کد خبر: ۳۰۲۸۴۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
مصاحبه با استاد آقانوری، عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب

امام حسین (ع) امام «مسلمین» است نه صرفا امام «شیعیان»

استاد علی آقانوری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب است. ایشان که متخصص تاریخ و سیره اهل بیت «ع» است، به طور مشخص روی سیره وحدت خواهانه ائمه اطهار «ع» به پژوهش پرداخته که حاصل آن کتابی است با عنوان « امامان شیعه و وحدت اسلامی»
امام حسین (ع) امام «مسلمین» است نه صرفا امام «شیعیان»گروه فرهنگی، بهره برداری از سوژه ای به نام اختلاف شیعه و سنی برای تفرقه افکنی در امت اسلامی این روزها تا ایی رسیده که حتی تونی بلر نخست وزیر پیشین انگلستان هم از این موضوع برای فرار از بار مسئولیت تاسیس گروه های تروریستی مانند داعش استفاده می کند.

وي حذف نظام صدام را برابر با ايجاد داعش مي داند يعني دولت شيعه‌اي كه 12 سال است در عراق است زمينه ساز ايجاد داعش بوده و راهكار مقابله با داعش نيز ايجاد حكومت بعثي و حذف نظام كنوني عراق است. در واقع بلر رسما در حال تفرقه افكني در عراق و نيز نمايش چهره‌اي منفي از حكومت شيعه در مبارزه با تروريسم است.

به گزارش بولتن نیوز، برای روشن شدن واقعه کربلا و جلوگیری از بهره برداری های سیاسی و تفرقه افکنی در بین امت اسلامی بولتن نیوز در گفتگو با استاد علی آقانوری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب به این واقعه پرداخته و سعی دارد پرده از ناگفته ها در این قیام بزرگ بردارد.

به گفته استاد آقانوری، اصلا آن موقع چيزي به عنوان شيعه و سني نبود! شعارها و اهداف حكايت از آن داشت كه امام حسين(ع) مي¬خواهد امت را اصلاح كند و قيامشان هم به اين معني نبود كه شورش و حركتي باشد كه موجب تفرق جامعه شود. در جامعه¬اي كه يزيد حاكم آن باشد ديگر اسلام و مسلمين محلي از اعراب نداشتند كه حضرت بخواهند ملاحظه انسجام جامعه اسلامي را نمايند. اصلا نزاع، نزاع میان شيعه و سني نبود. در واقع تقابل بين اسلام ناب محمدي (ص) و اسلام اموي بود. بحث بني اميه بود در مقابله با اسلام و مسلمين. در آن زمان اصلا مباحث فرقه¬اي مطرح نبود. اصحاب دو طرف درگيري هم اصحاب شيعه و سني نبودند كه بگوييم يك طرف شيعه ها بودند و يك طرف سني¬ها! اصحاب امام بر محور فرزند رسول خدا بودند دور حضرت جمع شده بودند. تلاش امام هم معطوف به اين بود كه تا امكان دارد درگيري پيش نيايد.


مشروح کامل گفتگوی استاد آقانوری در ایام سوگواری اباعبدالله الحسین «ع» به سوالات بولتن نیوز درباره سیره وحدت گرایانه امام حسین «ع»:

آیا «وحدت اسلامی» جایگاهی در قیام عاشورا داشت؟

با توجه به مشكلاتي كه در جهان اسلام پيش آمده است بايد اين مباحث بيشتر رواج پيدا كند و چه بهتر كه اين مباحث را از منظر ائمه اطهار عليهم السلام بررسي كنيم. اگر ما قيام امام حسين (ع) را با تاكيد بر شواهد تاريخي بررسي كنيم، با توجه به شعارها و سخناني كه از آغاز حركت تا به انتها از امام رسيده است، بحثهايي كه بين امام و برخي از مخالفان حركت صورت گرفته و حتي توجه به تاثيرات قيام بعد از شهادت امام حسين (ع) و مواردي از اين دست، در مجموع  با استناد به اين مدارك اصلا نميتوانيم ادعا كنيم كه حركت امام حركتي بوده  در بستری صرفا شيعي و يا  با اهداف فرقه¬اي و یا مثلا در تقابل با جماعت سني. نه اهداف امام فرقه¬اي و طايفه¬اي بود و نه شعارهايشان در اين راستا بوده،‌ بلكه حركتي بوده با عنصر اسلامي و با تاكيد بر عنصر امر به معروف و نهي از منكر و عنصر اصلاح امت. شعارهاي امام اينها بود.

اصلا آن موقع چيزي به عنوان شيعه و سني نبود! شعارها و اهداف حكايت از آن داشت كه امام حسين(ع) مي¬خواهد امت را اصلاح كند و قيامشان هم به اين معني نبود كه شورش و حركتي باشد كه موجب تفرق جامعه شود. در جامعه¬اي كه يزيد حاكم آن باشد ديگر اسلام و مسلمين محلي از اعراب نداشتند كه حضرت بخواهند ملاحظه انسجام جامعه اسلامي را نمايند. اصلا نزاع، نزاع میان شيعه و سني نبود. در واقع تقابل بين اسلام ناب محمدي (ص) و اسلام اموي بود. بحث بني اميه بود در مقابله با اسلام و مسلمين. در آن زمان اصلا مباحث فرقه¬اي مطرح نبود. اصحاب دو طرف درگيري هم اصحاب شيعه و سني نبودند كه بگوييم يك طرف شيعه ها بودند و يك طرف سني¬ها! اصحاب امام بر محور فرزند رسول خدا بودند دور حضرت جمع شده بودند. تلاش امام هم معطوف به اين بود كه تا امكان دارد درگيري پيش نيايد.

 حتي امام نهايت تلاش خود را به كار برد كه از طرف مقابل هم حمله¬اي صورت نگيرد. با اين حال در نهايت هم حمله از طرف دشمن صورت گرفت. شواهد بسياري داريم كه امام حسين (ع) آنجايي كه خودش را معرفي مي¬كند و يا آنجايي كه دشمن را معرفي مي¬كند،‌ بحث رسالت و سنت نبوي را پيش مي¬كشند و اينكه دشمن دارد بدعت ايجاد مي كند.

چه شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه اعمال امام به خاطر حفظ وحدت امت اسلامي بوده؟
قبل از امامت امام حسین «ع» و در دوران امامت امام حسن مجتبي (ع) نامه¬هاي مختلفي و درخواست هایی از سوي مخالفين بني اميه و دوستداران اهل بيت عليهم السلام براي امام حسين (ع)مي-رسيد مبني بر اينكه قيام و حركت را عليه بني اميه آغاز كنيد. اين نامه ها در گزارش های تاریخی آمده است. اما امام اعلام مي¬كرد مادامي كه برادرم قرارداد ترك مخاصمه دارد هيچ حركتي نخواهيم كرد و پايبند به امام حسین (ع) امام «مسلمین» است نه صرفا امام «شیعیان»اين قرارداد هستيم. البته معاويه تاحدودي ظواهر را رعايت مي كرد. براي همين هم آغاز حركت امام بعد از مرگ معاويه بود و امام هم كه با يزيد بيعتي نداشت كه بخواهد پايبند آن باشد و زماني كه يزيد با آن ويژگيهايش خواست از امام بيعت بگيرد امام زيربار اين بيعت نرفت.

حتي مصالحه ترك مخاصمه هم با معاويه بوده و نه يزيد پس عده¬اي كه مي¬گويند امام بيعت را شكست اشتباه می کنند. امام اصلا با يزيد قراردادی نداشت چه برسد به بيعت! امام در طول حكومت معاويه پايبند قرارداد صلح ماند و مخالفتی با مصالحه امام حسین نکرد. در طول زندگي امام هيچ حرف و حركتي از امام نمي¬بينيم كه بخواهد طعني باشد به خلفا،‌ اين هم خود شاهدي است از سيره وحدتي امام؛ درواقع حضرت رعايت ملاحظات مذهبي و احساسات مردم را مي كرد.

آيا در بين اصحاب امام حسین «ع» كساني بودند كه عقاید خاص شیعی نداشته باشند؟

با اين مفهومي كه ما امروز داريم تحت عنوان امامي كه طاعتش واجب باشد،‌ علم غيب و يا عصمت داشته باشد و امثالهم در شعارهاي اصحاب برجستگی خاصی نمي بينيم؛ در ‌بيشتر شعارها تاكيد بر فرزند رسول خدا بودن امام، ‌مشاهده مي¬شود.  در شعارهاي برخي اشاره شده است كه حسين(ع) وصي است. اما نمي توانيم بگوييم كه تمام اين 72 نفر كه دور امام بودند با يك حركت عمومي به خاطر اينكه حضرت، امام مفترض الطاعه ،‌ منصوص الامامه است قيام كرده باشند، ‌اينگونه نبود. ‌مثلا زهیر بن قین كه در معناي امروزي يك سني تمام عيار بود. اما زماني كه امام حسين (ع) به او گفت تو نمي خواهي به ما بپيوندي؟ مقداري فكر كرد و ظاهرا ترديد هم داشت كه همسرش ترديدش را از بين برد و به سپاه امام پيوست. حتي در شعارهايش هم اگر مراجعه كنيد بسيار از امام دفاع كردند. نه اينكه بيايد بگويد من توبه كردم و اين حسين امام مفترض الطاعه است! ‌نخير در شعارهاي ايشان هم مي بينيم كه مي¬گويد: «‌شما خجالت نمي كشيد با فرزند رسول خدا چنين رفتار مي كنيد!»



