وی در ادامه گفت: من در این مورد خوشبین هستم چرا که هر دو طرف توافق کردهاند که پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را بهعنوان چارچوب مذاکرات به رسمیت بشناسند و همچنین درباره نکات و موضوعات کلی توافق کردهاند.
موسویان در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: مذاکرات هستهای ایران با غرب از سال 2003 تا 2013 با شکست مواجه شد چرا که آمریکا اساساً منکر حق ایران برای غنیسازی اورانیوم میشد. در غیر این صورت ما میتوانستیم به یک توافق اولیه در سال 2013 و همچنین در بهار سال 2005 دست پیدا کنیم. مذاکرات واقعاً جدیتر شد زمانی که ایالات متحده اساساً حق غنیسازی اورانیوم ایران را پذیرفت. پس مذاکرات واقعی در سپتامبر 2013 شروع شد. در این زمان تمام اقدامات و گامها با توجه به پیمان منع گسترش سلاح های اتمی در پیش گرفته شد که این یک پیشرفت بزرگ است.
این دیپلمات اسبق کشورمان در بخش دیگری از این گفتگو در این باره که چرا توافق هستهای در مهلت مقرر انجام نشد، گفت: به این دلیل که اروپا و آمریکا اقداماتی فراتر از پیمان انپیتی را از ایران درخواست میکنند. مثلاً آنها از ایران میخواهند که اورانیوم را تنها تا حداکثر پنج درصد غنی سازی کند. اما پیمان منع گسترش سلاح های اتمی هیچ محدودیتی را برای غنی سازی اورانیوم پیش بینی نکرده است.
وی افزود: یک نمونه دیگر این است که غرب از ایران درخواست میکند که تحقیق و توسعه خود را برای مدت 10 سال متوقف کند. این در حالی است که انپیتی هیچ محدودیتی در این راستا را هم پیشبینی نکرده است. اما با این حال ایران حدود هشتاد درصد از درخواست های غرب را که فراتر از انپیتی بوده، پذیرفته است. از این لحاظ مذاکرات به یک نقطه بدون بازگشت رسیده است. هر دو طرف باید مذاکرات را در پیش گیرند تا در 10 تا 20 درصد موضوعات باقی مانده به توافق دست یابند.
موسویان در ادامه توافق روی اصول اولیه را یک توافق سیاسی دانست و گفت: همزمان مذاکرهکنندگان روی پنج تا شش سند مختلف با بسیاری جزئیات ذکر شده کار میکنند. اگر آنها در این موضوعات به توافق دست پیدا نکنند هرگز یک بیانیه مشترک ارائه نخواهد شد.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که غرب حالا چگونه میتواند اطمینان حاصل کند که ایران تنها بهدنبال استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است، به هر حال اسرائیل یک قدرت اتمی بوده و ایران دلیل کافی دارد تا در این راستا تلاش کند، گفت: ایران علاقهمند نیست که آنچه را اسرائیل انجام داده است، انجام دهد. از انقلاب 1979 ایران عضو انپیتی است، اما اسرائیل عضو این پیمان نیست.
موسویان در ادامه گفت: ایران هفتهزار نفر ساعت بازرسی از تأسیسات اتمی خود از طرف آژانس بینالمللی انرژی اتمی را پذیرفته و امکان این امر را فراهم کرده است و این در تاریخچه آژانس بینالمللی اتمی بیمثال است. اما اسرائیل هرگز حتی یک بازرسی از تأسیسات خود را اجازه نداده است. ایران هیچ سلاح اتمی ندارد و بر اساس بررسیهای آژانس هیچگونه شواهدی برای نظامی بودن برنامههای اتمی ایران وجود ندارد. اسرائیل تقریباً 400 بمب اتمی دارد. این برای من حیرتآور است که با این حال همه تلاشهای سیاسی متوجه ایران در منطقه است.
موسویان در ادامه گفت: مسئله مهم در برنامه اتمی ایران این است که اساس و پایه آن قبل از انقلاب اسلامی و توسط آمریکا و اروپا بنا نهاده شد. آلمان اولین قراردادها برای ساخت نیروگاه هسته ای در ایران را امضا کرد. فرانسه یک توافق درباره غنی سازی اورانیوم را با ایران امضا کرد. آمریکاییها رآکتور تحقیقاتی در ایران ساخته و به کشور ما پیشنهاد دادند که 20 نیروگاه اتمی داشته باشد.
