به گزارش بولتن نیوز به نقل از نسیم، از انواع گرایشها و جریانات شعری که طی سالهای اخیر وارد ادبیات معاصر ایران شده است شعر پستمدرن و به طور دقیقتر غزل پستمدرن میباشد که کمابیش نمونههایش در فضای مجازی دیده میشود. البته کمتر در فضای نشر و کتاب آثاری با این مشخصه مشاهده شده ؛ بجز چند نمونه که توسط ممیزی ارشاد توقیف شده و سپس به صورت زیرزمینی نشر یافت بیشتر در فضای مجازی بخصوص فیسبوک رشد و گسترش داشته است.
پیش از شعر پستمدرن شعر پسانوگرا تحت تأثیر جریانات فکری غرب توسط رضا براهنی در ایران مطرح گردید اما به دلیل مبنا قرار دادن اندیشه ، فلسفه و تفکر غربی مورد اقبال شاعران و ادب دوستان واقع نشد.
شعر پستمدرن یا غزل پستمدرن را برای اولین بار سید مهدی موسوی مطرح نمود و پس از آن با برگزاری کارگاهها ، شبهای شعر و جلسات متعدد و تربیت همفکران و شاگردانی این جریان پرورش و در فضای مجازی و نشر زیرزمینی منتشر شد.
از آثار سید مهدی موسوی می توان به کتابهای فرشتهها خودکشی کردند، پر از ستارهام، اینها را فقط بخاطر شما چاپ میکنم و غرق شدن در آکواریوم اشاره نمود.
سید مهدی موسوی با درج مانیفست جریان ادبی خود در وبلاگ شخصیاش و پس از آن در محافل ادبی رسماً حضور و تولد غزل پستمدرن را در شعر جوان دههی هفتاد و هشتاد اعلام نمود و از جمله همراهان و شاگردان او میتوان به فاطمه اختصاری ، الهام میزبان ، حامد داراب ، محسن عاصی ، مونا زنده دل ، آناهیتا اوستایی و محمد حسینی مقدم اشاره نمود.
غزل پستمدرن طبق گفتهی سید مهدی موسوی که در وب سایت شخصی اش درج نموده است اینگونه تعریف می شود: «مسلماً این جریان نمیخواهد با شکستن ساختارهای دنیای مدرن خود به ساختاری مستبدانه تر تن در دهد و نوعی فرا روایت را بر عملکرد شعر حاکم کند. ...»
و در جایی دیگر می افزاید: «نباید فراموش کرد که غزل پستمدرن اصلاً پستمدرن نیست ، بلکه در واقع بیان یک وضعیت پسامدرن با استفاده از ابزارهای مدرن است ، یعنی بسیاری از ویژگی های حاکم بر این نوع شعر از اصول دنیای مدرن هستند و در اینجا تفکر موجود به نوعی در تضاد با ابزار و دنیای پیرامون قرار گرفته است. این دقیقاً وضعیت انسان پستمدرن امروز است که در جهانی زندگی می کند که موج صنعتی و مدرنیسم غالب شده و تعارضها و روانپریشی این انسان {با تجربه این دوگانگی }موضوع بیشتر غزلهای پستمدرن است.»
و در مورد اسم جریان پستمدرن می گوید: «در ترکیب غزل پستمدرن واژهی غزل به عنوان مجاز جزء از کل تمام قوالب کلاسیک و معتقد به چارچوب قرار گرفته است. پس با این تعریف تمامی آنچه ما در این بحث پیگیری میکنیم ، می تواند در قوالبی مثل: مثنوی ، قصیده و ... رخ دهد.»
شکست روایت ، استفاده از ظرفیت روانی کلمات ، اتفاق در زبان ، کلمه ، جمله و تصرف در زبان ، تصرف در نحو ، چند صدایی بودن ، استفاده از طنز و هجو و هزل ( سکسوالیته ) از اصلی ترین ویژگیها و مشخصات شعر پستمدرن می باشد اما در واقع همهی موارد ذکر شده زیر سایه ی سکسوالیته قرار گرفته و رعایت میشوند.
ذات هنر و ادبیات انسانساز و والاست پس هنر نمیتواند به تنهایی گمراه کننده باشد و هر آنچه که مضر جامعهانسانی و قداست بی چون و چرای انسانی قرار بگیرد منطقاً بویی از هنر نبرده و زیبایی شناسانه نبوده است و صرفاً جامهی هنر بر تن کرده است.
پس سلیقه ی تاریخی جامعه سره را از ناسره تشخیص داده و در نهایت آنچه که ماندنی است را مانا و ماندگار می داند اما نباید از آثار مثبت و منفی اجتماعی و فرهنگی چنین جریاناتی غافل بود؛ تأثیراتی که بر ذهن جستجوگر نسل جوان برای دریافت هنری متعالی و انسانساز می گذارد.
