تجلّی استواری
گروه فرهنگ مقاومت - لاجوردیِ عزیز، تو از سلاله پاک رسول اللّه بودی که ساده زیستی ات، حکایت از زندگی بی پیرایه مولایت علی علیه السلام داشت. وجودت در راه رسیدن به معبود، سراپا عشق بود و اشتیاق. تو معنای دل نشین استواری و پایداری بودی که در اوج سیاهی ستم، ندای رهبرت را لبیک گفتی و سختی ها را به جان خریدی، شکنجه ها کشیدی و دوری عزیزانت را تحمل کردی. اعمال صادقانه ات در آیینه زیبایی ها متجلّی بود. رسیدن به معشوق و آرام گرفتن در جوار حضرت دوست، راز استقامت و رمز جاودانگی ات بود. ای تجلی صبر و ایثار، شهادتت مبارک.
تولد
به گزارش بولتن نیوز، در سال 1314 ش، وقایع بسیار تأسف انگیزی در کشورمان اتفاق افتاد. همانند: تغییر لباس و اجباری شدن کلاه بین المللی، محدودیت برگزاری مجالس ترحیم، کشف ححاب و.. همه در راستای دین زدایی و از طرف حکومت مستبد رضاخانی انجام می شد. در چنین وضعیتی، در یکی از محله های جنوب شهر تهران، در خانواده متدین و مذهبی و از سلاله پاک رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، در دامان مادری پاک و نیکوکار به نام قمر، فرزندی به دنیا آمد که نامش را اسداللّه گذاشتند. پدر این نورسیده نیز سید علی اکبر لاجوردی، هیزم فروشی دوست دار خاندان عصمت و طهارت بود.
آغاز مبارزات
دوران دبیرستان شهید لاجوردی، هم زمان با اوج مبارزات آیت اللّه کاشانی و شهید نوّاب صفوی بود. وی در نشست هایی که از طرف آن دو بزرگوار برگزار می شد، حضوری فعّال داشت. از این زمان، مبارزات شهید لاجوردی با رژیم پهلوی آغاز شد. وی به علت تحصیلات دینی و هم چنین هوش و استعدادْ و قدرت درک و استنباط بالایی که داشت، در جلساتی که خودْ از اعضای مؤسس آن بود، به تفسیر قرآن می پرداخت.
وفاداری به امام رحمه الله
شهید لاجوردی، به حق مجاهد فی سبیل اللّه بود که در این راه، سختی های بسیاری را به جان خرید و تمام وجودش را وقف دفاع از اسلام کرد. در بدترین شرایطِ شکنجه در زندان های رژیم طاغوت، زمانی که نشانیِ مبارزان مسلمان را از او می پرسیدند، با صلابت و استواریِ وصف ناپذیری پاسخ می داد: «آقای همه ما خمینی است و آدرس او نجف اشرف است».
مبارزات و دستگیری
شهید لاجوردی در زمان مبارزاتِ انقلابی خود، چندین بار به وسیله ساواک دستگیر شد. اولین دستگیریِ وی، در پی ترور حسن علی منصور، نخست وزیر وقت صورت گرفت. دستگیریِ مجدد وی، در تاریخ 12 اسفند ماه 1343 بود. این بار او تحت بازجویی های شدید، همراه با شکنجه های طاقت فرسا قرار گرفت و به 18 ماه حبس محکوم شد. شهیدلاجوردی سومین بار در سال 1349 دستگیر شد و در زیر شکنجه های ددمنشانه دژخیمان ساواک، کمرش شکست و تا حد زیادی بینایی یک چشم را از دست داد، ولی حسرت اظهار عجر را بر دلِ سیاه شکنجه گران نهاد. وی مجددا در روز 7 اسفند ماه 1353 دستگیر و به 18 سال زندان محکوم گردید و سرانجام در تاریخ 27 مرداد 1356، به همراه بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شد. شهید لاجوردی پس از آزادی، به هم رزمان و هم سنگران خود پیوست تا در سازمان دهیِ حرکت های انقلابی، نقش اساسی داشته باشد.