در سال 1979 انقلابیون در ایران همه تصمیمات اتمی جاهطلبانه اروپا، آمریکا و شاه را متوقف کردند. انقلابیون تنها رآکتور اتمی را میخواستند که آلمان در آن زمان ساخته بود و نود درصد آن آماده شده بود و آنها همچنین خواهان مواد سوختی از فرانسه بودند. ایران همچنین خواهان مواد سوختی برای رآکتور تحقیقاتی احداث شده توسط آمریکا بود و این پیشنهاد ایران بود.
موسویان در ادامه گفت: من حدود 15 سال در وزارت امور خارجه ایران فعال بودم، از سال 1980 تا 1995 و ما نمیخواستیم غنیسازی کنیم. البته آمریکا و اروپا اعلام کردند که ما نباید هیچ رآکتوری داشته باشیم و مواد سوختی را از بازارهای بینالمللی تهیه کنیم. آنها میخواستند که ما همه رآکتورهای خود را جمع کنیم بدون اینکه بابت آن پولی دریافت کنیم. پس این اروپا و آمریکا بودند که ایران را تحریک کردند که مواد سوختی را در کشور خود و برای رفع نیازهایش تهیه کند.
وی افزود: طبیعتاً غرب و ایران به دلایلی به هم بیاعتمادند. حدود هشت سال جنگ بین ایران و عراق وجود داشت و دیکتاتور عراق صدام تکریتی به ایران حمله کرد. اروپا و آمریکا هم از صدام حمایت کردند. سلاح های کشتار جمعی و شیمیایی علیه ایرانیها توسط صدام به کار برده شد. این تکنولوژی تسلیحاتی ساخت آمریکا و آلمان بود. حالا آمریکا و اروپا میگویند ما به ایران اعتماد نداریم. این یک شوخی مضحک است.
این دیپلمات اسبق ایرانی در بخش دیگری از این گفتگو اظهار داشت: در دوران جنگ عراق رهبری ارتش ایران از آیتالله خامنهای اجازه خواست که با تسلیحات شیمیایی علیه عراق مقابله بهمثل کند. البته آیتالله خامنهای فرمودند که کاربرد سلاحهای کشتار جمعی حرام و ممنوع است. ایران با سلاحهای کشتار جمعی مقابله بهمثل نکرد و من حالا این سؤال را مطرح میکنم که وقتی کشوری بهدلیل ارزشهای مذهبی خود در برابر حملات شیمیایی از کاربرد سلاحهای شیمیایی اجتناب میکند چه تضمینی بهتر از این را غرب درباره تسلیحات اتمی در مذاکرات هستهای میخواهد؟
وی در ادامه گفت: اولاً این فتوای مذهبی نه تنها کاربرد تسلیحات کشتار جمعی بلکه همچنین ساخت و نگهداری این گونه تسلیحات را هم شامل میشود.
دوم اینکه اروپا و آمریکا برای ایران هیچ امکان دیگری غیر از این را باقی نگذاشتند که مواد سوختی را خود برای رفع نیازهایش ایجاد کند. حالا در نقطهای که ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم دست پیدا کرده است غربیها میگویند ما به شما اعتماد نداریم و شما میتوانید به سلاح اتمی دست پیدا کنید. معیار اعتمادسازی چیست؟
ایران در این میان پذیرفته است که پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را کاملاً به رسمیت بشناسد. البته موضع غرب این است که پیمان انپیتی و قوانین بینالمللی کافی نیستند. به این ترتیب غرب مجدداً قرارداد انپیتی را تضعیف میکند.
موسویان در ادامه گفت: اگر از ما انتظار میرود که همه توافقات را اجرایی کنیم غرب هم باید همه تحریمها را لغو کند. اگر این بسته توافقی برای یک سال در نظر گرفته شده است ایران انتظار دارد که تحریمها ظرف یک سال برداشته شود. اگر آمریکا و اروپا روی یک دوره 10 تا 15 سال تأکید دارند، ایران نیز اقدامات خود را ظرف این 10 سال عملی میکند. نباید اینطور باشد که ایران تعهدات خود را اجرایی کند و سپس غرب تصمیم بگیرد که کدام اقدامات را در مقابل انجام دهد.