کد خبر: ۲۹۴۰۲۷
تاریخ انتشار:

ولی فقیه معیاری برای اعتدال گرایی

ولی فقیه معیاری برای اعتدال گراییسید محمدصادق محمدی وفایی: در عصر ما اسامی و القاب متعددی برای گروهها و جناح ها ی سیاسی وجود دارد و گاه همدیگر را به نام ها و القاب دیگری خطاب می کنند . از جمله اصول گرا و اصلاح طلب ،فتنه گران و افراطیون و... که در ادبیات سیاسی امروز رایج شده است.

برای این که روشن شود چه کسانی اهل افراط و چه افرادی اهل تفریط هستند .اصول گرای واقعی کیست نیازمند معیار و قانون هستیم .به یقین پیامبراکرم(ص) و اولیا الهی و سیره ی آن بزرگواران معیاری تام و تمام برای روشن شدن افراد میزان از نامیزان است

وقتی در متون روایی آمده است که اگر دو نفرمسافرتی را باهم آغاز کردند ، یکی امیر قرار داده شود برای مدیرت هر کشوری نیز وجود رهبری امری ضروری است.

وقتی ایران کشوری اسلامی است و مردم با تمام وجود اسلام را دوست دارند، رهبری امت نیز باید اسلام شناسی مدیر و مدبر باشد .

وقتی حضرت رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) مدیریت جامعه را برعهده گرفتند و سیاست را از دیانت جدا ندانستند و تئوری ولایت فقیه را برای عصر غیبت ، اعلام کردند ،مدار و محور قرار دادن آن ولی فقیه امری شرعی و عقلایی خواهد بود.

به یقین کسانی که به قوانین اسلام و نظام ولایی ارادت دارند و علاوه برگفتار ، در عمل نیز مقام معظم رهبری را محور و مدار خود قرار می دهند و به بایدها و نبایدهای او احترام می گذارند اعتدال گرا و اصول گرایی واقعی هستند .

اما همان طور که تجربه نشان داده است برخی ها ، عملا به افراط و تفریط مبتلا می شوند و با عملشان اعلام می کنند ما خود نیز از ولی فقیه کم نداریم و حتی عادل تر از او هستیم !

تاریخ هم می گوید با این که حضرت رسول الله(ص) برترین و خاتم پیامبران الهی بوده است ، برخی ها ، خود را عادل تر و مومن تر از او می دانستند و حتی او را به بی عدالتی متهم می کردند و مي‌گفتند:«إعدل يا محمد! فانك لم تعدل»
در ماجراي صلح حديبيه، وقتي پيامبر(ص) به خاطر مصالح مهم تر، از برخي مباني و ارزش‌هاي مهم در ظاهر و به طور موقت، چشم پوشي كرد برخي ها ، لب به اعتراض گشودند كه وامصيبتا! پيامبر از اصول مسلم اسلامي دست برداشته و به دشمن امتيازهايي داده است؛ ولي در اين ميان، امام علي(ع) كه منادي اعتدال و تعبد محض در برابر رسول خدا(ص) بود، قلم به دست گرفت و متن معاهده حديبيه را به رشته تحرير در آورد و بعد از اندكي ثمرات پربار آن بر همگان آشكار گرديد.

در عصر امام علی(ع) نیز ، آن امام متقین در نماز بود يكي از خوارج به نام "ابن الكوّاء"وارد شد و با صداي بلند آيه 69 از سوره زمر را خواند: "و لقد أوحي اليك و الي الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطنّ عملك و لتكونن من الخاسرين." او مي‌خواست با اين آيه به حضرت طعنه زده وبگويد:

‌اي علي! اگرچه سابقه تو روشن است و پيامبر تو را برادر خود خوانده و تو اول كسي هستي كه به او ايمان آوردي و در ليله‌المبيت به جاي او خوابيدي و ايثار كردي؛ اما اين را بدان كه ملاك، حال فعلي افراد است. و شما اکنون کافری بیش نیستی!

نا میزانان آن عصر که خوارج نام گرفتند وارد مسجد مي‌شدند، به امام اقتدا نمی کردند و در سخنراني‌ها و خطبه‌هاي امام علی(ع) اختلال به وجود مي‌آوردند و چون با منطق سرشار از متانت امام علي(ع) مواجه مي‌گشتند عصباني مي‌شدند و مي‌گفتند:"قاتله‌الله كافراً ما أفقهه" خدا او را در حالي كه كافر است بكشد چه قدر عالم و فقيه حاضر جواب است!

تاریخ می گوید وقتی مختار حكومت تشکیل داد به نيروهاي امنيتي بخش نامه كرد كه حافظ جان، مال، ناموس و امنيت مردم باشند.او هتاكي و بي‌حرمتي به ديگران را ممنوع اعلام نمود و گفت: مخالفان در امان هستند مگر دست به شمشير وشورش بزنند؛ اما وقتي عده‌اي تا ابن منذر و فرزندش را ديدند آنا را کشتند آنهم به جرم اين كه وي قبلاً در زمره دشمنان شيعه و از ستمكاران بوده است

مختار چون از ماجرا باخبر شد خشمگين گشت و دستور حبس قاتلان را صادر كرد. در اين هنگام فردي بنام ابن رفاعه بر مختار خرده گرفت كه اين افراد از شيعيان دلسوخته هستند و فقط دو ستمگر را كشتند، مختار در جواب گفت: هرگز نخواهم گذاشت طعم شيرين قيام شيعه با تندخويي و حماقت شماها كه كارتان افراط وتفريط است به هدر رود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین