در نشستی که برای این اثر نمایشی در دفتر هنرآنلاین برگزار شد میزبان حامد هوشیاری کارگردان این اثر نمایشی و عزتالله رمضانیفر و فرحناز منافیظاهر دو تن از بازیگران این نمایش بودیم که هردوی این بازیگران از هنرمندان باسابقه عرصه تئاتر و تصویر هستند. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی ما با عوامل این نمایش است.
آقای هوشیاری ابتدا در خصوص چگونگی شکلگیری و هدف از اجرای این نمایش توضیح دهید.
هوشیاری: جرقه نگارش این نمایش در اوایل سال جاری در ذهن من شکل گرفت چراکه برخی از شهدای غواص در مقاطعی در شهرستانهای مختلف از جمله شهرستانهای شمال کشور تشییع شدند و من از همان ابتدا پیگیر این ماجرا بودم و خود نیز با سفر به شهرهای مختلف به صورت مستندوار فیلمهایی را از خانوادههای شهدا تهیه کردم و در نهایت در مردادماه امسال در مراسم بسیار باشکوه تشیع پیکر ۱۷۵ شهید غواص تصمیم من برای نگارش متن نمایش به شکل جدی شکل گرفت و بر این اساس نمایشی را با موضوع شهدای غواص نوشتم که داستان این نمایش هم برمیگردد به زندگی خانوادههای شهدا به ویژه شهدای غواص که من به این موضوع یک نگاه کلی داشتم. برای نگارش این نمایشنامه با بالغ بر ۵۰ خانواده از این شهدا از نزدیک گفتوگو کردم و الگوهایی که در زندگی و نوع نگرش خود به زندگی داشتند را در این نمایش مورد استفاده قرار دادم.
این نمایش دارای سه قسمت است که قسمت اول آن نمایش "یک از ۱۷۵" است و دو قسمت دیگر آن ادامه همین نمایش خواهد بود. من در این نمایش از شخصیتهایی مانند شخصیت یوسف الهام گرفتم که آقای عزتالله رمضانیفر نقش آن را ایفا میکند و شخصیت نسیمه که خانم فرحناز منافی ظاهر ایفاگر نقش آن است.
برای تولید این نمایش از جانب نهاد یا سازمان خاصی هم مورد حمایت قرار گرفتید؟
هوشیاری: من این نمایش را به صورت خودجوش تولید کردم و حمایت مالی را قبل از شکل گرفتن این نمایش از جانب نهاد یا بنیادی نداشتیم اما زمانی که این نمایش به مرحله تولید رسید خوشبختانه اتفاقات خوبی برای نمایش ما افتاد و شب سوم اجرا از جانب بنیاد شهید و امور ایثارگران مورد تقدیر قرار گرفت علاوه بر این کل گروه بازیگران نیز از سوی موسسه پیشکسوتان مورد تقدیر قرار گرفتند و به این ترتیب این نمایش دیده شد و باعث شد که من کمی آرامش قلبی خود را به دست آوردم که دو قسمت دیگر این نمایش را هم به صورت موجز بازنویسی کنم تا برای اجرا آماده شود.
آقای رمضانیفر شما هنرمند پیشکسوتی هستید که کار حرفهای خود را از تئاتر شروع کردید اما بیشتر از همه مردم شما را به خاطر بازی در سینما و تلویزیون به یاد دارند، اکنون دو سالی میشود که از آخرین حضور شما در عرصه تئاتر با بازی در نمایش "قصههای ناتمام" به کارگردانی اسماعیل خلج میگذرد، از حضور دوباره خود در صحنه تئاتر برای ما بگویید و اینکه چطور شد که تصمیم گرفتید در این نمایش ایفای نقش کنید؟
رمضانیفر: من قبلا با آقای هوشیاری سابقه آشنایی نداشتم اما زمانی که با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این نمایش را به من دادند من متن نمایش را مطالعه کردم و یک سری از فیلمهای مستندی را که تهیه کرده بودند را تماشا کردم و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. چون به هر حال ما هم نسبت به این شهدا احساس نوعی ادای دین داریم و خدا را شکر که با بازی در این نمایش توانستیم بخش کوچکی از دین خود را نسبت به این شهدا ادا کنیم. زمانی که نمایشنامه را مطالعه کردم قصه آن را بسیار جذاب دیدم. با صحبتهای بیشتری هم که با آقای هوشیاری داشتم متوجه شدم که ایشان مدت زمان قابل توجهی را صرف تحقیق به روی این موضوع کردهاند و دیدم که این نمایش یک طرح کاملا حساب شدهای بوده از این جهت که آنچه اتفاق افتاده مسیر درستی بوده است. من تا پیش از این نمایش در کارهایی با این مضمون به جز یک فیلم که مربوط به جنگ ایران و عراق بود در کاری با این مضمون خاص حضور نداشتهام. نکتهای که مایلم در خصوص این نمایش به آن اشاره کنم این است که سالن نمایش در حد این کار نیست و این کار ارزش این را دارد که در سالنی مناسبتر اجرا شود.
