم زده است که از یکسو نه آمادگی حضور نظامی مستقیم وجود دارد و نه افکار عمومی چنین اجازهای را میدهد و از سوی دیگر تجربه آمریکا در مشارکت در ماجرای لیبی که بهصورت حملات هوایی و مناطق بهاصطلاح ممنوعه پروازی وجود دارد که بهنوعی تجربهای کارآمد و کمهزینه است.
ازاینرو میتوان اعزام مستشار نظامی به سوریه را نیز در این چارچوب تحلیل کرد که کاخ سفید با توجه به تجربه پرهزینه و شکستخورده عراق و افغانستان مجدداً حاضر به درگیر شدن مستقیم در منطقه نیست و بر اساس تجربه نسبتاً موفق در لیبی از الگوی حملات هوایی و روشهای غیرمستقیم همچون آموزش، تجهیز، کمک مالی و اعزام مستشار استفاده میکند.
با توجه به سه فرضیه مذکور میتوان فرضیه چهارم را به نمادین بودن چنین اقدامی از سوی دولت آمریکا قلمداد کرد. بدینصورت که با توجه به شرایط بغرنج و حساس تحولات سوریه و همینطور اقتضائات سیاست داخلی، اوباما در قالب چنین رویکردی به دنبال استفاده سمبلیک و نمادین از اعزام مستشار به سوریه بوده است. فرید استاد دانشگاه ایالتی کلرادو اعزام مقداری ناچیز در حدود 50 مستشار نظامی به سوریه را اقدامی نمادین از سوی اوباما میداند (3). کما اینکه کوین مک کارتی رهبر اکثریت در مجلس نمایندگان آمریکا این اقدام را حرکت تاکتیکی دیگری از سوی دولت اوباما در پرتو فقدان یک راهبرد جامع در خصوص سوریه، عراق و کل منطقه خاورمیانه میداند که چیزی بیش از یک اقدام ظاهری نیست (4).
نگارنده بهشخصه معتقد است که اقدام اخیر دولت آمریکا بهواسطه دو امر صورت میگیرد: یکی تلاش برای یارگیری داخلی در میان مخالفان نظام سوریه و بهتبع آن تأثیرگذاری در فرایند سیاسی انتقالی آن و دوم حمله زمینی مستقیم به داعش با کارت اکراد. تحولات سوریه بهروزهای سرنوشت سازی رسیده است و برای نخستین بار در هفتههای اخیر تمام بازیگران ذینفع در اجلاس وین یک و دو گرد هم آمدند تا درباره بحران سوریه گفتگو و تصمیم سازی کنند. ازاینرو آمریکا در این دوران حساس به دنبال افزایش گزینههای خود و تأثیرگذاری بر روند مذاکرات وین است. ازآنجاکه ایالاتمتحده از مخالفان دولت بشار اسد است گزینههای خود را تنها در میان مخالفان دنبال میکند و ازآنجاکه در میان مخالفان هم بازیگرانی همچون ترکیه و عربستان ارتباطات قویتر و نزدیکتری با آنها داشته و دارند، آمریکا از اهرم چندان قدرتمند و انحصاری برای نقشآفرینی و اعمال تأثیر بر فرایندهای سیاسی احتمالی انتقالی در سوریه برخوردار نیست و ازاینرو به دنبال جلب حمایت اکراد شمال سوریه است، چراکه اکراد سوریه حامی منطقهای و بینالمللی قابل اتکایی ندارند (حکومت اقلیم کردستان عراق نیز وزن چندانی در معادلات منطقهای و بینالمللی ندارد) و منویات سیاسیشان در تضاد با منافع همه بازیگران سیاسی منطقهای ازجمله ترکیه، اعراب و ایران و در حوزه بینالمللی روسیه و چین است.
ترکیه بهواسطه مسئله کردی ایجاد یک حکومت خودمختار یا مستقل کردی را در مرزهای جنوبی خود بههیچوجه برنمیتابد، ایران و روسیه نیز تمامیت ارضی سوریه را خط قرمز میدانند و نسبت به تجزیه سوریه حساس هستند، در مقابل اعراب نیز از تجزیه کشور عربی سوریه استقبال نمیکنند و کیک سوریه را کامل میخواهند. در این میان آمریکا به دنبال آن است با حمایت از کردهای سوریه از کارت کردها در مذاکرات و چینش آینده سوریه نقش ایفا کند. این در حالی است که رابرت فورد سفیر سابق آمریکا در سوریه 2014-2010 نسبت به همکاری دولت آمریکا با این گروه به خاطر نقض حقوق بشر توسط این گروه در مناطق تحت نفوذ و اعمال خشونت علیه اعراب سنی در آن مناطق هشدار داده است (4) این سیاست آمریکا به بهترین وجه در راستای تأمین منافع رژیم صهیونیستی نیز میباشد که ازیکطرف به دنبال سوریه ضعیف شده است و از طرف دیگر خود را متحد کردهای منطقه میداند.
پیامدها
یکی از پیامدهای احتمالی سیاست جدید آمریکا، افزایش شکاف در جبهه مخالفان نظام سوریه است، بدینصورت که سیاست حمایت از اکراد توسط واشنگتن منجر به نگرانی و بیاعتمادی ترکیه ازیکطرف و اعراب از طرف دیگر خواهد شد. ترکیه از افزایش نقش و جایگاه اکراد در سوریه هراسان است و اعراب هم نقشآفرینی اکراد را در یک کشور عربی همچون سوریه چندان برنمیتابند. برآیند این سیاست میتواند موجب افزایش نگرانی و اختلاف بین آمریکا و متحدان منطقهای خود است.
پیامد دیگر این اقدام بهرهبرداری واشنگتن از آن بهعنوان اقدامی در چارچوب مبارزه با تروریسم بهخصوص در فضای پس از اتفاقات 15 نوامبر پاریس است. کما اینکه اجلاس وین 2 درباره سوریه در حالی با حضور قدرتهای جهانی و بازیگران منطقهای برگزار شد که حملات کور تروریستی در پاریس بر فضای این نشست سایه افکنده بود. این بمبگذاریها میتواند دو اثر داشته باشد؛ بدینصورت که ازیکطرف با برجستهسازی تهدید تروریسم باعث تقویت رویکرد «مبارزه با تروریسم» با همراهی ایران و روسیه شود که در این چارچوب آمریکا تلاش خواهد کرد این حرکت خود را امری در راستای مبارزه با تروریسم معرفی نماید و از طرف دیگر در صورت به بنبست رسیدن مذاکرات، گزینه مداخله ناتو در دستور کار غرب قرار بگیرد.
پس از ماجراهای پاریس فشار به ایالاتمتحده برای لشکرکشی به سوریه ذیل ناتو گزینهای است که از سوی اروپاییها مخصوصاً فرانسه و انگلیس قابلطرح بود اما به نظر میرسد باوجود حضور نظامی روسیه و ایران در سوریه، غرب به همکاری تمایل بیشتری داشته باشد تا آغاز یک عملیات تازه در قالب ناتو.
به نظر میرسد پیامد اقدام دولت آمریکا در اعزام نیروهای مستشاری به مناطق کردی در روزهای پس از حوادث تروریستی پاریس میتواند افزایش احتمال همکاری بین ایالاتمتحده و مسکو در خصوص مبارزه با داعش باشد، اگرچه در شرایط کنونی احتمال تسری دامنه گروههای تروریستی با توجه به متشنج شدن دوباره فضا توسط ترکیه در ماجرای حمله به جنگنده روسی وجود ندارد؛ اما فضای مناسبی برای افزایش همکاریهای بینالمللی در مبارزه با تروریسم در روزهای پس از حملات تروریستی به فرانسه ایجاد گردید و برخی از بازیگران منطقهای متحد غرب و حامی گروههای تکفیری از این موضوع احساس ناخوشایندی داشتند.
شاید بتوان گفت یکی از دلایل اقدام اخیر آنکارا علیه جنگنده روسها تنشزایی بین آمریکا و روسیه و افزایش التهاب در محیط استراتژیک شامات برای ممانعت از روندی بود که پس از حوادث پاریس در حال رخ دادن بین محور روسیه و غرب بود.
1- Stephen Zunes, Obama's Escalation in Syria, 11/12/2015, Available at: http://www.huffingtonpost.com/stephen-zunes/obamas-escalation-in-syri_b_8491260.html
2- In U.S., 53% Oppose Sending Ground Troops to Fight Militants, 12 November 2015, available at: http://finchannel.com/index.php/world/item/51976-in-u-s-53-oppose-sending-ground-troops-to-fight-militants
3- Paul Hazelton, CSU community reacts to U.S. troops in Syria, NOV 12, 2015, Available at:
http://www.collegian.com/2015/11/as-the-u-s-sends-troops-to-syria-csu-students-react/143623/
4- ADAM ENTOUS, GORDON LUBOLD and CAROL E. LEE, U.S. to Send Special Forces to Syria,Deployment of up to 50 commandos would be first sustained U.S. ground presence in Syria, Oct. 30, 2015, Available at:
http://www.wsj.com/articles/u-s-to-send-special-forces-to-syria-1446216062
5- Obama orders US special forces to 'assist' fight against Isis in Syria, 30 October 2015
http://www.theguardian.com/world/2015/oct/30/syria-us-deployment-troops-obama-special-operations
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
عجبا...