محمدرضا سبزعليپور گفت: ساخت یک برند غالباً سخت تر، دشوار تر، زمان بر تر و سرمایه بر تر از ایجاد یک شرکت بزرگ میباشد به همین خاطر هرکسی قادر به سرمایه گذاری جهت خلق برند نیست لکن همین مشکلات و سختی ها موجب شده است تا تعداد قابل توجهی از شرکتهای ایرانی به کپی برداری، دزدی و سرقت برندهای معتبر و شناخته شده داخلی و خارجی روی آورند...
گروه اقتصادی: محمدرضا سبزعليپور رئيس مركز تجارت جهاني ايران و رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی در اولین کنفرانس «برندینگ و رشد اقتصادی ایران» گفت: این روزها مهمترین بحثی که اذهان عموم علی الخصوص ذهن فعالان اقتصادی را به خود مشغول کرده است مذاکرات هسته ای و بحث رفع تحریم هاست و سوال همگان این است که اگر مذاکرات به نتیجه برسد و تحریمهای بین المللی رفع شود چه تأثیری بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت و یا اینکه آیا زمینه برای حضور شرکتهای بین المللی و سرمایه گذاری خارجی مهیا خواهد شد یا نه و دهها سوال و حدس و گمان دیگر، اما فارغ از این موضوع که آیا مذاکرات به نتیجه خواهد رسید یا نه؟ و یا زمان گفتگوها دوباره تمدید خواهد شد یا اینکه رفع تحریمها، فی الواقع مشکلات اقتصادی ایران را سریعاً از بین خواهد برد و یا اینکه اوضاع خراب تر از آن است که به این زودی ها اقتصاد ایران سر و سامان پیدا کند، باید عرض کنم که قصد ندارم در این نشست به موضوعات و ابهامات فوق پرداخته و برای سوالات مطروحه پاسخ پیدا کنم زیرا این موارد خارج از موضوع کنفرانس ما میباشد اما مبنا را بر این پایه قرار میدهم که اقتصاد ایران راهی جز پیشرفت و پشت سر گذاردن مشکلات و نابسامانی ها ندارد لکن فاکتورهایی که متضمن رشد اقتصادی ایران هستند موضوع بحث امروز ما میباشند.
به گزارش بولتننیوز، وی افزود: رشد و توسعه اقتصاد ایران نیازمند سرمایه و سرمایه گذار، تولید و تولیدکننده، تاجر و شرکتهای بین المللی و همچنین مدیریت برجسته جهانی میباشد لکن برای جذب سرمایه و سرمایه گذار و همچنین شرکتهای بزرگ بین المللی که میتوانند سکوی پرتاب اقتصاد کشورمان به عرش باشند نیاز به افراد و شرکتهای صاحب نام و صاحب برند داخلی و بین المللی میباشیم زیرا نام و اعتبار آنها است که میتواند در همه حال راهگشا باشد.
علیپور با تأکید بر اهمیت برند و نام تجاری در اقتصاد گفت: برندینگ و داشتن نامهای تجاری بزرگ و معتبر بقدری مهم و دارای ارزش میباشد که به جرأت میتوانم بگویم که بزرگترین اقتصادهای جهان و اقتصاد کشورهای قدرتمند دنیا را همین نامهای معتبر و برندهای بزرگ و شناخته شده میچرخانند و بدون این نامهای تجاری بزرگ، غالب کشورهای صنعتی جهان پوچ و بی هویت میشوند. بطور مثال: اگر نامها و برندهایی همچون اپل، وال مارت، جی ام سی، فورد، ای بی ام، یاهو، گوگل، ماکروسافت، فیس بوک، کوکاکولا، نایک، مک دونالد، کینگ برگر، کنتاکی، جنرال الکتریک، اکسان موبیل، مارلبرو (فلیپ موریس)، جانسون اند جانسون، سیتی گروپ، بوئینگ، کنتینانتال، هیلتون، هالیوود، والت دیزنی و.... صدها نام تجاری دیگر در زمینه های بانک و بیمه، نفت و گاز و انرژی، اسلحه و مهمات، حمل و نقل و... را از کشور ایالات متحده آمریکا بگیریم آیا دیگر اثری از اقتصاد قوی و قدرتمند آمریکا باقی میماند؟ بدون این برندها، چه فرقی بین اقتصاد آمریکا و اقتصاد کشورهایی همچون آرژانتین، مکزیک، ویتنام و... میباشد؟ البته همین مثال را میتوان درخصوص اقتصاد کشورهای قدرتمند دیگری ازجمله انگلیس، آلمان، ژاپن، فرانسه، چین، کانادا، ایتالیا، کره جنوبی و.... بیان نمود و نقش پر رنگ برندها و نام های تجاری معتبر در آن کشورها را نیز مورد واکاوی قرار داد.
وی اظهار داشت: پس ملاحظه میفرمائید که نقش نامهای تجاری و برندهای بزرگ چقدر در جهان مهم، حساس و سرنوشت ساز میباشد ولیکن ساختن و بوجود آوردن و مطرح کردن یک نام تجاری و یک برند به این سادگی ها نیست و برنامه، زمان و سرمایه گذاری کلانی را می طلبد بطوریکه ساخت یک واحد بزرگ صنعتی شاید ظرف2 الی 5 سال بپایان برسد اما برای خلق نامی بزرگ و معتبر برای همان واحد بزرگ صنعتی چه بسا میبایست سالهایی طولانی تر همراه با میلیاردها میلیارد سرمایه صرف نمود تا برندی خوشنام متولد شود از همین رو ساخت یک برند غالباً سخت تر، دشوار تر، زمان بر تر و سرمایه بر تر از ایجاد یک شرکت بزرگ میباشد به همین خاطر هرکسی قادر به سرمایه گذاری جهت خلق برند نیست براین اساس تعداد برندها و نامهای تجاری جهان یک در چند هزارم شرکتهای فعال هم نیستند!!! همین مشکلات و سختی ها موجب شده است تا جمع زیادی از شرکتهای جهان علی الخصوص تعداد قابل توجهی از شرکتهای ایرانی بجای برندینگ و ساختن نامهای تجاری خاص برای خود، به کپی برداری، دزدی و سرقت برندهای معتبر و شناخته شده روی آورند که متأسفانه این کار روز به روز بیشتر شده و به یک معضل بزرگ اقتصادی و اجتماعی در جامعه امروزی ما مبدل گشته و به ابزاری جهت بازی با اعتماد و حسن نیت مردم تبدیل شده تا جهت کسب پولهای کلان و ثروت اندوزی یک شبه، سر مردم را کلاه بگذارند و بنوعی با سوء استفاده از برند و نام تجاری معتبر دیگران، گنجیشک خود را رنگ کرده و جای قناری به خلق خدا بفروشند.
رئیس شورای سیاستگذاری اقتصاد مقاومتی و بخش خصوصی ضمن یادآوری این موضوع که سیاستگذاری، فیلترینگ، ثبت و ساماندهی برندها، علائم و نامهای تجاری فعال در بازار ایران برعهده اداره ثبت علائم تجاری میباشد متذکر شد: نقش اداره ثبت علائم تجاری و همچنین قضاتی که به اختلافات و تخلفات علائم تجاری رسیدگی میکنند بسیار حیاتی و مهم میباشد اما بررسی، ثبت و رسیدگی به این پرونده ها و تخلفات صورت گرفته در غالب موارد بیش از اینکه مستدل و برمبنای قانون باشد متأسفانه احساسی و بر پایه مصلحت اندیشی بی مورد استوار است که همین امر سطح نابسامانی ها، درگیریها و تخلفات را در جامعه بیشتر کرده و میکند. بطور مثال نام یا علامتی را که قبلاً شرکتی در ایران برای خود به ثبت رسانده است دیگر نباید این نام و یا علامت و حتی مشابه آن نام را برای متقاضی جدیدی به ثبت برسانند اما به ناگه درخواست ثبت جدیدی به اداره ثبت واصل و توسط یکی از کارشناسان اداره ثبت علائم تجاری مورد قبول واقع میشود و همان درخواست ثبت جدید برای چاپ در روزنامه، به شرکت روزنامه رسمی ارسال میشود!! اما وقتیکه آن کارشناس از طرف رؤسا و مدیران ارشد خود مورد مؤاخذه قرار میگیرد که چرا این درخواست غیرقانونی را ثبت کرده است پاسخ میدهد که من تصور کردم که این درخواست قابل قبولی است و نهایتاً با یک عذرخواهی کاری را که خراب کرده جمع و جور میکند حال باید صاحب اولیه علامت و نام تجاری به اداره ثبت علائم تجاری مراجعه و چند صد هزار تومان پرداخت کند تا اعتراضش نسبت به ثبت جدید مورد پذیرش واقع شود بعد از این مرحله نیز باید یکی دوسال صبر کند تا اعتراض آن بنده خدا در کمیسیون ماده170 اداره ثبت علائم مورد رسیدگی قرار گیرد که نتیجه آن چه باشد الله اعلم (خدا میداند)!!. اما در طی این مدت نفر دوم از نام و برند غیرقانونی، سوأاستفاده و بهره برداری های خاص خود را انجام میدهد لکن در همین مدت اگر صاحب اولیه و قانونی علامت و نام تجاری به هر دادگاهی مراجعه و تخلفات شخص سوء استفاده گر را گزارش دهد متأسفانه و در کمال تعجب، قاضی محترم پرونده پاسخ میدهد که درخواست ثبت علامت هر شخصی، تا زمانیکه از جانب کمیسیون ماده170رد نشده باشد مورد حمایت قانون میباشد پس هیچ کاری درجهت برخورد با شخص خاطی نمی توان انجام داد در نتیجه آب پاکی را روی دست آن شرکت قانونمند میریزند.
وی تصریح نمود: در برخی از موارد نیز دادگاه میگوید که اگر کسی از یک نام تجاری حتی بدون ثبت آن نام استفاده کند باز هم مورد حمایت قانون است!! لکن بحث اصلی من این است که پس فلسفه وجودی اداره ثبت علائم تجاری که بنوعی تحت پوشش قوه قضائیه نیز میباشد چیست؟ آیا وقتیکه اداره ثبت علائم تجاری در چند مرحله بنابه دلایلی با ثبت نام و علامتی مخالفت میکند و استفاده از این نام را برای آن متقاضی مجاز نمیداند از همین رو استفاده غیر قانونی از این نام به منظور کسب مال بیشتر چه معنایی دارد؟ آیا اصرار این افراد به سوءاستفاده از نام و برند دیگران بنوعی زیر سوأل بردن اداره ثبت علائم تجاری و سازمانهای ذیربط نیست؟ اگر قرار باشد که هر کس بنابه تشخیص خود و بصورت خودسر هر نامی را استفاده کند آیا جو بی قانونی، بی اعتمادی و نوعی ناامنی اقتصادی در جامعه حاکم نمی شود؟ اگر قرار براین باشد که افراد بنابه تشخیص خود از هر برندی بدون ثبت قانونی استفاده کرده و با آنها نیز برخورد قانونی نشود پس چه دلیلی دارد که سایر فعالان اقتصادی برای استفاده از علائم و برندهای مورد نظر خود به اداره ثبت علائم تجاری مراجعه و آن را ثبت کنند و روزها، ماهها و چه بسا سالها جهت سیر مراحل قانونی ثبت دوندگی کنند؟ اگر ارزش و اعتبار اداره ثبت علائم تجاری با بی توجهی به آن (چه از طرف مراجعه کنندگان و چه از طرف مدیران و کارشناسان آن اداره) از بین برود آیا دیگر سنگ روی سنگ بند میشود؟
علیپور در ادامه گفت: با این روندی که بحث برندینگ، بررسی و ثبت درخواستها و رسیدگی به شکایات و تخلفات در کشورمان به پیش میرود چندان امیدی به رشد و توسعه اقتصاد ایران و ورود سرمایه های خارجی و افزایش صادرات غیرنفتی نداریم زیرا نه تنها شرکتهای مطرح و موفق داخلی دائماً درحال ترس هستند که از نام و اعتبارشان برای کلاهبرداری سوءاستفاده نشود بلکه طبق مذاکره ای که تعدادی از کمپانی های شناخته شده بین المللی با مرکز تجارت جهانی ایران داشته اند از سوءاستفاده هائی که از نام و برندشان در ایران صورت میگیرد گله مند بوده و ایران را بازاری بی قانون درخصوص بحث برند میدانند!! البته گفته آنها را تا حدود زیادی تأیید میکنم زیرا وقتیکه در هر خیابان و مرکز خریدی، فروشگاههای بزرگی را می بینیم که خود را بطور غیرواقعی نماینده شرکتهایی همچون آدیداس، نایک، اپل، ساب وی و حتی تویوتا و هیوندایی و صدها شرکت دیگر معرفی میکنند آنهم در جائیکه نماینده انحصاری خودروهای وارداتی مذکور معرف حضور همه بوده و شناخته شده میباشند لکن سوال این است که چه مقام و مرجعی با این سوءاستفاده کنندگان برخورد کرده و یا میکند؟ در کدام کشور دنیا شاهد این معضل هستیم که در هر کوچه و خیابانی نام کمپانی های بزرگ جهان آن هم بطور غیرقانونی دیده شود؟ و یا اینکه هر تولیدکننده ای به راحتی آرم و نام شرکتهای بین المللی را روی تولیداتش بچسباند؟ صد افسوس که این اوضاع و این روند اصلاً برازنده ایران اسلامی نیست.
رئيس مركز تجارت جهاني ايران در خاتمه گفت: بدینوسیله از آقایان روحانی و لاریجانی رؤسای محترم قوای مجریه و قضائیه درخواست میکنم تا به معاونین خود آقایان ستاری و تویسرکانی مأموریت دهند تا با همفکری و همکاری هم این موضوع و معضلات پیش روی آن را سریعاً مورد رسیدگی قرار دهند زیرا عدم پیگیری و حمایت دولت و قوه قضائیه از برندها و نامهای تجاری معتبر، زمینه کلاهبرداری در جامعه را بیش از پیش مهیا میکند و سوءاستفاده افراد از نامها و برندهای معتبر و شناخته شده داخلی و خارجی، کشور ایران را به بازاری نا امن برای فعالان داخلی و خارجی مبدل میکند و همین امر لطمات جبران ناپذیری به چهره و اعتبار اقتصاد ایران در عرصه داخلی و جهانی وارد مینماید که اصلاً در شأن ایران و ایرانی نیست. لکن مواردی را در ارتباط با سوءاستفاده ها، عملکردهای غلط دستگاههای ذیربط و رسیدگی به دعاوی به ما اطلاع داده و میدهند که جای طرح آنها در جمع و رسانه ها نیست.
انتهای پیام/