کمی هم از نقشتان بگویید و این که حال و هوای امروز تئاتر را چگونه میبینید.
رمضانیفر: همان گونه که از نام کار مشخص است این نمایش داستان زندگی یکی از ۱۷۵ غواص شهید است و من نقش یکی از این شهدای غواص را ایفا میکنم که به رویای همسرش برگشته است و من بسیار به این نقش علاقمندم. حال و هوای تئاتر هم حال و هوای بدی ندارد. اگر مشکلات مادی آن حل شود من خود به شخصه به کار کردن در حوزه تئاتر راغبتر هستم تا در عرصه تصویر، چون تئاتر هنری زنده و پویا است. یک سری از تئاترها با عنوان تئاتر آزاد فعالیت میکنند که درآمدهای قابل توجهی هم دارند و من بارها برای بازی در این تئاترها دعوت شدم اما این دعوت را نپذیرفتم، چون اساسا کار در این نوع از تئاتر جزء خط مشیهای من نیست. من بازیگر آزادی سراغ دارم که به جرات میتوانم بگویم که شبی ده میلیون تومان دست مزد دریافت میکند اما من با این وجود کار کردن در تئاتر آزاد را قبول نکردم چون نمیخواهم آن سابقهای که در گذشته داشتم را زیر سوال ببرم. اما برای یک کار فاخر به مدت یک یا دو ماه زمان صرف میکنیم و چیز زیادی هم عاید ما نمیشود چون ما تنها به دلیل عشق و علاقهای که به تئاتر داریم، کار میکنیم.
خانم منافیظاهر شما هم کمی از چگونگی پیوستن خود به این نمایش برای ما بگویید و اینکه این اثر برای شما چه جذابیتی داشت که تصمیم گرفتید در آن به ایفای نقش بپردازید.
آشنایی من با حامد هوشیاری به حدود یازده سال پیش برمیگردد که در آن زمان هم من در فیلمی به نام "هویت" که ایشان کارگردانی آن را به عهده داشتند ایفای نقش کردم. زمانی که متن نمایشنامه را مطالعه کردم از خط داستانی روان، جذاب و ساده و با صداقت آن بسیار لذت بردم و راغب شدم که در این نمایش ایفای نقش کنم.
کمی در خصوص نقشتان برای ما توضیح بدهید و اینکه چه پروسههایی را طی کردید تا توانستید به خوبی از عهده این نمایش بربیایید و چنین بازی روان و جذابی را ارائه کنید؟
من خیلی پیشتر زمانی که در مدارس مشغول تدریس بودم با بسیاری از خانمها که همسرانشان در جنگ به شهادت رسیده بودند مواجه بودم و به خصوص در این زمینه خیلی تحقیق کردم و حتی به هیئتی مراجعه کردم که چند نفر از خانمها همسرانشان شهید شده بودند و من برای اینکه حس آنها را در وجود خودم درونی کنم با آنها صحبت کردم تا احساسات آنها را مورد بررسی قرار دهم. در حال حاضر هم با عشق در این نمایش بازی میکنم.