ساده زیستی
شهید لاجوردی همانند نیاکان پاکش، از دنیادوستی گریزان بود و از مال دنیا، تنها به روزیِ مقدّر خویش بسنده می کرد. بی نیازی، مایه آرامش او بود و هیچ چیزی را مال خود نمی دانست. در زندانْ در پاسخ به وضعیت مالی خود چنین نوشته بود: «از نظر مالی در هر وضعی که باشم، بی نیازی ام آرامش می بخشد.» هم چنین در جای دیگری که از میزان مال و اموال او سؤال می شود، پاسخ می دهد: «المالُ مالُ اللّه ». او ساده زیست بود و این ویژگی را تا لحظه شهادت حفظ کرد. پشتوانه زندگی او، مغازه کوچک خیاطی و مَرکب راهوارش نیز دوچرخه ای قدیمی بود. سیدْ اهل ماندن نبود و هرگز به نام و نان نیندیشد.
ایثار و تواضع لاجوردی
یکی از هم رزمان شهید لاجوردی در دوران دفاع مقدس تعریف می کند: «چند روزی از اولین مرحله عملیات والفجر 8 نگذشته بود که آن طرف اروند رودْ در شهر «فاو»، حاجی را دیدم که با صفا و تواضع خاصی، کیسه های خالی را برای احداث سنگر از شن و ماسه پر کرده بود، بدون آن که کسی او را بشناسد. گرد و غبار بر محاسن سفیدش نشسته بود. بر گونه و پیشانی اش بوسه زدم و شرمسارِ ایثار و تواضع او شدم. هر چند آن قاطعیت [و مبارزه]، و این متانت و سادگی از مخلصانی چون او عجیب نبود. با دعایش بدرقه ام کرد و گفت: «ان شاء اللّه عاقبت به خیر شوی.» هنوز هم صدای گرم آقای لاجوردی را حس می کنم که عاقبت به خیری مرا آرزو می کرد».
پرواز عاشقانه
شهید لاجوردی جزو افرادی بود که در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت درس آموخته و وجودش را لبریز از فضایل اخلاقی کرده بود. وی انسان وارسته ای بود که وجودش را وقف اسلام کرد و از این رهگذر، جُز رضایت الهی و شهادت در راه او، چیز دیگری نمی طلبید. او در کمال آرامش، خروج از تاریکی دنیا و پرواز به سوی آسمان بی انتها را برای خویش خواست. روز اول شهریور 1377، سید اسداللّه با دلی آرام و قلبی آکنده از عشق به پروردگارْ عازم محل کار خویش بود که منافقان کوردل، با به شهادت رساندن او، انتقام کینه و نفاق خود را از او گرفتند؛ ولی غافل از این که شهادتْ هنرِ مردان خدا و آرزوی انسان های پاک و والایی چون سید اسداللّه است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت شهادت لاجوردی
رهبر فرزانه انقلابْ در پیام تسلیتی به مناسبت شهادت شهید اسداللّه لاجوردی فرمود: «شهادتِ سید بزرگوار و مجاهد فی سبیل اللّه ، مرحوم آقای حاج سید اسداللّه لاجوردی که از چهره های منوّر انقلاب و پیشروان جهاد فی سبیل اللّه بود، بار دیگر ارج و قدر سربازان دیرین اسلام و مبارزان سخت کوش راه آزادی را در خاطره ها زنده ساخت. منافقان کوردل و خیانت پیشه، با این جنایتْ عمق کینه خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمت گزاران حقیقیِ مردم آشکار کردند و چهره تیره خود را، تیره تر و منفورتر ساختند. این شهید عزیز، در تمام دوران مبارزات اسلامی، به اخلاص و صبر و مقاومت و روشن بینی شناخته شده بود. در راه خدا بلاهای بزرگ را به جان می خرید و در میدان های سختْ حاضر بود. شهادت در راه خدا، اجر بزرگی است که خدای شاکرِ علیم، به این انسان مؤمن و با اخلاص مرحمت فرمود. خداوند روح مطهر او را با اجداد طیبین و طاهرینش محشور فرماید».
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com