حداقل تا آنجايي كه من مي¬دانم بين ياران حضرت كساني بودند كه شيعه به معناي امروزي آن نبودند. البته معرفت اشخاصي مثل حضرت ابالفضل و حضرت علي اكبر عليهم السلام استثناء است. اما در غير خاندان امام ‌احساس مي¬شود كه همه یاران شيعه به معناي خاص امروزي آن  و با آن اعتقادات مورد انتظار نبوده اند. اصلا به معناي امروزين آن،‌ در آن زمان چنين بحثهايي نداشتيم. في الواقع نزاع فرزند رسول خدا با بني اميه بود. نه اينكه نزاع رهبر شيعيان باشد با رهبر فرقه ديگري! بنابراین نبایستی آن امام را به عنوان امام شیعیان معرفی کنیم و منحصر به خودمان بدانیم. امام حسین امام همه مسلمین است.

در ابتداي صحبتهايتان به شعارهايي از امام اشاره كرديد،‌ كدام يك از اين شعارهاي امام نماينگر ديدگاه وحدت گرايانه امام است؟

در بسياري از جاهايي كه امام خودشان را معرفي مي كند نمي گويد من امام شما هستم،‌ بلكه مي فرمايند ما اهل بيت نبوتيم،‌ معدن رسالتيم، محل نزول ملائكه هستيم. و زماني كه طرف مقابل را معرفي مي كنند به معرفي بني اميه پرداخته و ويژگي هاي مغاير اسلامي يزيد را عنوان مي كند، كه يزيد يك فرد شارب الخمر و قاتل نفس محترمه است و ... .  بعد از مخاطب مي خواهد كه مقايسه كنيد كه ما مستحق خلافتيم يا اينها؟!  و يا در سخن معروف ديگري كه مي فرمايند «علي الاسلام السلام اذا بليت الامه براع مثل يزيد» . در اينجا هم اما تاكيد دارد بر امت، يعني امت محمد (ص) و نه گروه خاصي و فرقه خاصي و نه مثلا ما اهل بيت!  بعد مطرح مي كنند كه من از رسول خدا (ص) شنيده ام كه «الخلافه محرمه علي آل ابو سفيان». به طور كلي در شعارها وقتي در جايگاه معرفي شخصيت خودشان هستند، ‌حتي زماني كه هم مي خواستند وصيت كنند،‌ در معرفي خود به عنوان يكي از اعضاي خاندان اهل بيت تاكيد مي-كند. در مقابل بني اميه را معرفي مي كند كه از ابتدا مخالف و درواقع معاند و دشمن اهل بيت بودند. اصلا مصداق بارز ناصبي ها بني اميه بودند. آنها اعتقادي به اسلام نداشتند و اسلامشان هم از روی اکراه به تعبير فرمايش حضرت رسول (ص) از حزب طلقا بودند.

حتي زماني كه امام مي خواهند وضعيت فرهنگي جامعه را بگويند،‌ يا زماني كه مي خواهند دليل قيامشان را بگويند،‌ مي فرمايند : «أيّها الناس، إنَّ رسولَ اللَّهِ (ص) قالَ: مَن رأى منكُم سُلطاناً جائِراً مُستحلاً لحرم الله، ناكثاً بعَهدِه، مُخالِفاً لسنّةِ رسولِ الله، يَعملُ في عبادِه بالإثمِ امام حسین (ع) امام «مسلمین» است نه صرفا امام «شیعیان»والعدوانِ، فلم يغِرْ (وفي رواية فلم يُغيّر ما) عليهِ بقولٍ ولا بفعلٍ، كان حَقّاً على الله أن يُدخِله مَدخلَه»  . در اينجا حضرت تاكيد بر سطان جائر مي كنند. كه حلال خدا را حرام كرده است و حرام خدا را حلال كرده؛‌ نقض عهد كرده و مخالف سنت پيامبر است؛‌ اهل گناه است و دشمني خدا؛  و در جاي ديگري مي فرمايند ملازم طاعت شيطان شده و ترك رحمان نموده،‌ اظهار فساد كرده است و ... . امام مي خواهد مردم را بيدار كند كه به چنين افرادي در جامعه اسلامي دچار شده اند. ديگر در اينجا اصلا امت اسلامي نخواهد ماند كه به دنبال وحدت آن باشيم!  و نمي توان به دنبال وحدت بود به بهاي از دست رفتن اساس اسلام! وقتي اسلام نباشد ديگر وحدت محلي از اعراب ندارد. به طور كلي فلسفه قيام امام در همين جمله خودشان خلاصه شده است كه «إني لم أخرج أشراً ولا بطراً... إنما خرجت لطلب الإصلاح في أمة جدي» . كه بحث من اصلاح امور جدم است و نه شورش و قيام و يا در موقعيت فعلي گرفتن خلافت!  پس بحث امت بوده بر خلاف آنچه كه امروز متاسفانه عده اي در تلاشند كه حضرت را و قيامشان را با الفاظي چون «امام شيعيان» اختصاصي كنند. نه بايد بگوييم «امام مسلمين».

