گروه بین الملل: نزدیک به 2 سال است که اقلیم کردستان عراق در لایه های نظامی، سیاسی و اجتماعی دچار چالش های بزرگی شده است. با بروز مشکل بودجه در اقلیم، جنگ داعش نیز مزید بر علت شد تا اقلیم کردستان عراق که به "وفور منابع مالی" معروف بود به یکباره با بحران بزرگ منابع مالی روبرو شود.
به گزارش دفتر نمایندگی بولتن نیوز در اقلیم کردستان عراق، تشدید بحران در تمام لایه هایی که مورد اشاره قرار گرفت سبب شد تا در چند ماه گذشته ما شاهد برخورد احزاب و گروهها باشیم. گروههایی که در قالب حکومت ائتلافی آمده بودند با فساد و مشکلات موجود مقابله کنند به یکباره در مقابل هم قرار گرفتند. کشیده شدن این چالشها به سطح رسانه ها، ایجاد شکاف بین بخش های مختلف جامعه را تشدید کرد و در بسیاری از مواقع طرفداران ساده احزاب به سوی موضع گیری علیه هم کشیده شدند. این موضع گیری را براحتی می توان در فضای شبکه های اجتماعی دید که مخاطبین عادی روی به دشنام و ناسزا آوردند .
در این میان مواضع هیجانی و تند احزاب نیز در رسانه ها بیشتر متبلور شد. احزاب در اقلیم کردستان عراق قبل از اینکه به فکر تبعات سخنان خود در رسانه ها باشند در فکر پاسخ محکم و دندان شکن به رقبای خود هستند از این روست که فضای اقلیم هنوز یک فضای بسته حزبی است که براحتی تا آستانه درگیری پیش می رود. این تنش سیاسی در داخل این بار با چاشنی خارجی همراه شد تا احزاب در کنار متهم کردن همدیگر به کوتاهی، همدیگر را متهم به همسویی با کشوری چون ایران کردند، تو گویی که این ایران است برای اقلیم کردستان عراق تصمیم گیری می کند و احزاب کردی در کردستان عراق نیز جیره خور ایران هستند.
اصولا صبر نه تنها در مورد افراد بصورت فردی بلکه در سطوح سیاسی نیز قابل معناست. گروههای سیاسی در کردستان عراق که به یکباره تمام رسانه های خود راپر از هجمه علیه ایران کرده بودند فراموش کرده بودند که تا 10 روز قبل در استقبالی بی نظیر معاون وزیر اموز خارجه جمهوری اسلامی ایران را پذیرا شده بودند. قطعا این تضاد را نه در تضاد سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بلکه باید در عدم سعه صدر جامعه سیاسی کردستان عراق دید، وگرنه سیاست جمهوری اسلامی ایران در تمام ماهها و سالهای گذشته دفاع از ثبات در اقلیم بوده و در این راستای همواره از شتابزدگی و انداختن اقلیم به بی ثباتی پرهیز کرده است.
حدود یک ماه پیش برخی گروههای تروریستی در صدد انجام عملیات مسلحانه از اقلیم کردستان عراق برآمدند که علیرغم اقدام قاطع نیروهای مرزی و شکستن تعهد این گروهها به اقلیم برای حفظ امنیت مرزها، اما کشور با سعه صدر با این موضوع برخورد کرده و در اوج این اقدامات هیئت رسمی و دولتی خود را در سطح معاون وزیر امور خارجه به اقلیم فرستاد و فراسوی رفتارهای تند سیاسی برخی گروهها در اقلیم جمهوری اسلامی ایران با استراتژی تبیت ثبات با اقلیم برخورد کرد.
وقتی به گذشته نگاه می کنیم این دیدگاه را ما براحتی در سیاستهای ایران نسبت به اقلیم مشاهده می کنیم. علیرغم وجود مشکلات متعدد اربیل با بغداد اما جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت نسبت به سیاستهای خود نسبت به اقلیم تجدید نظر نکرده و در خصوص روابط اربیل با بغداد نیز منادی حمایت از توافق و تقویت آن بوده است. توافقی که تضمین کننده حقوق همه طرفها باشد، کما اینکه ما این سیاست را در خصوص بزرگترین موضوع کشور با ابرقدرتها یعنی موضوع هسته ای دیدیم.در شرایط بحرانی جنگ نیز ایران روابط خود را در همه سطوح سیاسی و نظامی با اقلیم گسترش داد.
تعدد سفر هیئتهای رسمی و غیر رسمی به اقلیم نیز بخوبی بیانگر این استراتژی از سوی ایران است. به همین دلیل می توان خط ثابتی از ثوابت سیاسی نسبت به مواضع اقلیم را در سیاست خارجی ایران دید.
معاون کنسولی، مجلس و امور ایرانیان وزارت امور خارجه دکتر قشقاوی در سفر خود به اربیل در جمع تجار و شرکتهای اقتصادی ایرانی فعال در اقلیم اظهار داشت: ما به چشم سرمایه های اجتماعی به آقایان بارزانی و سایر شخصیت های اقلیم نه تنها برای خود اقلیم بلکه برای خود جمهوری اسلامی ایران می نگریم و معتقدیم باید این سرمایه ها مورد حمایت قرار گیرند چرا که اینها دوستان ما هستند.
با علم به این استراتژی اکنون این سوال مطرح می شود آیا جمهوری اسلامی ایران خواهان ایجاد بی ثباتی در اقلیم است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران همان است که در رسانه های کردی و ضد انقلاب می بینیم؟ قطعا پاسخ آن منفی است و جمهوری اسلامی ایران همواره به شخصیت هایی چون بارزانی بعنوان ثبیت ثبات در اقلیم می نگرد و معتقد به حل اختلافات در سطوح سیاسی با اقلیم است.
امروز هیچ آفتی برای جمهوری اسلامی ایران بدتر از بی ثباتی و نبود مسئول در اقلیم نیست. وقتی به سوریه و بخش های سنی نشین عراق و یمن و ..... نگاه می کنیم می بینیم بی ثباتی و نبود رهبران پاسخگو و مسئولیت پذیر چه بلایی سر این مناطق آورده است. از این رو اقلیم نیز که بیش از 600 کیلومتر با حمهوری اسلامی ایران مرز مشترک دارد برای کشور مهم است و بی ثباتی در آن باج سنگینی خواهد داشت.
با این مقدمه ها باید گفت سیاست جمهوری اسلامی ایران را نباید در مواضع هیجانی و به دور از منطق سیاسی شماری در اقلیم که از بلندگوی رسانه ها استفاده می کنند دید بلکه باید آن را در ثبات و کمک به ثبات در آن از طریق کسانی چون بارزانی و طالبانی ارزیابی کرد.
حضور هیئتهای متعدد سیاسی ایران در اقلیم در چند ماه گذشته و توسعه روابط اقتصادی در مرزها و تلاش برای بازگشایی دروازه های جدید مرزی با اقلیم، کمک به شکست داعش در جبهه های جنگ و قیاس آن با سایر کشورهای منطقه به خوبی نشان می دهد که تبلیغات شکست خورده ایران هراسی شماری از گروههای ضد انقلاب در رسانه های منطقه تنها بخاطر تحریک افکار عمومی نسبت به جمهوری اسلامی ایران بوده است و از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران شخصیت های سیاسی چون بارزانی سرمایه هایی هستند که در طول دوران مبارزات مشترک به این مرحله رسیده اند و قطعا هیچ کشوری نمی کوشد از سرمایه های ساخته شده در راستای ثبات در منطقه بهره نگیرد.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
در فضای مجازی گرهک های مقیم اقلیم چنین تبلیغ میکنند که مسائل امنیتی موجود در جدایی طلبی در ترکیه و سوریه و عراق هیچ ربطی به ایران ندارد و این حربه ای بوده که جدیدا استارت کرده اند.
(مخصوصا همزمان با تصفیه نژادی در شمال سوریه و کرکوک)
در فضای رسانه ای اقلیم و گرهک ها اما همیشه فضا به این صورت هست که ایران هم مثل بقیه مناطق دشمن کرد ها هست و برای آن همیشه برنامه دارند.
در هر صورت تقویت پیشمرگه های مسلمان باید صورت پذیرد تا تروریست ها در اقلیم به حاشیه رانده شوند.
البته ترکیه با حمایت از داعش بزرگترین فرصت را به گروهک های تروریستی کردی داد تا برای جدایی طلبی و حتی مرزگشایی برنامه ریزی کنند...
آیا اقلیم کردستان خواهان ایجاد بی ثباتی در ایران است
ّرسم از خطه ی دوری، نه دلی شاد در آن.
سرزمینهایی دور
جای آشوبگران
کارشان کشتن و کشتار که از هر طرف و گوشه ی آن
می نشانید بهارش گل، با زخم جسدهای کسان.
از شعر "دل فولاد" / نیما یوشیج
جناب امیر !
این "پان" و "پان" بازی ها با هر ترفندی و تحت هر لوایی که باشند برای "پنبه" کردن سر رشته های رندگی مسالمت آمیز در کنار هم ملل و اقوام در منطقه، از ابتدای قرن بیستم آغاز شده است و برای مردمان این خطه امری غریب نیست چرا که همیشه با بهره گیری از اعتقادات توحیدی و رهنمود های رهبران روشن بین و با "وحدت کلمه" و "وحدت عمل" بر توطئه ها فائق آمده اند
تصویر دوم را یک بار دیگر بدقت ملاحظه فرمائید.
لعنت خدا بر تاریک اندیشانی که با برداشت های نابخردانه خود از دین پر رحمت محمدی (ص) اهالی شهر ها و روستا ها را بصورت آوراه بی خانمان شده در معرض انواع آسیب پذیری ها قرار داده اند و نقاب شرم آگین بر چهره دارند.
سعدی ، که رحمت الهی بر او باد گفت :
...
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
برگ سبزی تقدیم به حضور امیر عزیز از محضر استاد مولانا شمس تبریزی
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قُلزُم پرخون
زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون
نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را
چنان دریای بیپایان شود بیآب چون هامون
شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را
کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون
چو این تبدیلها آمد نه هامون ماند و نه دریا
چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بیچون
چه دانمهای بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از دهان بندی در این دریا کفی افیون