فراموش نکنیم که نسل جوان ، امروزه برای سؤالات و نیازهای خود بیشتر با دنیای مدرن و ابزارهای مدرن سر و کار دارد و کمتر سراغ مکتوبات و محفوظات می رود از این رو با مراجعه به فضای مجازی اولین برخورد با هنر امروز و شعر امروز صورت می پذیرد.
حال به بررسی برخی از ویژگیهای جریان غزل پستمدرن بپردازیم :
استفاده از ظرفیت روانی کلمات:
این ویژگی مختص غزل پستمدرن نبوده و در بسیاری از جریانات ، رویکردها و شعرهای شاعران گذشته و معاصر دیده می شود اما آنچه این ویژگی را مهم جلوه میدهد استفاده از کلماتی است که تاکنون در شعر اتفاق نیفتاده است. به عنوان مثال به مصرع زیر که جزو مثالهای موسوی در مورد همین ویژگی میباشد توجه داشته باشید :
عروس خوشگل من زیر تور شعر سپید
که در این مصرع خوشگل که بار اروتیک و حسی بیشتری نسبت به کلمه ی زیبا و قشنگ دارد استفاده شده است.
البته استفاده از کلمات اصلی و واقعی که حس آمیزی بیشتری به مخاطب القا کند خوب است اما در اختیار گرفتن این ویژگی برای بیان مسائل اروتیک و حالتهای روانی تأثیری منفی و جبران ناپذیر بر مخاطبان آن می گذارد
دارم تلو ... دارم تلو ... از نیستی مستم حالا دکارت مسخره ثابت کند هستم
یا
روشن شدم مثل چراغی آن ور دیوار سیگار با سیگار با سیگار با سیگار
یا
دیوانگیهایم تر از تر تر تری دارد !! دیوار دیوار است با اینکه دری دارد
یا
با غم شروعم کن که آخر میشوم با غم داغیتر از تزریقی و تزریقتر داغم!....
یا
پایان یک قصه برای نسلی از تردید تزریق سم در هر رگ خورشید تکراری
اینگونه شعر گفتن موجب القاء توهم و دیوانگی و بر هم ریختن فضای ذهنی مخاطب میشود چرا که این فضا ، فضای غالب شعرهای پستمدرن است البته تأثیرگذاری این بیتها زمانی دو چندان می شود که در متن شعر قرار بگیرد و مقدمه و مؤخره نیز داشته باشد.
مخاطب با خواندن این گونه شعرها با جانشین قرار دادن خود در شعر و همزاد پنداری برای لذت بردن بیشتر و درک بیشتر شعر خود را در شعر و جریان شعر قرار می دهد و کافیست ارتباطی با حرف و درد بیان شده در شعر پیدا کند و بعد آن است که دیگر شعر زبان حال مخاطب است و گویی از زبان او و درد او گفته است و آن وقت است که شعرها و کلمات و بار روانی کلمات ، مخاطب را احاطه می کند، صحبت از تزریق ، سیگار ، دیوانگی و کلماتی این گونه که نسل جوان امروز در معرض آن قرار دارد و بکارگیری آن در قالبی تأثیرگذار خطرات فراوانی بر نسل جوان میگذارد اگر اینگونه شعر گفتنها رواج یابد و زبان و تفکر غالب شعرا بشود تصور کنید با چه ادبیاتی روبرو خواهیم بود.
اتفاق در زبان، کلمه، جمله و تصرف در زبان و نحو
این ویژگی نیز در بسیاری از جریانات و نحله های شعری گذشته و قدیم رواج داشته و همین امر موجب پویایی زبان و شعر گذشتگان شده است.
اما در غزل پستمدرن آنچه که قابل تأمل می باشد استفاده از این تکنیک بدون پشتوانهی فکری و بدون آوردن دلیل زیباییشناسی می باشد مسئلهای که آفتی برای زبان ، نحو و محتوا محسوب میشود :
دیوانگیهایم تر از تر تر تری دارد !! دیوار دیوار است با اینکه دری دارد
یا
هر بوسهات یک قسمت از کابوسهایم شد از ابتدا معلوم بودم انتهایم را
یا
دارم به گریه میکنم و گریه میکنم از تو ، به تو ، بدون تو! گریه میکنم
یا
دارم شبیه یک حشره گریه می کند بر روی تخت یک نفره گریه می کند
و نمونههایی دیگر که بدون دلیل زیبایی شناسی و با بر هم ریختن ساختارهای زبانی و نحوی به بیانی متفاوت دست میزند که برای مخاطب ، نو و بدیع جلوه میکند و کمبود شاعرانگی را با متفاوتگویی پر میکند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com