نمیدانم مخاطبش چی کسی است نزدیک تر میشوم البته بسیار سخت آنقدر جمعیت به هم فشرده است که نمیتوانم مخاطبم را پیدا کنم ...اما هنوز صدایش را میشنوم ... به آرامی صدایش میکنم و میگویم؛ به استقبال پدرتان آمده اید که بغض ته گلویش را رها میکند و های های سر میدهد
به گزارش بولتن نیوز، هنوز برگریزان و خزان پاییز آغاز نشده بود که خبر کشته شدن بیش از چهار هزار حاجی در زیباترین مراسم معنوی مسلمانان پاییزی تلخ را رقم زد ....امروز پس از گذشت چند روز از این واقعه ابدان مطهر هشت حاجی از دانشگاه تهران به سمت بهشت زهرا تشییع شد .
از فرودگاه تا دانشگاه تهران
قرار بود برای استقبال حجاج به فرودگاه بروم اما حاجیان به جای پوشیدن لباس احرام کفن پوش به تهران آمده بودند تا استقبالشان رنگ و بویی دیگر داشته باشد ..ساعت از هشت گذشته است .آسمان آبی آبی است و هنوز ماه را میتوان در آسمان دید .در میانه راه میتوان با مردمی رو بروشد که به استقبال شلید هم به بدرقه حجاج میروند..شاید بتوان گفت جمعیت بسیاری برای استقبال آمده اند اما اینبار استقبال بسیار متفاوتشده ... پاییز دارد شاخه و شانه میکشد که هستم .. ..وزش مختصر باد تنت را میلرزاند نمیدانم به خاطر مختصر بادی است که میوزد یا حضور خانواده ها و بدن های مطهر حاجیان لرزه بر تنم اندام ها انداخته است .
عقربه ها ساعت ۹را نشان میدهد... حضور مردم مانع از رد شدن وسایل نقلیه میشود ... از خیابان های منتهی به انقلاب رد میشوم تا بتوانم خود را به مردمی برسانم که هر کدامشان به نوعی داغدار این واقعه تلخ شده اند .تقریبا به درب اصلی و میان جمعیت رسیده ام ....حال و هوای خاصی حاکم است ...صدای لبیک لبیک اللهم لبیک را میتوان از بین جمعیت به وضوح شنید ...مردم گویی طواف میدهند روحشان را با حضور حاجیان ... هرکسی به نوعی عزیزی را از دست داده بود ...پدر ..مادر..برادر ..دوست ..استاد ..و شاید هموطنش را. صدای مجید یراقبافان مجری مراسم نشان از آن میدهد که مراسم آغاز شده است. از مقامات کشوری و لشکری هم آمده اند سردار قالیباف شهردار تهران و چمران را هم میتوان جمعیت دید که داغدار هموطنانش در تهران هستند.
حجه الاسلام محمدی ری شهری سخنران مراسم است به روایتی برای ابراز و التیام درد بازماندگان اشاره میکند و میگوید :کسی که در راه مکه قدم بردارد و در این راه بمیرد در روز قیامت محاسبه ندارد و یکسره جنت و بهشت میزبانشان خواهد بود.
قرار ما پیشواز بود نه تشییع
مردی میانسال از لابه لای جمعیت که به سختی میتوان صدایش را شنید با خودش زمزمه میکند حاجی ...حاجی. نمیدانم مخاطبش چی کسی است نزدیک تر میشوم البته بسیار سخت آنقدر جمعیت به هم فشرده است که نمیتوانم مخاطبم را پیدا کنم ...اما هنوز صدایش را میشنوم ... به آرامی صدایش میکنم و میگویم؛ به استقبال پدرتان آمده اید که بغض ته گلویش را رها میکند و های های سر میدهد و میگوید : قرارمون این نبود..در تدارک استقبال از حاجی بودم .حاجی همکارم بود تمامی عمر در حسرت رفتن به این سفر بود .. حاجی قرار ما این بود که با گل به استقبالت بیاییم نه اینکه به مراسن تشییع بیایم ... ودر فراق همکار فریاد حاجی ...حاجی سر میدهد .
تکرار عاشورا در منا
خودم را به دختر جو انی میرسانم که زیارت عاشورا میخواند ... سرش را به روی آسمان میگیرد و دعا میکند ...و دوباره به خواندن دعا ادامه میدهد بعد از تمام شدن دعا با آرامشی که از خواندن دعا به دست آورده میگوید :خداوند همه این حاجیان و حاجیه خانمها را رحمت کند ...من فقط برای ابرازهمدردی آمده ام ..به نظر من واقعه عاشورا در منا تکرار شد. بسیار تلخ است که عزیزترین های هر کسی تشنه لب.....دیگر نمیتواند ادامه دهد یعنی اشک امان نمیدهد...
نوای یا حسین یا حسین طنین انداز خیابان انقلاب
ساعت از ده گذشته است آفتاب هم زمزمه فراق میکند انگار میسوزد در تب. حاج مرتضی طاهری هم که مداح حجاج در مکه بوده و شاهد همه چیز از نزدیک بوده داغدار تر از همیشه مداحی میکند و زمزمه میکند که بدنها در زیر دست و پا با لب تشنه .... روضه امام حسین را برای حاجیان تشنه لب میخواند.
حاجیان از داخل دانشگاه به سمت چهار راه ولیعصر تشییع میشوند باذکر یا علی یا حسین
جمعیت بسیار بیشتر شده است مردم پیکر هشت حاجی بیت الله الحرام را به سمت چهار راه ولیعصر مشایعت میکنند تا یکی از این هشت پیکر مطهر در امام زاده پنج تن لویزان و باقی کشته شدگان در قطعه شهدای بهشت زهرا را به خاک بسپارند...
گزارش از : وجیهه قادری
انتهای پیام