حضور در سريال مختارنامه و در نقش مسلمبن عقيل سعادت و اتفاق بزرگي بود كه نصيب من شد. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ بازي در تلويزيون را با حضور در سريالهاي «وكلاي جوان»، «طلسمشدگان»، «همسفر» و... شروع كرد و بعدها با بازي در سريال «معصومیت از دست رفته» مشهورتر شد.
گروه فرهنگی-نقش آفرينی وي در فيلم سينمايي «ملك سليمان» به ياد ماندني شد و بالاخره حضور در سريال «مختارنامه» و در نقش مسلمبن عقيل او را در ذهنها ماندني كرد، به بهانه ايام محرم با امين زندگاني به گفتوگو نشستيم كه در ادامه آن را خواهيد خواند:
حضور در سريال «مختارنامه» چگونه شكل گرفت؟
به گزارش
بولتن نیوز،حضور در سريال مختارنامه در نقش حضرت مسلمبن عقيل سعادت و اتفاق بزرگي بود كه نصيب من شد ابتدا خيلي ترسناك بود به دليل اينكه خيلي از آدمها از حضرت مسلم تصوير درست و كاملي در ذهن خود داشتند چرا كه يك روز از دهه محرم به نام ايشان است همچنين داستان اين بزرگوار را در تعزيههاي زيادي دیدهاند و سينه به سينه و به صورت شفاهي شنيدهاند، اينكه اين تصوير چقدر ميتواند به بازي من نزديك باشد و خدايي نكرده لطمهاي به آن نزنم برايم ترسناك بود و اين ترس با من بود تا زمان پخش سريال كه به لطف خدا و با بازخورد از سوي مردم نقش موثر واقع شد.
نگراني شما پس از انتخاب نقش چگونه بود؟
خيلي ترسيدم به دليل اينكه آيا آن نقشي كه من ايفا ميكنم با ذهنيت مردم سنخيت دارد يا خير چرا كه بقيه نقشها را ميتوان قابل قبول كرد ولي در كارهاي تاريخي نميتوان راحت از نقش گذشت، عدم پذيرش مخاطب نگراني من بود.
علاقه به بازي دوباره در چنين نقشهايي را داريد؟
مهم بازي كردن اين نقشها نيست اينكه چنين نقشها را در چه پروژه و شرايطي بازي كنيم خيلي مهمتر است، بله اگر پروژه كه نويسنده و كارگردان آن آقاي ميرباقري باشد با افتخار قبول ميكنم.
شما در سريال «مختارنامه» در دو صحنه بازي خيلي خوبي داشتيد يكي كوچههاي كوفه و ديگري صحنه كاسه آب، از اين دو صحنه برايمان بگوييد؟
اين دو صحنه براي خود من تاثيرگذار بود و خيلي از مخاطبين هم به اين دو صحنه اشاره ميكنند به هر حال اين هنر كارگردان است كه تنها و غريبي حضرت مسلمبن عقيل را به چه شكلي به نمايش بگذارد و اين حس را به بازيگر منتقل كند، من فكر ميكنم حس جمعي گروه هم خيلي مهم است كه يك گروه سازنده پشت دوربين همان حس را به بازيگر منتقل ميكند. صحنه كوچههاي كوفه به نگاه آقاي ميرباقري برميگردد به نظرم خيلي زيبا طراحي كردند و در صحنه كاسه آب خاطرم است آقاي ميرباقري گفت: «لحظهاي كه سرت را از ماسه بلند ميكني ميخواهم در نگاهت ظهر عاشورا ببينم.» خيلي سخت بود و تنها چيزي كه خيلي كمكم كرد اين بود كه به تابلوي ظهر عاشورا استاد فرشچيان فكر ميكردم و به طبع فضاي روحي عوامل صحنه دست به دست هم داد كه يك صحنه خوب داشته باشيم.
كار با آقاي ميرباقري چطور بود؟
هميشه مشتاق دوباره كار كردن با ايشان هستم به نظرم آقاي ميرباقري جزو آن دسته از كارگردانهايي هستند كه شما فقط در زمان همكاري با او فقط بازيگر هستي و خيالتان از همهچيز راحت است فقط به دنبال خلق نقش هستي و به چيز ديگری فكر نميكني.
به تعزيه و مقتلخواني علاقه داريد؟ كار كرديد؟
بله، ولي قسمت نشده بازي كنم، تعزيه هنر سختي است تسلط به آواز و دستگاه آوازي میخواهد كه من اين توانايي را ندارم.
علاقهمند به بازي در نقشهاي ديگر مذهبي هستيد؟
به هر حال من به عنوان بازيگر تمايلم اين است كه متفاوتترين نقشها را خوب بازي كنم و بازيگر در يك جا مجاز به رقابت است و آن با خود است و اينكه سقف توانايي خود را با نقشهاي متفاوت و شرايط ويژه محك بزند.
خاطرهاي از ايام محرم در كودكي داريد؟
كودكي من در تهرانپارس سپري شد، مسجد بهار كه هيات بزرگي داشت به آنجا ميرفتيم. آن زمان همه يكجا متمركز ميشدند و اين شلوغي خيلي تاثيرگذار بود اگر يك دسته زنجيرزني ميخواست از كوچه عبور كند يك ساعت طول ميكشيد و اين صحنه آدم را به وجد ميآورد، من هم مثل همه ايرانيها خاطرههاي خوبي از محرم دارم.
در حال حاضر چطور؟ هيات خاصي ميرويد؟
هيات خاصي كه نميروم دوستان محبت دارند و هر سال به دعوت آنها به هيات ميروم ولي بعضي وقتها دوستان شرايط را لحاظ نميكنند و باعث به هم ريختگي نظم هيات ميشود و اين باعث ميشود آدم شرمنده شود.
شما كربلا رفتيد؟
بله عيد امسال رفتيم. نخستين بارم بود و حس آن گفتني نيست و بايد هر كسي خودش تجربه كند و فكر نميكردم تجربه رفتن به كربلا آنقدر عجيب و غريب باشد.
به نظر شما كار در زمينه عاشورا چقدر مفيد است و چقدر بايد كار ساخته شود؟
با توجه به اينكه دين اسلام دين كاملي است و واقعه عاشورا يكي از مهمترين اتفاقهاست براي ساخت اثر در اين زمينه بايد به دست اهل آن سپرده شود و به خاطر شان اين حادثه بايد هزينهاي پرداخت شود چرا بايد فيلم «ثارا...» آقاي فرآورده يك سال باشد كه به توليد نرسيده و هيچ ارگاني پيگير ساخت چنين اثرهايي نيست. چرا نبايد فيلم ملك سليمان (دوم و سوم) آن ساخته شود و براي فيلم سينمايي «رستاخيز» از ابتدا خطوط را مشخص نميكنيم تا اين اتفاق براي اين فيلم رخ ندهد
منبع:آرمان