چطور مي¬توانيم ظرفيتهاي وحدتي قيام عاشورا را پررنگ و كاربردي كنيم؟

بهترين كار اين است كه ظرفيت واقعي قيام امام را به نمايش بگذاريم و آنرا محدود به گروه و فرقه خاصي نكنيم. قيام امام حسين(ع) را يك قيام صرفا شيعي و امام را يك امام مخصوص شيعيان معرفي نكنيم!‌  ببينيد چطور علماي بزرگ اهل سنت از امام حسين(ع) تجليل مي كنند. اينها را بايد غنيمت دانست و بر مشترك بودن اين سرمايه ارزشمند تاكيد كرد. يعني امام حسين(ع) را به عنوان يك محور مشترك قرار داد و به عنوان امام مسلمين و امامي كه در مقابل ظلم قيام كرد معرفي بنماييم تا آنها هم بتوانند درس بگيرند. نبايد شرايطي را مهيا كنيم كه امام را انحصاري كنيم و دائما بگوييم امام ما امام ما!‌ يا مسائل تاريخي گذشته را مطرح كنيم و قيام امام حسين به آن ربط بدهيم و با اين كار ظرفيت سوزي کنیم. نهايتا كار را به جايي برسانيم كه اهل سنت فكر كنند كه نه، امام حسين هم فقط امام اينها بوده!‌

سالها قبل در برپايي مراسم عزاي امام حسين تفاوت چنداني بين شيعه و سني نبوده اما وقتي ما امام را منحصر به خودمان بدانيم و خيلي براين موضوع تاكيد كنيم فلسفه قيام را طوري بيان كنيم كه گويا امام با يك فرقه¬اي درگير بوده اند به جز اينكه ظرفيت قيام را از جايگاه واقعي خود پايين بكشيم چه حاصل ديگري خواهد داشت؟! چرا ما بر اين تاكيد نمي كنيم كه اين همه علماي اهل سنت از امام حسين(ع) و قيامشان تجليل كرده اند. از جاحظ كه مي¬گويند عثماني بوده تا‌ تفتازانی، ‌ابن حزم، ‌شوكاني، تا ‌ابن تيميه‌،‌ عبده  و ... .

 اگر كتاب «نگاهي نو به قيام عاشورا» را بخوانيد ليست بسياري از علماي اهل سنت را خواهيد ديد كه از قيام امام حسين(ع)  تجليل كرده اند؛‌ و قيام برايشان مقبوليت داشته و احترام ويژه اي براي آن قائل بوده اند و از طرف ديگر عليه يزيد گفته اند و نفي اش كرده اند. حالا منكر اين نيستيم كه عده اي از علماي اهل سنت هم بر اساس  برخی مباني  موهوم مي گويند يزيد اجتهادا اين كار را كرد. اين استثنائات را هم داريم اما چرا ما از آن ظرفيت عظيم استفاده نكنيم و دائما روي اين استثنائات مانور دهيم؟! روند كلي علماي اهل سنت تجليل از قيام بوده و ما هم بايد از اين ظرفيت استفاده كنيم كه آي مردم اين امام ديگر امام مشترك است حداقل قيامشان قيام مشترك براي همه مسلمانان است. از اين طريق خيلي راحت مي شود ظرفيت وحدت  طلبانه و تقريبي آنرا بالا برد.  اگر با اين تبليغات يك خون هم كمتر ريخته شود و يك نفر هم آگاهتر شود و دست از نفرتهاي فرقه اي و طايفه اي بردارد، ‌مسلمانها آرامش بيشتري خواهند يافت. آرامش كه بيشتر شود تعالي انسانها سريعتر خواهد بود. هركسي بايد در حد توان خود به دنبال تعالي همه مسلمانان باشد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
عباس زاده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۵
1
2
قابل استفاده بود
ممنون
محسن
|
Lebanon
|
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
1
1
برادر محترم امام حسين عليه السلام امام انسانيت مي باشد و به كل احرار جهان متلق مي باشد كزاردن شخصيت ايشان در زاةيه مدهبي درست نيست شما به مراسم عزاداري ارمنيها در روز عاشورا توجه كن كه براي ابوالفضل عباس برادر امام عزاداري مي كنند لبنان
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین