بیانیه خانواده 110 شهید درباره تشییع غواصان

براي اينكه شعبان بي مخ هاي امروز كارشون را پيش ببرند كار به نظر كسي ندارند

خود همین بیانیه اینها آخر سیاسی کاری هست.

با سلام محمد اقا...برای اصل پیامتان احترام قایل هستم ...نه امریکایی هستم و نه عراقی-که فرزندانمان را اینگونه شهید کردند-نه مخالف شعار علیه امریکا هستم و نه مخالف شعار علیه عراق و....صحبت سر استفاده سیاسی کردن عده ای ازمراسم و شرایط ایجاد شده است ....مشکل منتقدان شعار مرگ بر امریکا بود...؟مشکل منتقدان شعارمرگ بر اسراییل بود....؟ایا نحوه توهین به مقامات طراز اول کشور را -صرف نظر از عملکرد مثبت ویا منفی شان-می پسندید...؟اینطوری که سنگ روی سنگ بند نمیشود...این مراسم بزرگداشت شهدای مردم کل ایران بود نه عده ای خاص که همه چی رو برای خودشان میخواهندحتی شهادت دیگران را...اتفاقا در بسیاری ازمواقع مشت نمونه خروار است و تفرقه افکنان راه به جایی نمی برند......برای شادی روح شهدا صلوات.

جناب زیربین اولا در صفحه کلید ف دقیقا همسایه غ است و امکان لغزش دست زیاد است و بازهم اولا پنجره قابل روئیت تایپ در بولتن کوچک است و بازهم اولا شما که زیربینی چرا نوشته ای" مطلقا مجاز نمی باشد " من چند بار آنرا خواندم مطلقا متوجه منظور شما نشدم.

فقط همان یک نفر (117 نفر) که به نفعتان صحبت می کنند نظرشان مهم است؟ بقیه شهدا و ... چي؟ نوشته اید " هر نوع استفاده ابزاری از شهیدان برای رسیدن به اهداف، توسط هر حزب و گروهی، مطلقا مجاز نمی باشد" شما که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره؟ بهتر است اول خودتان و همفکرانتان آن را انجام دهید بعد از دیگران انتظار داشته باشید

شاعر کیست؟
مگر خبر ندارد جای گل و بلبل عوض شده وکلا هیچی سر جای خودش نیست؟

با سلام،
همین شاعر در ادامه همین شعر خود آورده است که :
بچه فتنه ، فتنه کرده است زمانه خاک ما را ؟
که نشانی از مروت بنمانده در دیاران ؟
نی کلک شادمانی مگر از زمانه گم شد ؟
که نبینی جز خط غم تو به لوح روزگاران ؟
به اناالحق شگفتت که نمود بی نشان را
تو چه پرده ها گرفتی ز فریب پرده داران ؟
...

پس شما شاعر هم هستین؟
اشاره کردم که جای گل وبلبل عوض شده که دیگه؛
"که نبینی جز خط غم تو به لوح روزگاران ؟"
گل دارای خصوصیات و شرح وظایف خود است اما وقتی قرار بشود نقش بلبل را که خودخواه است ایفا کند رفته رفته پژمرده و پریشان می شود و بلبل هم که در نقش گل فرو رفته گرفتار کوتاهی و کم کاری های خود شده و برای فرار از واقعیت بوستان وباغ را ترک می کند که نتیجه اش می شود این درد؛
"چه برفته برگ گل را ؟ سر پاسخم که دارد ؟
که ز باغ و بر نیاید غزلی خوش از هزاران."
ولی واقعیت اینه که خیلی متوجه منظورتون از این بیت نشدم؛
"به اناالحق شگفتت که نمود بی نشان را
تو چه پرده ها گرفتی ز فریب پرده داران ؟"

با سلام،
ناشناس عزیز 14:33 و 20:21 !
نقطه پایان مصرع آخر به "!" ختم می شود که بصورت اشتباه "تایپ"ی "؟" زده شده است :
به اناالحق شگفتت که نمود بی نشان را
تو چه پرده ها گرفتی ز فریب پرده داران !
این سروده از یک شاعر معاصر بنام آقای منصور اوجی می باشد که تاریخ سروده آن سال 1359 قید شده و در سال 1360 در یک جنگ هنری چاپ شده بود و چنین آغاز می شود :
سر گشت و گل ندارم بخدا در این بهاران
که دوباره لاله زار است بساط سبزه زاران.
ز کدام چشمه ساران به نشاط خورده این گل ؟
که چنین شکفته گلگون ؟ نکند ز خون یاران ؟
تو بپرسش آه ، یارا ! گل خون ، بگو خدا را !
تو که مونس نسیمی ! چه خبر از آن سواران ؟
آخرین بیت شعر هم که بعد از آن توضیح داده شده فوق سروده شده چنین است :
تو بدین زبان سرخی که تو راست از چه قومی ؟
بنویس سبز تارک ! ز تبار سربداران.

اونوقت کسی بهشون اجازه ی سخنرانی نداده بود؟

قطعا اگه می خواستن می تونستن سخنرانی کنند فقط اونقدر عقلشون می کشیده که اونجا جای سخنرانی و بیانیه سیاسی دادن نیست اونجا میتینگ سیاسی نبود محل وداع مادر های چشم به راه با فرزنداشون بود، این کوچکترین حقشون بود که این یک روز واسه ی اونا باشه نه جلسه تبلیغاتی گروهی خاص با دار ودسته شون

معجزه اسا نبوده هموطن عزیز .....
نتیجه گیری شما ولی معجزه اسا بوده

ناشناس ۱۲:۳۰ - معجزه اسا نبوده هموطن عزیز .....نتیجه گیری شما ولی معجزه اسا بوده

در خانه اگر کس است یک حرف بس است آفرین مطلب رو گرفتی .

با سلام،
معلم کلاس پنجم ابتدایی ما خودش مدرک نهم متوسطه داشت. حالا شما هم زیاده تعجب نکنید چون اون وقت ها قحط تحصیل کرده بود.
دانشسرای تربیت معلم که از قضای روزگار در همان شهر مرکز استان ما قرار داشت با استخدام کردن دارندگان نهم دبیرستان و آموزش دو ساله به اصول اولیه کلاس داری ، آنها را به استخدام آموزش و پروش محل شهرستان معرفی می کرد.
معلم موصوف دوره ابتدائی ما هر چند که فرد بسیار محترم و از نظر ما دانشمند و بقول مرحوم پدر بزرگ که او را از قهوه خانه محل می شناخت باصطلاح بحر العلوم و از نوادر و نوابغ روزگار بود خودش در درس حساب مشکل داشت و اینو دیگه ما کشف کرده بودیم و دور از چشم مادر بزرگ که به علم پدر بزرگ یقین داشت و او را جامع الشرائط می دانست در همه اعصار از چشم پدر بزرگ مخفی می کردیم تا پول تو جیبی اضافی که دور از چشم پدر حواله مان میکرد از روی دلخوری های بیمورد که هیچ هم به ما ارتباط نداشت قطع نشود ...
آقا معلم ما در سر امتحان به تنها چیزی اهمیت می داد همان نشان دادن جواب مسئله آنهم در داخل یک کادر مستطیلی پر رنگ بود.
اون بنده خدا ، چون چشمان اش کم سو بود حتی اگر جواب حاصل را پر رنگ تر می نوشتیم ما را بیشتر و بیشتر تشویق می کرد بترتیبی که حتی سایر همکلاسی ها را هم به تشویق کردن با دست زدن و هورا کشیدن ترغیب میکرد به صورتی که صدای تشویق کلاس به دیگر کلاس ها و حتی در برخی موارد به گوش ناظم دفتر مدرسه و حتی مدیر هم که با هم سر سنگین بود برسد .
هورا !؟ هورا !؟. ...

ای بابا چقدر پیچیده شد این مطلب 110 اصلا این همه توجیح و توضیح لازم نیست فهم قضیه اینقدر مشکل نیست از عدد 110پیداست نوشتن نامه 110 نفر کاملا استفاده ابزاری و سیاسی بوده و هیچ ربطی به اهداف شهدا ندارد همین.
ناشناس ۱۲:۳۰: معجزه اسا نبوده هموطن عزیز .....نتیجه گیری شما ولی معجزه اسا بوده .....این ناشناس محترم فقط صحیح برداشت کرده زیرا کامنت ایشان اعتراض مودبانه به اینجانب و رد و تردید و تمسخر نظر بنده در معجزه بودن است و درحقیقت کامنت ایشان با بار بسیار منفی, دقیقا تاکید وتایید بر اینکه 110 را با فکر و قصد و نقشه نوشته اند و معجزه نیست را تلویحا به بنده گوشزد مینماید .
حال چون عوام مردم به 110 علاقه دارند , متاسفانه خیلی موارد سوء استفاده میشود .همین خبری نیست .
البته عدد 12 ویا14 ویا 72 کم بوده و 124 هم خیلی نخ نما بوده لذا همین 110 .

جناب شمس الشموس ۱۳:۲۳ تشکر از تذکر جنابعالی بنده یک غلط داشتم نمره 19 به من بدهید 110 میشود علی و میدانم حروف ابجد هیچ ارتباطی به دین و شریعت و خدا ندارد فقط تبدیل خروف به اعداداست ولا غیر /یکبار دقیقتر کامنت قبلی بنده را زحمت کشیده بخوانید خصوصا در آخر «؟!» . مثلا در محله های قدیمی پلاک منزل 111 تا 113 اینطور نوشته شده 1+110 و2+110 و3+110 و
این فقط علاقه به نام علی ع را میرساند و البته بعضا سوء استفاده هم میشود.
برای آسانی ازبر کردن ترتیب این حروف،..... این واژه‌ها عبارت‌اند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ»[۲] از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژه‌ها نیز استفاده می‌شود. عدد متناظر با حروف را از جدول برمی‌دارند و اعداد به دست‌آمده را جمع می‌زنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰» می‌شود

با سلام،
کار با عدد نگاری بروش ترتیبی حروف ابجد در غالب موارد با رویکرد های بهره برداری از روانشناسی اطرافیان و در برخی از موارد حتی با نیات بهره برداری های اجتماعی و سیاسی صورت می گرفت.
شاید یکی از هنرمندانه ترین و بدیع ترین استفاده ها را از این روش عدد نگاری ، یکی از کاتبان درباری عهد قجر بکار بست و آن اینکه بحساب ابجد محاسبه کرد سال "امضای فرمان" مشروطیت یعنی 1285 ببصورت : "عدل مظفر" در می آید و مخالفان دربار را مجاب کرد که :
اقدام اعلیحضرت شاه در امضای فرمان ، ماموریتی تاریخی بوده است !

با سلام،
اخوی عزیز !
بدل نگیریم !
که این ها همه بحث های طلبه گی است در محضر دوستان و در حوزه بولتن ! که همیشه سربلند و سر فراز باد و سایه خداوندی بر سر او مستدام .
در همه حال و در همه ایام

با سلام،
اخوی عزیز!
با اصطلاحات آتشباری که احساس می کنم با آنها غریبه نیستید عرض می شود :
پیام دریافت شد !
به کامنت پاسخ ذیل همان کامنت مراجعه شود.
منظور بنده هم همین بود که "نمود گرایی" جای ایراد دارد و به دادن گِرای غلط منتهی می شود که نتیجه آن تخریب سایت خود است.
در ضمن نمره شما همیشه 20 است!

جناب شمس الشموس .
شمس تبریزی که نور مطلق است
آفتاب است و ز انوار حق است.....

عمار عمار صدامو داری؟
یاسر یاسر منم برادر
صدا ضعیفه یه کمی بلندتر
ما زیر آتیشیم. شما کجایین؟

ما هم زیر سایه ایم اخوی برقرار باشی دلاور
عزت زیاد .

با سلام،
این نتیجه گیری هم از همون معجزات عدد 110 محسوب میشه که می توان براحتی نیت خوانی کرد.

با سلام،
آقا هومن !
این برداشت هم از همون معجزات 110 موصوف است.