کشته شدن دختر جوان با بیست و شش سال سن به علت افتادن و لیز خوردن از طبقه چهارم هتلی در شهر مهاباد بهانه ای گردید، تا که بسان گذشته " دایه های مهربانتر از مادر " از آن سوی مرزها با نیت شوم دلسوزی و همدردی مردم، چنان هجمه سنگینی را با هدف تحریک جوانان و بازی دادن احساسات آنان در شبکه مجازی و سایت های معاند به راه انداختند ، که شهری با فرهنگ غنی ، مهد علم و هنر مهاباد را آبستن حوادث تلخی و ناخوشایندی کردند ، چنین مرگی اتفاق تازه و بکری نبود،هزاران آدم براثر افتادن و لیز خوردن از ارتفاع دچار مرگ میشوند ، اما چرا بر مرگ این دختربناگاه احساسات دشمنان نظام را برانگیخت جای تامل دارد، دشمنانی که فقط مترصد فرصتی هستند تا که از عادی ترین اتفاقات جامعه تیترسیاسی و وارونه بزنند،اتفاق مهاباد را نیز دستاویزی کردند تا که داعیه دفاع از مردم کردنشین را باصطلاح به اثبات برسانند ، اما سالهاست که مردم این مناطق با اینگونه ترفندها آشنا و فریب چنین دلسوزیها را نخورده و نخواهند خورد .
گروه سیاسی-محمد قادرمرزی، انتساب مرگ این دختر جوان به خودکشی، مقصر جلوه دادن یکی از نیروهای امنیتی و شانتاژ وسیع خبری با دروغ پردازی و سناریو ساختگی ،در فضای مجازی رسانه های بیگانه و سایتهای معاند که هدفی غیر از برهم زدن آرامش و امنیت حاصل شده و تاثیرگذاری منفی بر روند توسعه مهاباد را نداشته ،اثبات زودهنگام دروغ پردازی دشمنان که متهم هیچ گونه ارتباط و سنخیتی با نیروهای امنیتی نداشته ،سبب فروریختن دیوار تفکرات پوشالی آنان گردید ، مشخص شدن هویت واقعی فرد متهم که بلافاصله توسط نیروی انتظامی دستگیر میشود ،با عنوان مسافر عادی که بعضا در گذشته نقش مشاور مدیر هتل را ایفا کرده بود ، خوشبختانه باعث گردید تا خارج نشینان خوشگذارن و سرمست ،آنانی که برای مرگ دختر مهابادی اشک تمساح ریخته و میخواستند با سوءاستفاده از مسائل مذهبی و قومیتی ماهی مراد خویش را از آب گل الود صید کنند،دچار سرگیجه سیاسی شدند ،این مسئله همواره برای مردم مناطق کردنشین به اثبات رسیده است که آنان هیچگاه دلسوز واقعی مردم کرد نبوده بلکه همیشه یکی از بزرگترین موانع بر سرراه توسعه این مناطق بوده اند ، بسی ابلهانه خواهد بود ،که تصورکنیم ،آن خارج نشینان مرفه بی درد برای ما دلسوزی میکنند،قطعا آنان از مرگ دختر مهابادی نگران نبودند، میخواستند با سیاه نمایی و سیاسی کردن مرگ این دختر و با داستان سرایی دروغین پل پوشالی جهت رسیدن به اهداف شوم خود بسازند.
به گزارش بولتن نیوز، هرچند که عده ای از جوانان مهابادی که همگی آنان میانگین سنی هیجده تا بیست و سه سال بودند،متاسفانه فریب چنین خدعه و نیرنگ دشمنان خوردند و برای ساعاتی امنیت این شهر را به چالش بکشند،همین امرباعث وارد آمدن خساراتی به هتل تارای مهابادی شد، خوشبختانه مدیریت صحیح بحران از سوی مسئولین امنیتی و انتظامی از حادتر شدن بحران در همان ساعات اولیه جلوگیری نمود، مردم شریف و متدین مهاباد نیز بیزاری و تبری خویش را از عده ای جوان که با خودسری و احساسات کور سبب ناامن جلوه دادن شهر مهاباد شده بودند اعلام کردند، و خواستار برخورد جدی با عاملین این بحران شدند.
باید به این امر نیز توجه داشت شهر مهاباد اززیباترین مناطق غربی ایران اسلامی با قدمتی بالغ بر چهارصد سال از زمان حکومت شاه اسماعیل صفوی با داشتن مردمانی فرهنگ دوست و مهمان نواز همواره مکانی امن و دوست داشتنی برای گردشگران بوده است که در نوروز نود وچهار سفر بیش از یکصدهزار نفر مسافر خود مویدی بر این مطلب خواهد بود، مهاباد شهر و زادگاه مردان بزرگ عرصه فرهنگ وهنر و علم بوده ، بزرگانی همچون هژار،وفایی ، هیمن ، محمد قاضی و بزرگان نماد موسیقی بسان محمد ماملی و عزیز شاهرخ و.........میباشد ،که نام این بزرگان همواره از افتخارات مردم کرد و مناطق کردنشین ایران بوده است .
مخدوش کردن چهره شهری با این پیشینه هدفی غیر از امنیتی کردن مناطق کردنشین و مهیا کردن فرار سرمایه گذاران سودی را عاید مردم مناطق نخواهد کرد ، درپشت پرده این اتفاقات ناخوشایندکه بزرگترین زیان آن متوجه مردمان عادی خواهد شد، دشمنان نظام به خیال خام خویش بین مردم کردنشین و نظام دیواری از بی اعتمادی بسازند،اما همواره مردمان این مناطق با فروریختن هر دیوار ایجاد شده ، تشکیک ناپذیری خویش از از این نظام به اثبات رسانده، که تقدیم هزاران شهید و جانباز به انقلاب سندی بر وفادار بودن به نظام و آرمانهای آن میباشد.
مهندسی دانش آموخته در رشته کامپیوترکه بعنوان مهماندار هتل و فقط با هدف گریز ازبیم روبرو شدن با خانواده اش ، و به این امید که خواهد توانست ، از بالکن طبقه چهارم هتل خودش را به طبقه سوم برساند ،اما متاسفانه بعلت هول شدن ودستپاچگی کنترل خویش را از دست داده و به پایین پرت میگردد،همین امر باعث مرگش میشود.
براساس مدارک و مستندات و استناد به اعترافات متهم حادثه و بررسی نوع ارتباط بین این دو شخص که پس از خواندن بیست و پنج پیامک ردوبدل شده میان متوفی و متهم و معاینات پزشکی انجام شده و اظهارنظرهای مقامات مسئول همگی حکایت از پاک بودن ارتباط بین آنان را داشته است که رفت و آمدهای متوفی نزد متهم یکی از محتمل تری گزینه جهت مهیا کردن شرایط ازدواج از سوی آنان میتواند باشد. هر چند که در شیوه انتخاب نوع ارتباط و روش رسیدن به مقصود خود تا حدودی دچار اشتباه و عدم پیش بینی صحیح گردیدند، اما اگر مدیر هتل بجای زنگ زدن به خانواده متوفی و بزرگنما وتابلو کردن گفتگوی متهم و متوفی ، بعنوان یک مدیرباتجربه میتوانست از روشهای مناسبتری بهره ببرد، با برخوردهای ارشادی و صحبت کردن با خانم مهماندار شاغل ،و پادرمیانی قطعا امروز شاهد چنین اتفاقات تلخ و ناگواری نبودیم. ، اگرمدیر هتل با دوری جستن از اطلاع رسانی خانوادگی به این یقین میرسید که باید در ابتدای امر خودش به قضیه ورود میکرد، بدون شک شاهد قربانی شدن دختری تحصیلکرده با تصمیم گیریهای احساسی و عجولانه نبودیم، تا که امروز شهر مهاباد بعنوان سوژه دشمنان معاند نظام وحیاط خلوت بهره برداری سیاسی از احساسات جوانان این شهرشود.
با توجه به تحقیقات کارشناسان و فعالان عرصه آی تی نقش عربستان در دامن زدن به جوسازیهای مجازی وتلاش برای بازی با احساسات جوانان مهاباد، از سایر کشورها و رسانه ها پررنگتر میباشد، کشوری که سالیان متمادی و با ادعاو خیال پوچ خویش در فکر جدایی اهواز از ایران بعنوان یک کشور عربی میباشد، عربها نیزبه مانند کردها وفاداری و تشکیک ناپذیری خویش از نظام همیشه به اثبات رسانده ، اما اینبار با ساختن و سیاسی کردن یک مرگ عادی دست به دامن جوانان مهابادی شدند ،تا که شاید از ترفند قومیتی و نژادی به خیال خام خویش از آب گل آلودایجاد شده بتوانند کوسه سیاسی صید کنند. کشورعربستان که فقط لقب خادم الحرمین را برای خویش به یدک کشیده ،که این روزها نیز دستش به خون هزاران شهروند بیگناه یمنی آغشته شده ،حالا با این همه جنایات و آدم کشی گویاقلب کریه اشان برای مرگ این دختر دچار سوزش سیاسی گردیده ، باید به این خائن الحرمین گفت که اگرشما از کشتار بیرحمانه مردم یمن دست بردارید، و مانند رژیم کودک کش صهیونیستی ،کودکان زنان و پیرمردان را هدف بمبهای خود قرار ندهید، با این کاردر حق جامعه بشری لطف بزرگی را کرده اید ،قطعا دیگر نیازی به ریختن اشک تمساح مانند خود برای مرگ عادی دختر جوان کردنیست.
به هر صورت اتفاق تلخ و ناخوشایندی در مهاباد با آتش زدن هتل تارای این شهربه راه افتاد،عده ای جوان با احساسات کور وبدون توجه به عواقب اقدامات ناشیانه و خودسریهای فراقانونی خویش باعث جریحه دار شدن قلب مردم خوب و نجیب شهر مهاباد شدند، باید این فرهنگ را در خود نهادینه کنیم ،که قانون در هر مسئله و مشکلی فصل الخطاب بوده و اجازه نداریم که خود داروغه شویم و اشخاص رادر کوچه و بازار متهم و بازجویی کرده سپس در سطح خیابانها محاکمه و حکمشان را صادر کنیم ، اگر افراد جامعه بخواهند، خودشان مجری قانون باشند،و از راهکار قانونی تبعیت نکنند ، بدون شک هیچ سنگی توان بند شدن روی سنگی دیگری را نخواهد داشت. بدون شک اقدامات فراقانونی و خودسر توسط هر شخص یا جریانی مورد قبول و پسندعامه مردم نمیباشد ، باید همیشه و در هر حالت قانون را نصب العین خویش قرارداده ،و اجازه ندهیم که افراد و یا اشخاص جلوتر از قانون حرکت کرده و قصاص قبل از جنایت نمایند،به هر حال رسیدگی قضایی به اچنین مسائلی از اصلی ترین وظایف دستگاه قضایی میباشد، تلاش در جهت بوجود آوردن جو روانی و ایجاد تنش های خیابانی غیر از اینکه باعث ضربه زدن به امنیت روانی مردم و فرار سرمایه گذاران شود،نتیجه ای را عاید جامعه نخواهد کرد، خودسری کردن و عدم توجه به قانون همواره باعث کورتر شده گره مشکلات و گرفتارهای مردم شده است ،تبعات چنین برخوردهای احساسی و بی توجهی به قانون فقط باعث بوجود آوردن ایجاد مانع بر سر راه اجرای عدالت خواهد بود، خوشبختانه نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران با حفظ استقلال کاری ،همواره بدون توجه به جایگاه اجتماعی اشخاص بدون اغماض با اتفاقات و حوادث ناگوار و تخلفات و عاملین ناامنی در جامعه برخورد کرده است.
اینک خانواده دختر متوفی که از خانواده های متشخص و متدین و سرشناس شهر مهاباد میباشند، در این بحران ایجاد شده با خویشتن داری از مراجع قانونی خواستار پیگیری جدی مسئله بوده ، اما متاسفانه باوصف غم از دست دادن دختر جوان و داغدار بودن،باید قربانی کرامت از دست رفته ای باشند، که گروهکهای معاند با داعیه منادی بودن بر حقوق مردم کرد ،آتش آنرا شعله ورتر ساختند ، برای این خانواده رقم زدند.
بدون شک همین گروهکهای و رسانه های معاند همواره کوچکترین ارزشهای اخلاقی زیر پا گذاشته، اما با دم زدن واهی از انسانیت و همدرد با مردم کردهر چند که نه تنها اینان همدرد نیستند،بلکه همیشه خود از اصلی ترین عامل پیدایش درد در این مناطق بوده ، و درد واقعی را همین گروهکهای معاند در جامعه تزریق کردند ، پس باید به باصطلاح دلسوزان ، امنیت سوز گفت: مردم مناطق کردنشین سالهاست که به اهداف شومتان پی برده و هیچوقت شما را از خود ندانسته و نمیدانند ،و بازیچه دروغ پردازیهای شماها هم نخواهند شد ، بدون شک باید حساب عده ای جوان بی تجربه و خام که گاها با احساسات کورو جاهلانه خویش مورد بازی قرار گرفته ،خیلی زود هم از عمل خویش ابراز ندامت کرده ، کاملا از مردم کرد جداست.
مردم این مناطق خود را جزئی از انقلاب دانسته و انقلاب رانیز جزئی تفکیک ناپذیر را از خویش میدانند.
اما هرگز نتوانستند ذره ای در وفاداری مردم به نظام تاثیر داشته باشند.