آقای هوشیاری موکدا از نمایش "یک از ۱۷۵" به عنوان یک نمایش ارزشی یاد میشود این درحالی است که بسیاری معتقدند این نوع دستهبندیها در تئاتر ممکن است حتی باعث دورشدن مخاطب از تئاتر شود خود شما چقدر به این نوع از دستهبندیها اهمیت میدهید و یا اساسا با این نوع دستهبندیها موافق هستید؟
هوشیاری: عقیده من این است که هیچ نویسنده و یا کارگردان تئاتری نمایش خود را به گونههای مختلف نامگذاری نمیکند. در همه کارهایی که تاکنون ارائه کردم، بعد از اینکه نمایش روی صحنه رفت و منتقدین و مخاطبان آن را دیدند این نامگذاریها را انجام دادند و به طور کلی همه این نامگذاریها هم در سیطره هنر شکل میگیرد. از آنجا که بیشترین مخاطبان ما را مردم تشکیل میدهند وقتی که این مخاطبان موضوع یک تئاتر را میبینند این نامگذاریها را بیشتر نسبت به رویکرد و دغدغههای خود عنوان میکنند. چون این نوع تئاتر یک رویکرد متفاوتی دارد به صرف این متفاوت بودن عنوان ارزشی به خود میگیرد. از سوی دیگر اتفاقا من با این نوع نامگذاری موافق هستم به این دلیل که این نوع نمایشها به واقع بسیار مهجور ماندهاند به طور مثال شاید تعداد کارهایی که با این موضوع در یک سال روی صحنه می رود به تعداد انگشتان دست هم نرسد چون این نوع نمایشها مستلزم نوع خاصی از دغدغهمندی و پژوهش طولانی مدت است به همین دلیل باید از این نوع آثار حمایت معنوی صورت گیرد و بعد اگر صلاح دانستند حمایتهای مالی خود را نیز از این نوع آثار دریغ نکنند. به نظر من اگر مسئولینی که تاکنون به دیدن این نمایش آمدهاند این اثر را اثری دارای ارزش میدانند این میتواند مجوزی برای ورود به جشنوارههای بزرگ تئاتری ما باشد چون به ویژه در جشنواره تئاتر فجر هم خیلی کم به این موضوعات پرداخته میشود.
به نظر شما برای اینکه تبلیغ و پوشش این ارزشها به نتیجهای مطلوب حاصل شود باید چه کارهایی انجام داد؟ به این نکته اشاره کردید که این قبیل نمایشها معمولا مهجور واقع میشوند شما دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
رمضانیفر: همان گونه که من به عنوان یک بازیگر نسبت به شهدا یک وظایفی دارم، وظیفه مسئولین و مدیران هم این است که از این نوع آثار حمایت کنند.این نوع آثار باید تبلیغ شود و ما که بودجه تبلیغ نداریم بنابراین، این وظیفه مسئولین و مدیران فرهنگی است که برای این آثار تبلیغ کنند.
هوشیاری: با توجه به صحبتهای اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه تئاتر نباید در محوریتهای اسلامی و موضوعات ارزشی مهجور واقع شود، دغدغه من هم همین بود. آثاری با این مضامین که به واقع هم نامشان ارزشمند است و هم درست به آنها پرداخته شده، باید مورد حمایت قرار بگیرند. البته نمیتوان گفت چون یک موضوع ارزشی را کار میکنیم بنابراین خروجی آن هم یک کار ارزشی خواهد بود، چون اگر ما برخی از نکات اساسی را به درستی رعایت نکنیم هم به این آثار ضربه میزند و هم اینکه مخاطبان ما از این نوع کارها زده میشوند، یعنی وقتی با آثاری روبه رو شوند که احساس کنند جزء دغدغههای خودشان نیست سرخورده میشوند.
شما بر روی بحث تبلیغات برای حمایت از نمایشهایی با این مضامین خیلی تاکید دارید اما موضوع دیگر این است که برخی مواقع استفاده برخی از نهادها به ویژه نهادهای دولتی از هنر و به ویژه هنر تئاتر برای تبلیغ مفاهیم ارزشی به قدری صورت میگیرد که تبدیل به ضد تبلیغ میشود.
هوشیاری: البته من معتقدم که این خیلی خوب است که این اتفاق بیافتد یعنی برای کارهای ارزشی تبلیغاتی صورت بگیرد اما این دغدغه اصلی من نیست که چرا برای کار ما تبلیغ صورت نمیگیرد. روی صحبت من به لحاظ تبلیغی با مدیران ارشد فرهنگی در بحث هنر است و اینکه مدیران ارشد ما اگر به دیدن این کارها بیایند خود یک تبلغی خواهد بود برای دیده شدن این نوع از آثار. به عنوان مثال آقای صمیمی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران که آمدند و نمایش ما را دیدند و عنوان کردند که رهنمودهای مقام معظم رهبری به صورت تمام و کمال در این کار شکل گرفته است و به عقیده من بنیاد شهید رسالت خود را با دیدن این نمایش به انجام رسانده است چون این نمایش با موضوع شهدا بود و بنیاد شهید هم به لحاظ معنوی حامی این کار شد و بحث ما هم بیشتر به روی تبلیغات معنوی است.
منبع: هنرآنلاین
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com