کد خبر: ۲۶۶۸۰۷
تاریخ انتشار:

۸ تفاوت شخصیتی مردان

آشنایی با تفاوت‌های جنسیتی مهارتی است که به همسران کمک می‌کند با شناخت بیشتر طرف مقابلشان، تعامل بهتری با همسرشان برقرار کنند. یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با برشمردن برخی ویژگی‌های شخصیتی مردان، راهنمایی‌هایی برای رسیدن به درک بهتر در زندگی زناشویی ارائه داده است.
گروه زنان و خانواده، آشنایی با تفاوت‌های جنسیتی مهارتی است که به همسران کمک می‌کند با شناخت بیشتر طرف مقابلشان، تعامل بهتری با همسرشان برقرار کنند. یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با برشمردن برخی ویژگی‌های شخصیتی مردان، راهنمایی‌هایی برای رسیدن به درک بهتر در زندگی زناشویی ارائه داده است.

به گزارش بولتن نیوز، یکی از ویژگی‌های شحصیتی مردان، اقتدارطلبی آنان است. مردان از اول بچگی یاد می‌گیرند، رقابت‌طلب باشند تا موفق شوند. از طرف دیگر هورمون تستوسترون یا هورمون مردانه هم آنان را برای این رقابت‌جویی که گاهی به پرخاشگری تبدیل می‌شود، آماده می‌کند.


۱- نصیحت پذیر نبودن مردها

مردان به خاطر ویژگی اقتدارطلبی‌شان با هر چیزی که نشاندهنده این باشد که توانایی‌شان زیر سؤال رفته است، مقابله می‌کنند. یکی از چیزهایی که به نظر مردان نشان‌دهنده زیر سؤال رفتن اقتدار است، نصیحت‌کردن همسرانشان است. هدف مردها این نیست که شما را ناراحت کنند یا با حرفتان موافق نباشند، مسئله این است که لحن نصیحت‌گرانه شما باعث موضع گیری او شده است. کافی است لحنتان را جوری عوض کنید انگار که دارید در زمین او بازی می‌کنید.


۲- راه حل سریع مردها

وقتی برای مردها مشکلی را تعریف می‌کنید، بیشتر از هر چیزی در سرشان به فکر راه حل آن مشکل هستند. برای شما به عنوان یک زن احتمالاً از همه مهم‌تر این است که شوهرتان مشکل شما را بشنود و با شما همدردی کند اما برای آنان مهم این است که به عنوان کمک، راه حل مشکل شما را بگویند، ضمن اینکه پیدا کردن راه حل نشاندهنده توانایی آن‌هاست.
ارائه سریع راه حل اصلاً به معنای نادیده گرفتن حس شما و حوصله نداشتن برای شنیدن حرف‌های شما نیست. آنان فکر می‌کنند شما به این خاطر مشکلتان را تعریف کرده‌اید تا راه حلی پیدا کنید. گاهی سکوت مردها هم به همین معناست. سکوت می‌کنند چون راه حلی ندارند.


۳- خونسردی مردان

برخی زنان، مردان را متهم به بی‌عاطفگی می‌کنند. به اعتقاد روانشناسان وجه تمایز زنان و مردان این است که مردان می‌توانند جنبه‌های عاطفی و عقلانی یک موضوع را از هم جدا کنند اما برای زنان تقریباً همه چیز می‌تواند عاطفی باشد. به این معنا که زنان احساساتشان را در خیلی از چیزها دخیل می‌کنند اما آقایان می‌توانند خیلی مواقع احساساتشان را کنترل کنند.
به گفته عصب شناسان دلیل این قضیه این است که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکره راست مغز است اما در زنان مراکز عاطفه در هر دو بخش چپ و راست مغز پراکنده هستند. مرکز صحبت کردن و تفکر منطقی سمت چپ مغز است برای همین تفکر منطقی زنان با عواطفشان در هم آمیخته است اما مردها می تواننند این دو را از هم جدا کنند. این تفاوت جنسیتی، در دعواهای بین زنان و مردان خیلی خوب خودش را نشان می‌دهد.
وقتی زنان وسط بحث با شوهرشان عصبانی می‌شوند یا گریه می‌کنند یا هر دو، معمولاً همزمان تعجب می‌کنند که چطور شوهرشان همچنان خونسرد ایستاده است و منطقی بحث را پیش می‌برد. در واقع مردان غیرعاطفی نیستند. گواه عاطفی بودن آن‌ها این همه دیوان شعری است که توسط مردها سروده شده. البته این بدان معنا نیست که مردها هرگز در بحث‌ها احساسی نمی‌شوند. آنان هر وقت احساس کنند قلمروشان زیر سؤال رفته است احساساتی و معمولاً عصبانی می‌شوند.


۴- سکوت مردان

مردها کم حرف‌تر از زن‌ها هستند. روانشناسان می گویند زنان روزانه 6 هزار تا 8 هزار لغت به کار می‌برند اما مردها یک سوم این تعداد کلمات را می‌گویند. دلیل این پدیده به گفته عصب شناسان این است که مرکز تکلم در مردها فقط در سمت چپ مغزشان واقع شده است اما مرکز تکلم در زنان هم در سمت راست و هم در سمت چپ مغز وجود دارد. البته روانشناسان تکاملی می‌گویند مردان در طول هزاران سال یاد گرفته‌اند کم حرف باشند چون باید ساکت کمین می‌کردند وگرنه شکار فرار می‌کرد و بقای خانواده به خطرمی‌افتاد.
زنان باید با همگروهی‌های خانم خودشان حرف می‌زدند و از بچه‌هایشان مراقبت می‌کردند. بقای آن‌ها به همین رابطه داشتن بر می‌گشت. مردها در طول رشد هم دیرتر زبان باز می‌کنند و مهارت‌های کلامی‌شان از زنان کمتر است.


۵- تیتروار حرف زدن مردها

حرف زدن زنان و مردان شکل‌های متفاوتی دارد. اگر صحبت کردن در مورد مسائل روزمره را به دو شیوه گزارش توصیفی وگزارش علمی تقسیم کنیم؛ زنان به شیوه توصیفی ومردان به شیوه علمی حرف می‌زنند. در واقع زنان بیشتر در مورد جزئیات صحبت می‌کنند اما حرف‌زدن مردان بیشتر منطقی و علمی است. آن‌ها آن چیزی که فکر می‌کنند گفتنش لازم است را می گویند. برای همین به نظر می‌رسد مردها فقط تیتر اتفاقات را می گویند و نه شرح آن‌ها را.
این اصلاً به این معنا نیست که شوهرتان نمی‌خواهد شما از اتفاقات روزمره خبردار شوید، یا شما را لایق دانستن آن‌ها نمی‌داند. مردها به طبیعت خودشان رفتار می‌کنند و شما نباید با دید زنانه خودتان حرف‌های آن‌ها را تفسیر کنید.


۶- صراحت مردان

زنان معمولاً غیرمستقیم حرف خودشان را می‌زنند و گلایه دارند چرا مردها حرف‌هایشان را نمی‌فهمند. مثلاً ممکن است شما به همسرتان بگویید چایی نمی‌خوری و منظورتان این باشد که باید با هم چایی بخوریم اما مردها معمولاً به درون خودشان مراجعه می‌کنند و اگر چایی میل نداشته باشند با صراحت این را می گویند. این صراحت نشانه بی‌ادبی یا بی‌توجهی همسرتان نسبت به شما نیست او فقط طبق طبیعت مردانه‌اش به شما گوش می‌دهد.


۷- دستور دادن مردان

مردها از بچگی به امری حرف زدن عادت می‌کنند و دخترها به پیشنهادی حرف زدن. پسرها در بازی‌هایشان می‌گویند: «توپ را بنداز برای من» اما دخترها می گویند: «می‌یاین با هم خاله‌بازی کنیم؟» هم دخترها و هم پسرها به خاطر شیوه خاص حرف زدن خودشان تشویق می‌شوند و این نوع حرف زدن در آن‌ها نهادینه می‌شود.
اگر مردی از جمله‌های امری زیادی استفاده می‌کند به این معنا نیست که صبح تا شب دستور می‌دهد و قصدش ریاسَت کردن است، بل‌که فقط دارد طبق طبیعت مردانه‌اش رفتار می‌کند.


۸- کج بودن دوزاری مردان!

زنان راحت‌تر می‌توانند ذهن دیگران را بخوانند. مردان در این مورد خیلی ضعیف تر عمل می‌کنند. آنان کمتر از زنان از روی چهره به قصد یا احساس پشت آن پی می‌برند. شما به عنوان یک زن احتمالاً از این ناتوانی مردها خیلی شاکی هستید و آن را به پای بی توجهی می‌گذارید اما واقعاً این شم زنانه شما را ندارند و بهتر است احساساتتان را به زبان بیاورید تا آن‌ها متوجه شوند. (بی‌نیاز - کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی/ سپیده دانایی)

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین